ماموریت ناو وینسنس ناو وینسنس انگلیس

دولت ایالات‌متحده در سال ۱۹۸۴ میلادی اعلام کرد که نیروی دریایی آن کشور برای محافظت از کشتیرانی بین‌المللی و با هدف مقابله با تهدیدهای احتمالی طرفین درگیر در جنگ عراق علیه ایران، در آب‌های آزاد خلیج‌فارس به گشت‌زنی خواهد پرداخت. زمانی‌که ناو هواپیمابر استارک در حالی که در آب‌های بین‌المللی و ورای منطقه جنگی اعلام شده ازسوی اطراف درگیر (ایران و عراق) مورد اصابت دو فروند موشک عراقی قرار گرفت، دولت ایالات‌متحده ضمن مسوول دانستن دولت عراق و در عین حال خودداری از پاسخ نظامی، اقدام به تقویت نیروی نظامی خود در خلیج‌فارس کرد. بی‌کنشی نظامی علیه عراق در حالی صورت می‌گرفت که در موارد مشابه که ایران حملاتی را صورت می‌داد، با شکایت شورای همکاری خلیج‌فارس، شورای امنیت در ۱۱/ ۳/ ۱۳۶۳ مبادرت به صدور قطعنامه ۵۵۲ کرد که در آن خواستار توقف حملات ایران شدند.

اتحاد جماهیر شوروی در نیمه دوم سال ۱۹۸۷ چندبار پیشنهاد تشکیل نیروهای سازمان ملل برای حمایت از کشتی‌های بی‌طرف را مطرح کرد اما آمریکا و انگلیس با این پیشنهاد همراهی نکردند. در مقابل آمریکا تلاش کرد راسا این نقش را برعهده بگیرد و وزارت دفاع ایالات‌متحده، علاوه بر افزایش توان لجستیکی به فرماندهان حاضر در خلیج‌فارس اختیارات وسیع‌تری نیز اعطا کرد و از جمله آنکه آنها مجاز شدند در صورت آشکار بودن نیت خصمانه طرف مقابل، کلیه اقدامات مورد نیاز برای حفاظت از ناو تحت کنترل خود را انجام دهند. براساس این راهبرد جدید، هواپیماهایی که از شناساندن خود خودداری کرده یا مقاصد نامعلومی داشتند نیز در معرض خطر حمله قرار می‌گرفتند.

به این ترتیب با افزایش حضور آمریکا در خلیج‌فارس تنش‌ها میان ایران و آمریکا افزایش یافت. آمریکا مدعی بود که ایران از کشتی ایران اجر که ایران آن را یک کشتی تجاری می‌دانست برای مین‌گذاری استفاده می‌کند و در جریان برخورد ناوچه ساموئل بی. رابرتز با یکی از این مین‌های رها شده، ناوچه آمریکایی به‌‌شدت صدمه دید. در پی این واقعه آمریکا که ایران را مقصر رها‌سازی این مین‌ها می‌دانست در سال ۱۳۶۷ به دو سکوی نفتی ایران حمله کرد که موجب غرق شدن ناوچه سهند و شهادت ۴۵ نفر و مجروح شدن ۲۲ نفر دیگر از خدمه این ناوچه شد و به علاوه ۱۱ نفر دیگر نیز از خدمه قایق توپدار جوشن شهید شدند. در طرف دیگر نیز دو نفر از خلبانان بالگرد توپ‌دار آمریکایی کشته و شماری از نفرات آنها مجروح شدند. مدتی بعد از این رویداد، ناو موشک‌انداز وینسنس که در آن زمان یکی از پیشرفته‌ترین رزم‌ناوهای نیروی دریایی ایالات‌متحده بود، در راستای اعمال هرچه مؤثرتر دستورالعمل وزارت دفاع ایالات‌متحده در تاریخ ۲۰ مه ۱۹۸۸ وارد آب‌های خلیج‌فارس شد.

این ناو در یک کلمه پادگانی متحرک بود که به یمن داشتن تجهیزات پیشرفته می‌توانست همزمان در هوا، دریا و زیر دریا جنگ کند و به منظور مراقبت برای بیرون رفتن ساموئل بی. رابرتز و افزایش توان نظامی آمریکا پس از درگیری‌های متناوب با ایران به منطقه احضار شده بود. حدود دو ماه بعد از ورود این ناو به خلیج‌فارس یعنی در روز سوم ژوئیه (۱۲ تیرماه) و در ساعات اولیه صبح، وینسنس در پاسخ به گزارش یکی دیگر از ناوهای آمریکایی حاضر در منطقه مبنی بر حمله به یک کشتی تجاری پاکستانی، خود را به حوالی جزایر ایرانی قشم و هنگام رساند.

آن سوی حادثه

دقایقی پس از آنکه کاپیتان محسن رضاییان در ساعت ۱۰:۲۴ به برج مراقبت اطلاع داد که قصد صعود به ارتفاع چهارده هزار پایی را دارد، به ناگاه هواپیما از روی رادار ناپدید شد. پرواز شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران‌ایر هفت دقیقه پس از آنکه بندرعباس را به مقصد دبی ترک کرد و در روی آب‌های خلیج‌فارس در کریدور هوایی A۵a به پرواز درآمد، از روی رادارهای ایرانی ناپدید شد و برج مراقبت دبی نیز در مورد سرنوشت آن اظهار بی‌اطلاعی کرد. کاپیتان این پرواز ۷هزار ساعت پرواز را در کارنامه خود داشت و برای ۲۵ بار در شرایط جنگی پرواز در این مسیر را انجام می‌داد و کاملا با ملاحظات مربوط به آن آشنایی داشت و به نظر نمی‌رسید مشکلی از این لحاظ برای هواپیما وجود داشته باشد. در حالی‌که شورای تامین استان هرمزگان با اعلام وضعیت اضطراری در حال پیگیری سرنوشت هواپیما بود، مقامات آمریکایی اعلام کردند یک فروند هواپیمای F۱۴ جمهوری اسلامی ایران را ساقط کرده‌اند.

ناو جنگی وینسنس به دستور ناخدا ویل راجرز موشک استاندارد ۲ را به سمت هواپیما شلیک کرده بود و هواپیما در نزدیکی تنگه هرمز بین شارجه و بندرعباس و در مجاورت جزیره ایرانی هنگام سقوط کرد. آنچه که آمریکایی‌ها هواپیمای F۱۴ می‌خواندند، در حقیقت هواپیمای مسافربری ایران‌ایر بود که ۲۹۰ نفر مسافر غیرنظامی را با خود حمل می‌کرد. مسافران اغلب ایرانی بودند اما ۱۳ نفر از اتباع امارات متحده عربی، ۱۰ نفر هندی، ۶ پاکستانی، ۶ یوگسلاو و یک ایتالیایی نیز در این پرواز کشته شدند. همچنین وابسته نظامی پاکستان در ایران به همراه خانواده‌اش در میان کشته‌شدگان بودند. ۶۶ کودک زیر دوازده سال نیز در این حادثه جان خود را از دست دادند.

این هواپیما در حالی مورد اصابت قرار گرفته بود که هنوز در آب‌های سرزمینی ایران قرار داشت و بعدها نیویورک‌تایمز فاش کرد که ناو جنگی وینسنس نیز در آب‌های سرزمینی ایران بوده است. این درحالی است که مطابق کنوانسیون حقوق دریاها مورخ ۱۹۸۲ توقف و عملیات نظامی کشتی‌ها در آب‌های سرزمینی در مغایرت با اصل عبور بی‌ضرر است. مقامات آمریکایی زمانی که متوجه اشتباه خود شدند، اعلام کردند که هواپیمای ایرباس ایران خارج از مسیر هوایی در حال پرواز بوده و رزم‌ناو آمریکایی نیز ۷ بار اخطار رادیویی برای هواپیما ارسال کرده‌ است. این در حالی است که فرکانس‌های کشتی‌های نظامی برای هواپیماهای مسافربری قابل دریافت نبودند. بنابر گزارش‌های ارائه شده ازسوی پنتاگون سیگنال‌های بازتابی ایرباس با سیگنال‌های یک هواپیمای F۱۴ که در حوالی پایگاه بندرعباس بوده، مخلوط شده است. همچنین براساس گزارش وینسنس ایرباس در ارتفاع ۹هزار پایی قرار داشته و در حال کم‌کردن ارتفاع بوده است.

در مقابل ایران اقدام آمریکا در حمله به هواپیمای مسافربری را به منزله نادیده گرفتن تعهدات بین‌المللی که به موجب کنوانسیون ۱۹۴۴ شیکاگو (که هر دو کشور ایران و آمریکا در آن عضویت داشتند) تصویب شده بود، می‌دانست. این کنوانسیون به منظور امنیت خطوط حمل‌ونقل هوایی بین‌المللی، تامین ایمنی پرواز و نیز سلامت مسافران و خدمه هواپیما وضع شده بود. ایران این دعوی را مطرح کرد که آمریکایی‌ها با آگاهی از ماهیت پرواز ۶۵۵ ایران‌ایر و مسافربری بودن آن اقدام به چنین عملی کرده‌اند و اطلاعات مربوط به کریدور هوایی بندرعباس به دبی و همچنین پروازهایی که مطابق برنامه قرار بود در آن روز از آن مسیر صورت گیرد در اختیار فرماندهان ناو وینسنس قرارداشت و تمامی مکالمات بین کابین پرواز و برج مراقبت بندرعباس بنابر مندرجات گزارش وزارت دفاع ایالات‌متحده توسط ناو وینسنس یا سایر منابع اطلاعاتی آمریکایی ضبط شده بود. با برگزاری جلسه فوق‌العاده شورای ایکائو قرار شد گروه حقیقت‌یابی به این منظور تشکیل شود و دو کشور برای همکاری با آن اعلام آمادگی کردند.

بنابر این گزارش بین نیروهای آمریکایی حاضر در ناو وینسنس و ناو دیگری به نام سایدز که در مجاورت آن قرار داشته بر سر ماهیت هواپیما اختلاف نظر وجود داشت اما در نهایت این ویلیام راجرز، ناخدای وینسنس بوده که تصمیم به پرتاب موشک گرفته است. ناخدا دوم کارلسون، فرمانده سابق ناو سایدز بعدها در این رابطه چنین اظهارنظر کرد: «ایرباس ایرانی علاوه بر علائمی که مبنی بر غیرنظامی بودن خود می‌فرستاده با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بود و حتی اگر در چنین شرایطی نیز آن را به‌عنوان یک جت اف ۱۴ شناسایی می‌کردند باز من تردید دارم که یک هواپیمای اف ۱۴ می‌توانست تهدید سطحی را متوجه ناو وینسنس یا سایدز یا هر شناور دیگری کند.»

این پرونده در محاکم بین‌المللی روند حقوقی پیچیده‌ای را طی کرد که در جریان آن آمریکایی‌ها حاضر به قبول مسوولیت خود در قبال این فاجعه نشدند و آن را ناشی از وضعیت جنگی و اضطرار فرمانده دانستند. ایران علاوه بر طرح دعوی در شورای امنیت و شورای ایکائو، شکایت خود را در دیوان بین‌المللی دادگستری نیز مطرح کرد. دیوان در نهایت بدون صدور رای به کار خود خاتمه داد و مطابق توافقی که صورت گرفت ایران درخواست توقف رسیدگی به پرونده را به دیوان داد. فاجعه هنگامی کامل شد که آمریکا به تمام سربازان این ناو مدال مبارزه داد و ویل راجرز مدال لژیون لیاقت را از دستان جورج هربرت واکر بوش، رئیس‌جمهور وقت آمریکا دریافت کرد.

منابع:

- آقایی، داوود، «چالش‌های حقوقی فراروی ایران و آمریکا بر سر پرونده ایرباس»، مطالعات روابط بین‌الملل،۱۳۹۲.

- جعفری، الهه، «نگاهی ویژه به سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران»، فصلنامه مطالعاتی صیانت از حقوق زنان، ۱۳۹۵.

- نواده توپچی، حسین، «بررسی حقوقی قضیه سرنگونی هواپیمای ایرانی (ایرباس) و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران»، دیدگاه‌های حقوقی قضایی، ۱۳۸۳.