عطاران قاجاری
عطاری در ایران، نزدیکترین چیز به نهاد داروخانه (که در قاجاریه وجود نداشت) بود. تنها نمونه این داروخانهها، آنهایی بودند که از سوی پزشکان اروپایی مدیریت میشدند و از لحاظ ماهیت خصوصی بودند. تنها استثنا، داروخانهای بود که از سوی میرزا صادق در اواخر دهه ۱۸۳۰ تاسیس شد که این حرفه را از طریق مشارکت با پزشک بریتانیایی، دکتر چارلز بل (پزشک میسیون بریتانیا در ۴۵-۱۸۳۵) یاد گرفته بود. با این وجود،او تهران را در سال ۱۸۴۵ برای آموزش طب در انگلیس ترک و حرفه پرمنفعتش بهعنوان یک شیمیدان را رها کرد.
عطاری در ایران، نزدیکترین چیز به نهاد داروخانه (که در قاجاریه وجود نداشت) بود. تنها نمونه این داروخانهها، آنهایی بودند که از سوی پزشکان اروپایی مدیریت میشدند و از لحاظ ماهیت خصوصی بودند. تنها استثنا، داروخانهای بود که از سوی میرزا صادق در اواخر دهه ۱۸۳۰ تاسیس شد که این حرفه را از طریق مشارکت با پزشک بریتانیایی، دکتر چارلز بل (پزشک میسیون بریتانیا در ۴۵-۱۸۳۵) یاد گرفته بود. با این وجود،او تهران را در سال ۱۸۴۵ برای آموزش طب در انگلیس ترک و حرفه پرمنفعتش بهعنوان یک شیمیدان را رها کرد. گرچه قول جایگاه پزشک خصوصی شاه را در بازگشت به او داده بودند،اما از زندگی او پس از ترک انگلیس چیزی نمیدانیم. پزشکان ایرانی داروهایی که معتقد بودند لازم است را تجویز میکردند، عطارها آنها را به همان صورت فراهم کرده و بستگان بیمار خیساندهها و جوشاندهها، حبها، بخورها، معجونها و ... را خودشان میساختند. عطارها همچنین آب تقطیر شده را میفروختند. عطارها، محصولاتشان را در صفحههای کتابهای چاپ شده دور ریخته میپیچیدند. در سال۱۸۵۱، دولت این شیوه را در تهران منع کرد زیرا غیر اسلامی بود و چاپخانهها (باسمه چیان) را از چاپ قرآن منع کرد. عطارها، خدمات خود را نیز همچون شفاگری، به آنهایی که نمیتوانستند از عهده [مخارج] طبیب برآیند، ارائه میدادند.
منبع: سلامت مردم در ایران قاجار، ویلم فلور، ترجمه ایرج نبیپور.
ارسال نظر