شکستی که خوارزمشاه بر مغولان تحمیل کرد
سهم و نقش خوارزم در تجارت پساز اسلام
به محض ورود جلالالدین به این شهر، دو نفر از سرداران خوارزمشاه، با ۶۰ هزار سپاهی به کمک وی آمدند. جلالالدین در این شهر سپاهی از اقوام مختلف ترک و افغانی و غوری و خلج و قرلق فراهم کرد و در ده پروان از آبادیهای بین غزنین و بامیان نزدیک غزنین اردو زد و چون خبر یافت که قشونی از مغول در طخارستان مشغول محاصره قلعه والیان هستند به قشون چنگیز حمله کرد و قریب ۱۰۰۰ نفر از مغولان را کشت. چنگیزیان از جیحون گذشته و داستان شکست را به چنگیز بازگفتند. چنگیز برای دفع جلالالدین قُوتُوقُو نویان را با قشونی که تعداد آن ۳۰۰۰۰ تا ۴۵۰۰۰ در منابع آمده روانه قصبه پروان کرد. جنگ بین جلالالدین و قشون قوتوقو نویان در یک فرسخی قصبه پروان درگرفت و جلال الدین خود در قلب لشکر ایستاد و با مغول پیکار کرد.
این جنگ دو روز ادامه داشت روز اول نتیجهای برای هر دو طرف نداشت و روز دوم جلالالدین سپاهیان خود را قوت قلب بخشید و لشکر قوتوقو را شکست و فراری داد و سپاهیانش به تعقیب مغولان تاختند تا اینکه قوتوتو شکست خورده به پیش چنگیز برگشت. بعد از آنکه خبر این پیروزی به شهرهای خراسان و جنوب ماوراءالنهر رسید مردم بسیاری از این نواحی اشغال شده شورش و قیام کردند و حاکمان مغولی را که توسط مهاجمان تعیین شده بود به قتل رساندند و از نتایج مهم این پیروزی این بود که چنگیزیانی که قلعه ولخ طخارستان را در محاصره داشتند قلعه را رها کرده از محل گریختند. اما سپاهیان جلالالدین بعد از این فتح به جمعآوری غنائم مشغول شدند و بین دو نفر از بزرگان لشکرش بر سر تصاحب اسبی نزاع درگرفت در نتیجه سپاهش متفرق شد و او از این فتح نتوانست بهره چندانی برگیرد.
دلایل رشد تجاری خوارزم در دوران پس از اسلام
منطقه خوارزم واقع در شمالیترین نقطه ماوراءالنهر، در قرون نخست اسلامی از نقـاط تاثیرگذار در تاریخ منطقه مذکور بهشمار میرفت. خـوارزم محـل تجمـع کـاروانهـای تجاری بوده که از نواحی اُغز، خزر و بهویژه روس میآمدنـد و تجـار خـوارزمی نیـز متقابلا در نقاط دیگر دنیا به فعالیتهای بازرگـانی میپرداختنـد. تجـارت ایـن ناحیـه ازطریق آرال با روسیه و از آن طریق با کشورهای اروپایی جریان داشت. ویژگی جغرافیایی و جمعیت تجارتپیشه خوارزم ادوار پرشکوه اقتصادی و بازرگانی را بـرای آن رقم زده است. خوارزم در گذر از دوران باستان به دوران اسلامی نیز این نقش خـود را حفظ کرد و بازرگانی و تجارت مناطق ماوراءالنهر و خراسان در کـف اختیـار تجـار خوارزمی بود؛ اعتبار آنان به حـدی بـود کـه در نقـاط گونـاگون مـاوراءالنهر، خراسـان، هندوستان، بلغار و سواحل ولگا دارای تجـارتخانـه و انبارهـای بـزرگ کـالا بودنـد.
خوارزم به لحاظ سیاسی دارای نوعی نظام فرمانروایی مستقل که در عصر باستان ریشه داشت، بود و خاندان آلافریغ منشأ شکلگیری نظام خوارزمشاهی در آن ناحیه بـود. بـا ورود خوارزم به دوران اسلامی، حکام باستانی آن دستنشانده عمـال خلیفـه اسـلامی شدند و نوعی نظام دوقطبی بر ساختار سیاسی خـوارزم حـاکم شـد. خـوارزم در دوره فرمانروایی حکومتهای مستقل محلی ایرانی در ماوراءالنهر به شکلی موثر در مناسبات قدرتگیری میان این سلسلهها نقش داشت. در دوران ورود اسلام و چهار قـرن آغـازین اسـلام تغییـرات فراوانی در تاریخ خوارزم به وقوع پیوست و این دوران از دورانهای تاریخی مهم ایـن ناحیه است. نکته قابل ذکر دیگر وضعیت جغرافیایی ایـن منطقـه اسـت.
قرارگـرفتن خـوارزم بـر سـر جـاده ابریشـم و کشـمکش قـدرتهای منطقـه بـرای دراختیارگرفتن سود تجاری حاصل از این راه بر اهمیت این ناحیـه افـزود. خـوارزم در دوران باستان بر پایه نوعی نظام خوارزمشاهی محلی و چه بسا مستقل اداره میشـد؛ امـا در برهههای زمانی چندی سلطه هخامنشیان، سلوکیان، پارتیان و ساسانیان را بـه خـود دیده است. با سلطه اعراب، حکومت نیمه مستقل خوارزم تابع آنها شد و استقلال خود را تا حدودی از دست داد و سپس تابع طاهریان، سامانیان، و غزنویان شـد. بازرگـانی و تجارت پیشه اصلی اهالی خوارزم بهشمار میرفـت کـه ناشـی از وضـعیت جغرافیـایی خاص خوارزم بود. خوارزمیان به سایر نقاط کالا حمل میکردنـد و دو شـهر «کـاث» و «گرگانج»، از مهمترین شهرهای خوارزم، دو مرکز بازرگانی برای تبادل کـالا بـا نـواحی شرقی (ترکستان و چین) و نواحی غربی (خراسان و عراق) بهشمار میرفتنـد.
برخلاف استنباط بسیاری از پژوهشگران خوارزم در سالهای قبل از ۹۳ق فتح شد. این فتح روند فعالیتهای تجاری را کند نکرد؛ هرچند حکام و والیان عرب مالیاتهای سنگینی را بر اهالی تحمیل کردنـد. خـوارزم به دست عمال منصوب از طرف خلفای اموی و سپس عباسی اداره میشـد و در جریـانی دیگر فرمانروایان بومی خوارزم (خوارزمشاه) نیز به پایتختی شهر کاث، به حیات خود در دوران اسلامی ادامه دادند. خوارزم به سبب نزدیکی به نواحی روسیه و حوزه ولگا مناسبات تجاری و همچنین تبادلات فرهنگی با نواحی مذکور داشت. از فعالیت بازرگانان خـوارزمی در نواحی خراسان، هندوستان و بلغار باخبریم و شهرهای کاث، گرگانج و «هـزار اسـب» نیز پذیرای کالاها و بازرگانان سایر نواحی بودهاند. خـوارزم هـمچنـین بـه سـبب دوری از جغرافیای سیاسی خلافت، پذیرای شورشیان و عناصر ضدخلافت بود و زمینـه مناسـبی را برای قیامهای خلیفهستیز داشت. مقارن قرنهای سوم و چهارم هجری قمری، قدرت خلفـا ازطریق حکومتهای مستقل محلی ایرانی چون سامانیان و غزنویـان، در خـوارزم اعمـال میشد و خاندانهای حکومتگری، چون مامونیان و آلتونتاشیان (دسـتنشـانده محمود غزنوی)، پدید آمدند.
تجارت خوارزم بر پایه نظام پولی خوارزمی استوار بود که در کلیه مبادلات بازرگـانی و اقتصادی نواحی همسایه (سغد و خراسان) تاثیر داشت و رونق هرچه بیشتـر تجـارت خوارزم و کسادی اقتصادی و پـولی نـواحی دیگـر را درپـی داشـت؛ بـه گونـهای کـه بـه درخواست اهالی بخارا در منطقه سغد، حاکم آن ولایت به ضـرب سـکههایی بـا عنـوان«غطریفی»، برای جلوگیری از رواج روزافزون پول خوارزمی، مبادرت ورزید. نکته دیگـر استفاده خوارزمیان از قابلیـتهای اسـتراتژیک رودخانـههای «آمودریـا» و «سـیردریا» و دریاچه خوارزم (آرال) در راه بازرگانی با سایر نواحی بود. کالاهای فراوانی که از طریـق ناحیه خوارزم صادر و یا وارد میشد، نشاندهنده رونـق تجـارت و بازرگـانی خـوارزم در قرون نخستین اسلامی است. با در نظرداشتن این مقدمه، مساله اینجاست که چه بسـتر و چه مجموعه عواملی ممکن بود موجبات توسعه خوارزم را در آن سالها فـراهم سـازد یا خوارزم با تکیه بر چه ویژگیهایی الگـوی توسـعه اقتصـادی سیاسـی در قرون نخستین اسلامی بود؟
اقتصاد، تجارت و بازرگانی خوارزم دردوران اسلامی
ورود اسلام به خوارزم تغییراتی را در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگـی آن ایجاد کرد و این ورود توأم با ویرانیهایی بـود امـا بـا ایـن همـه، دادوسـتد خـوارزم بـا شمالغرب یعنی نواحی روسیه و حوزه ولگا ادامه یافت. ایـن رونـد تداوم جریانی بود که از دوران قبل از اسلام در منطقه رواج داشته است. از زمان قتیبـهبنمسلم، کوچنشین یهودی با نفـوذی در خـوارزم سـکونت داشـت کـه بخش عمدهای از بازرگانی خوارزم را در دست داشت. مصـادف بـا قـرن چهـارم هجـری قمری آنان از سلطاننشین مسلمان بلغار در حکم پایگاهی برای تجارت با سیبری غربـی و اروپای شرقی استفاده میکردنـد. خوارزمیـان در تجـارت بـا اروپای شرقی نقش اول را داشتند. تعداد زیادی از آنان در مملکت خزران، نـواحی جنـوبی روسیه و در میان بلغارهای ولگا فعالیت داشتند و در دوران فعالیت خزران در حکم تـابعی از آنها عمل میکردند. این مبادلات تا آنجا گسترش داشت که روسها لفظ «برزمان» را کـه تلفظ خوارزمی «مسلمان» است در مورد همه ساکنان آسیای مرکزی امروزی بهکار بردنـد و حتی این عنوان تا مدتی پس از یورش مغولان نیز رواج داشته اسـت از نواحی دیگری که تجار خوارزمی در آنجا فعالیت داشـتهانـد، شـهر بغداد است.
بازاری به نام بازار «باب الشام» در بغداد قرون اولیه اسلامی فعـال بـود کـه هـر گذری از این بازار به مردی از ناحیهای تعلق داشت که بخش اعظم آنها اهـل مـاوراءالنهر بودند و بازرگانان خوارزمی نیز در آن بازار به خریـد و فـروش اشـتغال داشـتند همچنین در آن زمـان در بغـداد محلـهای بـا نـام محلـه «خوارزمیـه» بـود کـه وابستگان شخصی به نام «حارث بن رقاد خوارزمی» در آن سکونت داشتند، شـغل و حرفـه آنان تجارت بود. تجار خوارزمی به ولایـت چـاچ نیـز تـردد داشـتند به گونهای که، کشتیهای بزرگ با اقسام کالا از دیار خوارزم به سوی ولایت چاچ میرفتنـد و مسـیر ایـن کشـتیها از رود سـیحون بـه رود چـاچ میگذشـت دریاچه خوارزم (جرجانیه یا آرال) هم، با دریچه اتصالی خود به آمودریا، مبدأ کشتیهای کالایی بود که از طریق جیحون به سوی ولایـت خـوارزم در حـال عبـور بودنـد روابط گسترده تجاری بازرگانان خوارزمی با نقاط اطراف خود یا حتی نقاط دور از خوارزم حائز اهمیت بسیار است، مثلا برخی از این بازرگانان علاوهبر آنکـه انبـار کالایی بزرگ در خود خوارزم داشتند، انبارهای کالای دیگـری در بلغـار، سـاحل ولگـا و حتی انبار دیگری در گجرات هند داشـتند پـس خـوارزم بـا منطقـه هندوستان و چین نیز روابط تجاری داشت.
از سکونت تجار خوارزمی در شهرهای خراسان و همچنین سکونت تجـار خراسـانی در خوارزم اطلاعاتی در دست است. شـهرت تجـار خـوارزمی بیشتر از تجار اهل خراسان بود و حوزههای فعالیتشان چه بسا گستردگی بیشتـری داشـته است. از سفرهای تجاری خوارزمیان به نواحی یأجوج و مـأجوج بهمنظور به دست آوردن پوستینها و خـز حیوانـات در منـابع تاریخی سـخن بـه میـان آمـده اسـت. نواحی مذکور منطبق با نواحی چین است که نشاندهنده وسـعت حوزه تجارت و بازرگانی تجار خوارزمی است همچنین ارتباط تجاری مذکور برای نفوذ در جاده ابریشم و کسب سود هرچه بیشتر از این راه بازرگانی بوده که خوارزم از مهمترین مناطق واقع شده بر سر راه این جاده بوده است.
کالاهای خوارزم به نواحی دیگر نیز صادر میشد و بخش اعظم آن را جامههای پنبـهای و پشمی تولید خوارزم تشکیل میداد. محصولاتی چون پوستینهای حیوانـات به دست آنان خریداری و به نواحی دیگر فروختـه میشـد. بنابراین خوارزم نقش منطقهای واسطه را در صدور و ورود کـالا داشـته اسـت. از دیگـر صادرات خوارزم «ماهی» بود که منبع تامینکننده آن رودخانـه جیحـون و مرکـز اصـلی آن قریهای در پاییندست جرجانیه به نـام «بـرابیض» بـود. خـوارزم علاوهبر آنکه مرکزی برای خرید و فروش بردگان بود، مرکزی بـرای تربیـت بردگـان نیـز بهشمار میرفت که عمدتا صقلابی، ترک یا خزری بودند. از دیگـر صادرات ناحیه، سنگ ساختمانی بود که از قریهای به نام «قراتگین»، واقع در اطراف دریاچه خوارزم، استخراج میشد. صادرات سـنگ لاجـورد خـوارزم بـه شوش، در دوره داریوش هخامنشی، در کتیبهای ثبت شده است.
پوستینها و پوشاکهای کرکی از سـمور و سـنجاب از دیگـر تولیـدات خوارزم بود که به سایر نواحی صادر میشد و مویزی که از تاکستانهای شهر درغان، دومین شهر کرانه چپ آمودریا پس از گرگانج به دست میآمد غالبا صادر میشد از کارگاههای روغنکشی، کشتزارها و درختان میوه بهمنظور بازرگانی در ناحیه سخن گفته شده است و هندوانـه خـوارزمی در ظروف سربی محاط به دربار خلفای عباسی حمـل میشـد، از مراکز دیگری که مناسبات بازرگانی چندی را با ناحیه خوارزم داشت میتـوان بـه «مصـر» اشاره داشت که منسوجاتی به نام «دبیقی» که تولید شهر دبیق بود، به بازارهای خوارزم وارد میکرد و رواج فراوانی داشت. فعالیت گسترده و حوزه کاری وسیع تجار خوارزمی نـوعی نظـام اقتصـادی و سیسـتم پولی، براساس پول خوارزمی، به وجود آورده بود که حاصلش رواج روزافزون سـکههـای خوارزمی در ماوراءالنهر بود. سیستم اقتصاد پولی خـوارزم روزبـه روز شـکوفا میشـد و تاثیراتی منفی را در اقتصادهای پولی و روند گردش سرمایه در نواحی همسایه خود داشت.
در پی فراگیری گسترده سکههای خوارزمی، اهـالی ناحیـه سـغد و بهویژه بخـارا بـرای جلوگیری از کسادی بازرگانی خویش «غطریف بن عطا»، حاکم وقت خراسان و بخارا را بر آن داشتند تا سکههایی با عنوان «غطریفی» ضرب کند و نظام مبادلات و بازرگانی خویش را از پول خوارزمی به واحد پول غطریفـی تغییـر دهنـد. رخـداد مذکور به سال ۱۸۵ق و دوران خلافت هارونالرشید برمیگردد. خوارزمیان بهای درهـم را چهـار دانق نهادند تا برای بازرگانان غیرخوارزمی بردن درهم سود نکند و درهم پیوسته به خوارزم وارد شده و از آنجا خارج نشود. این تدابیر رشد روزافزون تجارت ناحیه خوارزم و رونق کار بازرگانان خوارزمی و متعاقبا دشواری کـار بازرگـانی و کسـادی برای تاجران سایر نواحی را درپی داشت. درهم رایج در خوارزم «طازجه» نامیده میشـد که در مفهوم پاک و خالص بود، هرچند درمهای تقلبی نیز با نام زیـوف (جمـع زایفـه) در بازار صرفان خوارزم رواج داشت.
نظام پولی مستقل و کارآمد، با قدرت تاثیرگذاری در اقتصادهای همسـایه و هـمچنـین دسترسی به دو رودخانه قابل کشتیرانی آمودریا و سیردریا بر تـوان زیربنـایی منطقـه برای توسعه هرچه بیشتر افزود و الگوی توسعه خوارزم را نسبت به سایر مناطق همسایه، پویاتر و چشمگیرتر ساخت.
- به نقل از مقاله «جایگاه خوارزم در جغرافیای اقتصادی جهان اسلام» نوشته کوروش صالحی و محرم قلیزاده، مندرج در پژوهشنامه تاریخ اجتماعی و اقتصادی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال اول، شماره اول، بهار و تابستان ۱۳۹۱، صص ۶۳-۷۷
منبع: اقبال آشتیانی، تاریخ مغول
سکه دوره خوارزمشاه
ارسال نظر