کور کردن برادران!
یکی از مهمترین وقایع سلطنت محمد شاه کور کردن برادرانش بود. وی در سال ۱۲۵۰ هـ. ق یعنی سال مرگ فتحعلی شاه (در اصفهان)، به سلطنت رسید، (قبل از محمد شاه پسر دیگر فتحعلی شاه به نام علیشاه ظلالسلطان در تهران تاجگذاری کرد و چهل روز بر تخت نشست). محمد شاه نوه فتحعلی شاه و فرزند عباس میرزا بود و سومین شاه از دودمان قاجار. علت به سلطنت رسیدن او این بود که پدر ولیعهدش قبل از مرگ شاه درگذشته بود ولی بهرغم اینکه فتحعلی شاه فرزندان ذکور بسیاری داشت اما سلطنت موروثی در خانواده عباس میرزا یکی از مواد معاهده ترکمانچای بود، که طبق آن روسیه متعهد شده بود که از آن حمایت کند و فتحعلی شاه ناگزیر باید از آن تبعیت میکرد.
یکی از مهمترین وقایع سلطنت محمد شاه کور کردن برادرانش بود. وی در سال ۱۲۵۰ هـ.ق یعنی سال مرگ فتحعلی شاه (در اصفهان)، به سلطنت رسید، (قبل از محمد شاه پسر دیگر فتحعلی شاه به نام علیشاه ظلالسلطان در تهران تاجگذاری کرد و چهل روز بر تخت نشست). محمد شاه نوه فتحعلی شاه و فرزند عباس میرزا بود و سومین شاه از دودمان قاجار. علت به سلطنت رسیدن او این بود که پدر ولیعهدش قبل از مرگ شاه درگذشته بود ولی بهرغم اینکه فتحعلی شاه فرزندان ذکور بسیاری داشت اما سلطنت موروثی در خانواده عباس میرزا یکی از مواد معاهده ترکمانچای بود، که طبق آن روسیه متعهد شده بود که از آن حمایت کند و فتحعلی شاه ناگزیر باید از آن تبعیت میکرد.
بنا بر این بعد از مرگ عباس میرزا در سال ۱۲۴۹ هـ.ق. محمد میرزا را به ولیعهدی برگزید و وی وارث تاج و تخت شد. به این ترتیب که پس از مرگ پدربزرگ خویش فتحعلی شاه، با همراهی میرزا ابوالقاسم قائم مقام در تبریز به نام محمد شاه قاجار به تخت سلطنت نشست و به همراهی سفیران انگلیس و روس و لشکریانش به تهران ورود کرد. در عین حال زمانی که پسران متعدد فتحعلی شاه از درگذشت او مطلع شدند، هر کدام در نقطهای از ایران قیام کردند و مدعی پادشاهی شدند. دو برادر محمدشاه در اردبیل زندانی بودند. از آنجا که از عاقبت کار ایشان میهراسید، آن دو را که جهانگیر میرزا (شاهزادهای دانشمند و صاحب تالیف) و خسرو میرزا (شاهزادهای بسیار زیبا رو و دانا) نام داشتند نابینا کرد. خسرو میرزا شاهزاده خوش سیما و آگاه از نظر دیپلماسی بود که برای عذرخواهی از قتل گریبایدوف وزیر مختار روس بهدست مردم ایران، با هیاتی از طرف فتحعلیشاه به روسیه اعزام شد.
این شاهزاده، بهقدری رفتارش پسندیده و خلقیاتش برازنده بود که امپراتور روس را مجذوب خود کرد و موجب شد که از ۱۰ کرور غرامتی که قرار بود دولت ایران به روس بپردازد یک کرور آن را امپراتور روس به حُسن خلق و آدابدانی خسرو میرزا ببخشد. ولی محمد شاه، خسرو میرزا را که برادرش بود کور کرد، این شاهزاده، اهل علم و دانش بود و بعدها در دستگاه ناصرالدین شاه حضور داشت و ناصرالدین شاه در خاطراتش، هرجا که میخواست، توضیحی در مورد او بدهد، مینوشت: «خسرو میرزای کور.» القصه محمد شاه بعد از کور کردن برادران به جنگ حسنعلی میرزا شجاع السلطنه ششمین پسر فتحعلی شاه و عموی خود که در آن زمان حاکم فارس بود رفته، او را مغلوب و نابینا کرد. چندی بعد حسینعلی میرزا فرمانفرما (برادر شجاعالسلطنه و عموی دیگر محمد شاه) حاکم اصفهان که او نیز شکست خورده و در تهران زندانی بود، بر اثر بیماری درگذشت.
محمد شاه که بیداد را در مورد عموها و برادرانش تمام کرده بود، به صدراعظم با تدبیرش که او را در رسیدن به شاهی همراهی کرده و دارای جمیع صفات مثبت برای صدارت بود نیز رحم نکرد و بنا بر سعایت بدخواهان در سال ۱۲۵۱ در حالی که هنوز ۲ سال از سلطنتش نگذشته بود، دستور داد تا او را خفه کردند و حاجی میرزا آقاسی را که مراد او و طبق نوشته مورخان از دانش سیاست بیبهره بود بهجای او منصوب کرد. با این همه بیداد، روزگار با محمد شاه همراهی نکرد و در ۴۲ سالگی بعد از ۱۴ سال و اندی سلطنت در سال ۱۲۶۴ ه.ق به علت بیماری درگذشت. در دوران سلطنت وی، حوادث بسیاری روی داد که از آن جملهاند فتنه باب و شورش سالار در خراسان، که تا دوران سلطنت ناصرالدین شاه امتداد یافت.
- به نقل از مقالهای به قلم فاطمه قاضیها
ارسال نظر