دانشگاهی که علم نو آورد
شکفتن نمادین باغ جلالیه
تاسیس دانشگاه تهران واقعهای فرهنگی در دهه دوم قرن سیزدهم ه. ش بود؛ مهمترین اتفاقی که بعد از دارالفنون افتاد، تحقق همین اندیشه یک دانشگاه مدرن بود. این دانشگاه یادآور نام مهمترین چهرههای سیاسی، فرهنگی و علمی ایران طی یک سده اخیر است. ایده راهاندازی این دانشگاه ظاهرا در سال ۱۳۰۵ خورشیدی از سوی دکتر سنگ، نماینده مجلس شورای ملی مطرح شد. او طی نامهای به وزیر معارف نوشته بود: «راجع به اونیورسیته که آن را میتوانیم دارالعلوم بگوییم کمال علاقه را دارم و مشغول تهیه لوازم مقدمات آن هستم. نظر من این است که در یک فضای وسیعی که شاید ۸۰ تا ۱۰۰ هزار ذرع مربع وسعت داشته باشد، بنایی ساخته شود که شعب علوم و فنون در آنجا تاسیس شود.
تاسیس دانشگاه تهران واقعهای فرهنگی در دهه دوم قرن سیزدهم ه.ش بود؛ مهمترین اتفاقی که بعد از دارالفنون افتاد، تحقق همین اندیشه یک دانشگاه مدرن بود. این دانشگاه یادآور نام مهمترین چهرههای سیاسی، فرهنگی و علمی ایران طی یک سده اخیر است. ایده راهاندازی این دانشگاه ظاهرا در سال ۱۳۰۵ خورشیدی از سوی دکتر سنگ، نماینده مجلس شورای ملی مطرح شد. او طی نامهای به وزیر معارف نوشته بود: «راجع به اونیورسیته که آن را میتوانیم دارالعلوم بگوییم کمال علاقه را دارم و مشغول تهیه لوازم مقدمات آن هستم. نظر من این است که در یک فضای وسیعی که شاید ۸۰ تا ۱۰۰ هزار ذرع مربع وسعت داشته باشد، بنایی ساخته شود که شعب علوم و فنون در آنجا تاسیس شود.»
این طرح پی گرفته شده و دو سال بعد کلیات طرح تاسیس دانشگاه تهران از سوی دکتر محمود حسابی به حکمت، وزیر معارف وقت پیشنهاد شده است. طرح تفصیلی تاسیس دانشگاه تهران نیز در سال ۱۳۱۰ تهیه و به وزیر معارف تقدیم شده و با تلاشهای دکتر حسابی و مذاکرات وی با نمایندگان مجلس، این طرح در سال ۱۳۱۲ هجری شمسی به مجلس شورای ملی رفته است. پس از ارائه لایحه تشکیل دانشگاه تهران به مجلس، این لایحه با حضور حکمت، سرپرست وزارت معارف و با در نظر گرفتن پیشنهادهای نمایندگان در کمیسیون معارف اصلاح و برای تصویب تقدیم صحن مجلس شد. در جریان تصویب لایحه روال این بود که منشی مجلس ماده به ماده لایحه را قرائت میکرد و برای هر لایحه در صورت وجود مخالف بحث صورت میگرفت و در نهایت با قیام و قعود از تصویب نمایندگان میگذشت. علیاصغر حکمت، وزیر معارف و مسوول اجرای طرح تاسیس دانشگاه تهران در کتاب خاطراتش چنین نوشته است: در یکی از شبهای فرخنده اواخر بهمن ۱۳۱۲ جلسه هیات وزرا در حضور شاه در عمارتی که اکنون مقر کاخ ملکه پهلوی است، تشکیل شده بود. سخن از آبادی تهران و عظمت ابنیه و عمارات و قصور زیبای جدید در میان آمد.
مرحوم فروغی (ذکاءالملک) رئیسالوزرا در این باب به شاهنشاه تبریک گفت، دیگر وزیران نیز هر یک به تحسین و تمجید زبان گشوده بودند. نوبت به بنده نگارنده رسید که به سمت کفیل وزارت معارف در آن میان حاضر بودم. گویا خداوند متعال به قلب من الهام کرد که عرض کردم در آبادی و عظمت پایتخت البته شکی نیست ولی نقصی که دارد این است که این شهر هنوز عمارت مخصوص «اونیورسیته» (دانشگاه) ندارد و حیف است که این شهر نوین از همه بلاد بزرگ عالم از این حیث عقب باشد. شاه بعد از اندک تاملی یک کلمه گفتند «بسیار خوب آن را بسازید.» در جلسه بعد هیات وزرا در آغاز به وزیر مالیه مرحوم علیاکبر داور، رو نموده و فرمودند در بودجه سال آینده مبلغ ۲۵۰ هزار تومان به وزارت معارف اعتبار بدهید که به مصرف ساختمان مدرسه برسانند. چند روز بعد که بودجه سال نو تدوین و تنظیم شد و به تصویب رسید، وزیر مالیه اضافه بر اعتبار مقرر سال قبل مبلغ مزبور را جهت ساختمان مدارس در فصل مخصوص گنجانیده و قبل از نوروز ۱۳۱۳ به تصویب رسید و به وزارت معارف هم ابلاغ شد و من مامور و مکلف شدم که ساختمان دانشگاه را آغاز کنم.»
حکمت درباره جانمایی طرح دانشگاه تهران چنین آورده است: «از جمله زمینهایی که عرضه شد در بهجتآباد بود که آن وقت در اطراف باغ معروف آن عمارات و خانههایی بنا شده بود. اما مهندس وزارت معارف، آندره گدار آن را نپسندید و کمی عرصه و قلت وسعت آن را خاطرنشان ساخت. مالکان اراضی بهجتآباد که از این جانب مایوس شدند در نزد وزیر مالیه کوشش کرده و خاطر آن مرحوم را بر رجحان زمین خود جلب کردند. یکی از شبهای فروردین ماه همان سال که پیشنهاد دو زمین جلالیه و بهجتآباد مطرح شد مرحوم داور، رجحان بهجتآباد را قویا پشتیبانی میکرد و بالاخره اخذ رای بهعمل آمد و معلوم شد ایشان اکثریت داشتند و من بسیار دلشکسته و نومید شدم. در این اثنا شاه به جلسه وزرا ورود فرمودند. پس از اندکی به رسم معمول از مرحوم فروغی نخستوزیر سوال کردند «چه میکردید؟» مرحوم فروغی عرض کرد «صحبت انتخاب زمین برای دانشگاه بود و دو محل پیشنهاد شده یک بهجتآباد و دیگری جلالیه» شاه بعد از اندک تاملی فرمود «باغ جلالیه را انتخاب کنید.
بهجتآباد شایسته نیست. عرصه آن کم و اراضی آن سیلگیر است. من همه این نواحی را با اسب گردش کرده و دیدهام» مطلب تمام شد و من مشغول به کار شدم. باغ جلالیه در شمال تهران آن روز مابین قریه امیرآباد و خندق شمالی تهران قرار داشت. این باغ زیبا که پوشیده از درختان کهنسال مثمر و غیرمثمر بود، در حدود ۱۳۰۰ ه. ق در واپسین سالهای حکومت ناصرالدین شاه قاجار به فرمان شاهزادهای به نام جلالالدوله بنا یافته و در آن روز در مالکیت تاجری به نام حاج رحیم آقای اتحادیه تبریزی بود. به هر حال باغ جلالیه از قرار متری ۵ ریال و جمعا به مبلغ ۱۰۰ هزارتومان از این تاجر خریداری شد و آندره گدار به سرعت مامور تعیین حدود، نردهگذاری، طراحی و اجرای عملیات ساختمانی در آن شد. گدار این دانشگاه را براساس الگوهای مدرن طراحی کرد. در واقع او معمار چند نمونه از مهمترین بناهای آموزشی در ایران است.
ارسال نظر