تحول در مفهوم اصلاحات
نخستینبار اندیشه اصلاحطلبی در دوران عباس میرزا و پس از شکستهای پیاپی ایران از روسیه بین سالهای ۱۸۱۳ م/ ۱۲۲۸ ه.ق و ۱۸۲۸ م/ ۱۲۴۳ ه.ق بهوجود آمد. البته این نخستینبار نبود که ارتش ایران تسلیم تجهیزات مدرن اروپایی میشد، از زمان جنگ چالدران در دوره شاه اسماعیل صفوی تا تسلط پرتغالیها بر خلیجفارس و ...، هیچکدام به اثربخشی جنگهای ایران و روس نبود و از جهاتی میتوان آن را نقطه عطفی در فرآیند نوسازی در ایران دانست. پس از این شکستها مفهوم اصلاحات از شکل سنتی خارج شده و نگرش جدیدی نسبت به آن پیدا شد که هرچه بیشتر پیش میرویم به لحاظ معنایی فربهتر میشود. پیش از این، مفهوم اصلاحات به رتق و فتق امور سیاسی و نظامی، ازجمله تنبیه خاطیان و نسقکشی و گماردن ماموری لایق و اینگونه موارد خلاصه میشد. اما پس از این دوره، مفهوم اصلاحات بهدنبال یک مدل و الگو میگردد و برای اولینبار اروپا در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی الگوی ایران قرار گرفت.
ناگفته نماند که این تماسها از طریق دولت و حکومت برقرار شده و مردم عادی فرسنگها از این اندیشه دور بودند. همچنین شروع به ترجمه کتب فرنگی و برای نخستینبار در تاریخ ایران اعزام تعدادی محصل برای فراگیری علوم و فنون نظامی به فرنگ و نیز ورود هیات نظامی و علمی به ایران زمینه را برای ایجاد برخی اصلاحات فراهم ساخت. صرفنظر از میزان موفقیتهای این اقدامات، مهم ضرورتهای پدیدآمده برای انجام آن بود. عباس میرزا توجه زیادی به نوسازی در فرنگ داشت و در پی فهم علل و چرایی پیشرفت فرنگیان در مظاهر گوناگون تمدنی بهویژه در عرصه نظامی بود. بهطوری که وی در سال۱۲۴۲ ه.ق / ۱۸۲۶ به فکر جلب مهاجران فرنگی به ایران خصوصا آذربایجان و پایتخت آن تبریز افتاد.
وی طی اقدامی از اروپاییان خواست که هرکس از اهل فرنگ که اراده نماید، بیاید در آذربایجان و تبریز پایتخت آن ساکن شود و اصولا بهتر است اروپاییانی که مدام به آفریقا و گرجستان میروند به ایران بیایند و در ایران زندگی و ایرانیان را با تمدن غرب آشنا کنند. این دوره، بهعنوان آغازگر و زمینهساز اصلاحات برای دورههای بعد نیز اهمیت ویژهای دارد. این اصلاحات محدود به تنها بخشی از سرزمین و مردم ایران یعنی تبریز بود و نه تمام ایران و نه حتی دربار و فتحعلیشاه قاجار، از این رو برای بهکار بردن عنوان اصلاحات برای این دوره باید کمی حساسیت به خرج داد. با این همه برخی کسانی که همراه عباسمیرزا بودند نیز افکاری همچو او را در ذهن میپروراندند، افرادی نظیر قائممقام فراهانی که صدارتش در دوره محمدشاه به هشت ماه هم نرسید. وی سرآغاز جنبش اصلاحطلبی در نظام صدارت عظمی در دوره قاجاریه است.
ارسال نظر