تکیهها و جایگاههای عزاداری در دوره قاجار
قبل از دوره ناصرالدینشاه معتبرترین و وسیعترین تکیههای تهران که تعزیههای دولتی در آن برگزار میشد تکیه حاج میرزا آقاسی بود که تکیه عباسآباد نیز نامیده میشد. اما به علت آنکه استقبال بسیار زیادی از طرف مردم از این برنامههای مذهبی میشد، ناصرالدین شاه در سال ۱۲۸۳ق دستور ساخت تکیهای بزرگتر را صادر کرد، این تکیه که بعدها به تکیه دولت معروف شد، در دوره قاجاریه محل معروفترین و مفصلترین مجالس روضه خوانی و عزاداری در تهران بود و در تمام کشور شهرت داشت. خانم کارلاسرنا در توصیف این تکیه مینویسد:
«این بنا از لحاظ وسعت، قابل توجه است.
قبل از دوره ناصرالدینشاه معتبرترین و وسیعترین تکیههای تهران که تعزیههای دولتی در آن برگزار میشد تکیه حاج میرزا آقاسی بود که تکیه عباسآباد نیز نامیده میشد. اما به علت آنکه استقبال بسیار زیادی از طرف مردم از این برنامههای مذهبی میشد، ناصرالدین شاه در سال ۱۲۸۳ق دستور ساخت تکیهای بزرگتر را صادر کرد، این تکیه که بعدها به تکیه دولت معروف شد، در دوره قاجاریه محل معروفترین و مفصلترین مجالس روضه خوانی و عزاداری در تهران بود و در تمام کشور شهرت داشت. خانم کارلاسرنا در توصیف این تکیه مینویسد:
«این بنا از لحاظ وسعت، قابل توجه است. نمای خارجی آن آجری است. داخل آن شکل سیرکی بزرگ دارد و از لژهای بزرگ و کوچکی که روبه روی هم و در یک سطح قرار ندارند احاطه شده است.... دالانهایی که کاخ شاهی را به تکیه متصل میکند پیچ در پیچ و تاریکند. سر در اصلی، نوعی معماری جدید ایرانی است، مرکب از چند گنبد و طاقها و برجهای کوچک که با آجرهای رنگارنگ و شیشههایی با قطع کوچک مزین شده است. سبک بنا سنتی و ظریف است.» عبدالله مستوفی نیز در توصیف این تکیه مینویسد:
«طبقه اول متعلق به وزرا و حکام است... و اعیان شهر به مناسبت خصوصیت با پیشکار حاکم یا رفاقت با وزیر به این طاق نماها با دعوت و بیدعوت میآمدند و اکثرا، ناهار هم به آنها داده میشد. پلههای منبر.... را با جار و لاله و آیینه و گلدان... زینت میکردند... [غرفههایی که متعلق به زنان خاصه دربار بود جداگانه] و جلوی این غرفههای فوقانی پرده زنبوری میکشیدند و هر غرفه متعلق به یکی از زنهای شاه بود که آنها هم مهمانهای خود را که از خانوادههای اعیان بودند... دعوت کرده... و عصر برای تماشای تعزیه به غرفه مخصوص میآمدند و... بعد از ظهر... تمام روضهخوانهای شهر یکی بعد از دیگری آمده روضه میخواندند....
در این تکیه، ۱۰ روز تمام عصرها روضهخوانی میشده و شبها تعزیهخوانی و عده زیادی از روضهخوانهای شهر در آنجا منبر میرفتهاند، بعد از خاتمه روضهخوانی، دستههای سینهزنی با علم و بیرق عزا وارد میشدند و روبهروی اتاق شاه توقفی کرده سینه زده و از در خارج میشدند آخر همه دستهها، دسته فراشهای شاهی که حدود هزار نفر میشدند با لباسهای مشکی وارد شده و سینهزنی و نوحهخوانی میکردند و بعد از آن هم تعزیهخوانها و شبیهخوانها وارد میشدند.
شکلگیری هیاتهای عزاداری
میتوان اساسیترین شاخصه عزاداری در عصر قاجاریه را توسعه هیاتهای عزاداری دانست، این هیاتها یکی از مردمیترین تشکلهای موجود در جهاناند که بدون کمک دولتها و در پارهای مواقع بهرغم مخالفت و خشونت حکومتها بهوجود آمده و به حیات خود ادامه دادهاند. بر همین اساس، امروزه میتوان هیاتهای مذهبی را یافت که در دوره قاجاریه تاسیس شده و تا به امروز (بهرغم فشار دولتهای پهلوی) به کار خود ادامه میدادهاند. کارکردهای هیاتهای مذهبی را میتوان اقامه عزا، تعظیم شعائر دینی، تعمیق دانش دینی و تقویت حافظه تاریخی جامعه شیعه ایران دانست. جلسات هیاتهای مذهبی در منازل، مساجد، حسینیهها، تکایا و محلهها تشکیل میشود و غیر از ایام خاص، نظیر ماه محرم معمولا در طول سال جلسات خود را بهصورت هفتگی یا بعضا ماهانه تشکیل میدهند. در انتخاب روز برپایی جلسه نیز هیاتها با توجه به میل و سلیقه و با تکیه بر مستندات دینی و تاریخی، روز خاصی را انتخاب میکنند. تعلیم قرآن، آموزش احکام، وعظ و سخنرانی، خواندن روضه و خواندن ادعیه و... اموری است که در هیاتها رواج دارد. اوج رشد هیاتهای مذهبی و عزاداری را میتوان در دوره ناصرالدین شاه دانست. هیاتهای مذهبی اختصاص به تهران نداشت، بلکه وضعیتی مشابه نیز در سایر شهرها به خصوص در مراکز استانها حاکم بود. بهعنوان نمونه در یزد هر یک از ۱۷ محله، یک هیات عزاداری و دسته سینهزنی مخصوص ترتیب میدادند.
-به نقل از مقاله «عزاداری در عصر قاجار» نوشته رضا رمضان نرگسی
ارسال نظر