درگذشت رضاشاه
رضاشاه پهلوی ۴ مرداد ۱۳۲۳ در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی درگذشت. او در سال ۱۳۲۰، پس از اشغال ایران به دست متفقین، با اولتیماتوم بریتانیا مجبور به ترک ایران و واگذاری سلطنت به ولیعهدش شده بود. روایت غالب در مورد رضاشاه این است که او یک قزاق کارکشته و سرکوبگر بود که با حمایت انگلیسیها در پی کودتای اسفندماه ۱۲۹۹ به قدرت رسید و با منش و روش استبدادی مجری سیاستهای دول غربی در ایران شد که در این فرآیند مدرنیزاسیون کشور هم از تبعات حاکمیت او بود. با این حال مورخی مانند صادق زیباکلام نظر دیگری دارد.
رضاشاه پهلوی ۴ مرداد ۱۳۲۳ در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی درگذشت. او در سال ۱۳۲۰، پس از اشغال ایران به دست متفقین، با اولتیماتوم بریتانیا مجبور به ترک ایران و واگذاری سلطنت به ولیعهدش شده بود. روایت غالب در مورد رضاشاه این است که او یک قزاق کارکشته و سرکوبگر بود که با حمایت انگلیسیها در پی کودتای اسفندماه ۱۲۹۹ به قدرت رسید و با منش و روش استبدادی مجری سیاستهای دول غربی در ایران شد که در این فرآیند مدرنیزاسیون کشور هم از تبعات حاکمیت او بود. با این حال مورخی مانند صادق زیباکلام نظر دیگری دارد. او در گفتوگویی پیرامون کتابش «رضا شاه» میگوید: زمانی که سوم اسفند ۱۲۹۹ رضاخان کودتا کرد، ایران از یک ارتش منسجم برخوردار نبود و حتی شهربانی مدرن در ایران شکل نگرفته بود؛ اما در شهریور ۱۳۲۰ ایران از یک ارتش ۱۲۰ هزار نفره برخوردار بود.
ارتش مدرنی که زیر نظر موسس سلسله پهلوی شکل گرفت. پلیس مدرن بهوجود آمد. دادگستری تشکیل شد، دادگستری که تا پیش از آن تنها به شکل یکسری محاکم شرعی دایر بود و در شهرهای مختلف برای یک جرم، مجازات یکسانی وجود نداشت و مجازاتها پراکنده بود، ۲۰ سال بعد با مشارکت علیاکبر داور در ایران قوه قضائیه تاسیس شد. حال مجازات جرائم در ایران در هر شهری یکسان بود و فرقی نمیکرد که جرم در کدام شهر اتفاق افتاده است. به گفته زیباکلام، اساسا فردی که قبل از کودتای ۱۲۹۹ در ایران حضور داشته و بخواهد یک تصویر کلی از کشور ترسیم کند و بعد از شهریور ۱۳۲۰ تصویر دیگری از ایرانی که متفقین به آن حمله و رضاشاه را تبعید کردند ارائه کند، هیچگاه باور نخواهد کرد این همان کشوری است که رضاخان ۲۰ سال پیش در آن کودتا کرده است؛ زیرا هیچ چیز یادآور آن نیست که این کشور، کشور قبل از کودتا باشد!
زیباکلام گفت: در کشور برق آمده، آبرسانی شده، وزارت بهداشت، وزارت جنگ، وزارت دادگستری و بسیاری نهادها و سازمانهای مدرن ایجاد شده است. بهطوری که هیچ بخشی از ایران ۱۳۲۰ با ایران ۲۰ سال قبل قابل مقایسه نیست. حال باید پرسید کدام رویکرد رضاشاه به نفع انگلستان بوده است؟ فرض میگیرم که نفسکشیدن رضاشاه به دستور انگلستان بوده، رضاشاهی که وزارت بهداشت، وزارت جنگ، وزارت دادگستری، سازمان ثبت اسناد املاک و... را راهاندازی کرده است. این اقدامات چه نفعی میتواند برای انگلستان داشته باشد؟
ارتشبد فردوست در خاطراتش نوشته است:
در زمان خروج رضاخان از کشور در شهریور ۱۳۲۰ ابراهیم قوام به او میگوید: شما که ایران را ترک میکنید، تکلیف مایملکتان چه میشود؟ لازم است که تکلیف آنها را روشن کنید. رضاخان با قوام صحبتهایی میکند و میگوید که بنویسید. محضرداری را خبر میکنند و رضاخان دیکته میکند که آنچه دارم، اعم از منقول و غیرمنقول را به ولیعهد واگذار میکنم. قوام هم تصحیحاتی انجام میدهد و رضاخان امضا میکند. سپس رضاخان به سمت کرمان حرکت میکند و قوامالملک به سوی تهران، قوامنامه را به فروغی میدهد و او هم در روزهای بعد در مجلس قرائت کرد. رضاخان در طول سلطنتش تمام املاک مرغوب شمال را به زور سرنیزه به نام خود کرد. البته گاهی هم پول مختصری بهعنوان بهای آن میداد.
املاک را به منطقههای مختلف تقسیم کرد و در هر منطقه یک افسر گمارد و کل املاک او را سرلشکر کریم آقاخان بوذرجمهری اداره میکرد. در سال ۱۳۱۹ش، یک سال قبل از رفتن رضاخان از ایران، صورتحساب عایدی خالص سالانه املاک پهلوی ۶۲ میلیون تومان بود که همه اینها را به محمد رضا منتقل کرد و سایر اولاد او بینصیب ماندند. بعدها آنها به رضاخان شکایت کردند و او نیز به محمدرضا نوشت که کاخهای فرزندان را به آنها انتقال دهد و علاوه بر آن به هرکدام یک میلیون تومان بپردازد و البته گروه کثیری از پژوهشگران تاریخ نیز بر این اعتقادند که رضا شاه با قلدری و شیوهای سرکوبگرانه از گسترش و تعمیق دموکراسی و پارلمانتاریسم در ایران که نوپا و تازه تاسیس بود، جلوگیری کرد و این مهمترین اقدام ضد توسعهای او بود.
ارسال نظر