گفت‌وگوی ابراهیم یزدی و صدام یزدی در اجلاس هاوانا

اشاره: ابراهیم یزدی از سیاستمداران قدیمی ایران و وزیر امور خارجه دولت موقت پس از انقلاب اسلامی، هفته گذشته در ترکیه درگذشت. «تاریخ ایرانی» متن گفت‌وگوی او با صدام حسین در ۱۰ شهریور سال ۱۳۵۸ را منتشر کرده که بخشی از آن از نظرتان می‌گذرد. این گفت‌وگو در حاشیه اجلاس سران جنبش عدم تعهد در هاوانا، پایتخت کوبا انجام شده است.

یزدی: فرماندار خوزستان مدارک و اسنادی نشان داد که بعضی از افراد عراقی آمدند و خرابکاری کردند و از او خواستم که فعلا سکوت کند و امید است که این سکوت را حمل بر ضعف نکنید و نگویید که دولت ایران ضعیف است. سیاست شما در مورد ایران فقط دشمنان ما را خوشحال می‌کند و شما از تحریکاتی که در خوزستان می‌کنید بهره‌ای نخواهید برد و به این جهت سوال ما این است که چرا دست به چنین کارهایی می‌زنید؟ سامرائی معتقد بود که ما ‌باید مشکل خوزستان و کردستان را در آن واحد حل کنیم و من از این جواب تعجب کردم برای اینکه شما منافعی در خوزستان ندارید و حق هیچ‌گونه دخالتی را ندارید. ولی در مورد کردستان شما و ما هر دو ذی‌نفع هستیم و مادامی که شما با شاه توانستید به اتفاق نظر برسید چرا نمی‌توانید با ما نیز به اتفاق نظر برسید؟ و بعد از اینکه سامرائی رفت و برگشت و جوابی برای سوال من نیاورد ولی از جانب آقای سعدون ( وزیر امور خارجه وقت عراق) مرا دعوت کرد که به عراق بروم و موضوع را آنجا بررسی کنم.

صدام: شما موضوع رادیو و تلویزیون را پیش کشیدید ولی فراموشتان شد بیان کنید که این تبلیغات را ما علیه شما شروع کردیم یا شما علیه ما و این امری است که همیشه بین دو کشور اتفاق می‌افتد. مطالبی که در رادیو و روزنامه‌ها گفته و نوشته می‌شد همه جواب گفته‌های شما بود. هر یک از ما می‌تواند با مراجعه به مطالب گفته شده و ثبت شده در رادیو و تلویزیون یا روزنامه‌ها قضاوت کند که روزنامه‌های عراقی چه گفته‌اند و در این صورت واضح خواهد شد که روزنامه‌های عراقی فقط جواب شما را داده‌اند و حسودان و عواملی که هیچ‌یک از طرفین از آنان راضی نیستند، ممکن است که پرونده‌هایتان را زیر و رو کنید و ببینید که همه آنان دشمنان شما و انسانیت‌ هستند و محکوم به اعدام و هم اکنون در رادیوی شما صحبت می‌کنند. سری به پرونده‌هایتان بزنید و ببینید عواملی که در عراق پیدا می‌شوند، آیا این عناصری که در عراقند قبل یا بعد از انقلاب ایران بوده‌اند. و آنچه را که واقعا می‌خواهیم این است که قول می‌دهیم از دیگر دوستان جدا نباشیم و سرزمین ما پرورشگاه و ملجأ دشمنان همسایگان ما نباشد و گفتار ما غیرطبیعی و غیرقانونی نباشد.

یزدی: جراید ایران همچنان‌که به ما حمله می‌کنند به شما نیز حمله کردند و این طبیعت جراید در کشور ما است و اعتراف می‌کنیم که بعضی از جراید به عراق حمله کرده‌اند ولی این افراد اشخاص عاقل و سالمی نیستند و چه می‌توان گفت در زمینه کسانی که مریضند.

صدام: در ابتدای هر جنبشی نظیر این ناگواری‌ها پیش می‌آید. ولی شما ثابت کردید که توانایی رهبری و تسلط بر رادیو و تلویزیون را دارید و قادر به چیره شدن بر روزنامه‌ها هستید و وقتی که خواسته‌اید، نشان داده‌اید می‌توانید آنها را کنترل کنید و در وقتی که تصمیم گرفتید بعضی از آنها را تعطیل کنید، کردید و این خود نمایشگر توانایی شما است و اگر شما در جواب اعتراض ما بگویید این سیاست ما در چگونگی کنترل روزنامه‌هایمان است، ما نیز جواب خواهیم داد که این نیز چگونه کنترل کردن روزنامه‌ها در کشور ما است و این امر غیرمعقولی است. ما نمی‌گوییم که روزنامه‌های شما اخبار غیردرست را می‌نویسند ولی فرق بزرگی است بین اخبار درست و داد و بیدادی که ممکن است راه انداخت. چندین بار روزنامه‌های شما در صفحه اولشان به عراق حمله کرده‌اند، ولی ما یک بار هم چنین کاری انجام نداده‌ایم و این در واقع سیاست صحیح و درست است. ما ملتی هستیم با ۱۳ میلیون نفر جمعیت و انتظار نداریم چنین رفتاری نسبت به ما اتخاذ شود و نباید جواب شما به ما این باشد که چه انجام دهیم.

یزدی در خاتمه این گفت‌وگو تصریح کرده است: صدام در این گفت‌وگو مساله سه جزیره ایرانی در خلیج‌فارس را مطرح کرد و گفت که این جزایر در زمان شاه ایران اشغال شده‌اند و شما باید آنها را تخلیه کنید و به امارات برگردانید. در پاسخ به این سخنان صدام گفتم در مورد سه جزیره ایرانی در خلیج‌فارس حاضر نیستیم با شما صحبت کنیم، چون به عراق ربطی ندارد. در واکنش به سخن من، صدام گفت مگر شما با باور‌های حزب بعث آشنا نیستید؟ ما معتقدیم هر مساله عربی، مساله حزب بعث است. از او پرسیدم: حزب بعث چند سال است تاسیس شده است؟ صدام (با نوعی از تبختر و غرور) گفت نزدیک به ۵۰ سال است. در پاسخ او گفتم: حزب بعث با یک سابقه ۵۰ ساله هر مساله عربی را مساله خود می‌داند. حوزه علمیه نجف بیش از ۹۰۰ سال سابقه دارد و با منطقی که حزب بعث دارد، امام خمینی هم می‌گوید هر مساله اسلامی، مساله ما است. حال اگر می‌خواهید وارد این چالش بشوید، فکر عواقب آن را هم بکنید.