تولید به زور بازو!

دنیای اقتصاد: پاتریشیا کرون (زاده ۲۸ مارس ۱۹۴۵، دانمارک ـ درگذشته ۱۱ ژوئیه ۲۰۱۵، پرینستون، نیوجرسی) ، مورخ، پژوهشگر، نویسنده، شرق‌شناس و استاد موسسه مطالعات پیشرفته، دانشگاه پرینستون بود. او افزون بر آشنایی با زبان‌های عبری، لاتین، یونانی، فرانسه و آلمانی، زبان عربی و فارسی را نیز به خوبی می‌دانست. کرون در کتاب مهم «جامعه‌های ماقبل صنعتی» به کالبدشکافی جهان پیشامدرن پرداخته است. او گفته است که در این کتاب قصد نظریه‌پردازی نداشته و در پی توصیف پدیده‌ها بوده است. در این کتاب به جای اینکه نام اشخاص بزرگ یا شرح حوادث و رویدادها ذهنمان را مشغول کند با زندگی اجتماعی انسان در روزگار ماقبل صنعتی به خوبی آشنا می‌شویم. همچنین درمی‌یابیم که چه عوامل و شرایطی زمینه‌ساز شکل‌گیری جوامع جدید و جهان نو شده است. در اینجا قسمتی از بخش نخست این کتاب را می‌خوانید:

اگر صنعت مدرن نبود، حجم عظیمی از ثروت هم نبود. صنعت ثروت انبوهی برای انسان‌ها به ارمغان آورده است؛ زیرا وسایل مکانیکی گوناگون که با سوخت طبیعی یا مصنوعی زیر نظر انسان کار می‌کنند، بسیار بیشتر از خود انسان‌ها تولید می‌کنند. دستگاهی که ۲۰ کارگر با آن کار می‌کنند قادر است در طول یک سال آن قدر ظرف سفالی درست کند که بیست سفالگر در طول عمرشان قادر به تولید آن نیستند. در واقع هزینه تولید تعداد بسیار زیادی ظرف سفالی جزء کوچکی از هزینه تامین مخارج بیست سفالگر - از دوران جوانی تا پایان عمرشان - هم نیست. البته جهان ماقبل صنعتی نیز با ابزار مکانیکی به کلی بیگانه نبود و حتی برخی از این ابزارها - همچون چرخ‌های آبی، آسیاب‌های بادی و کشتی‌ها - با انرژی برگرفته از طبیعت بی‌جان کار می‌کردند، اما بیشتر آنها به نیروی انسان یا حیوان وابسته بودند و با اینکه قطعا بازدهی کار انسان را افزایش می‌دادند، با تحولی که در انقلاب صنعتی پدید آمد، قابل‌مقایسه نیستند.

انقلاب صنعتی تولید را از وابستگی به توانایی‌های حیوان و زوربازوی انسان آزاد کرد. ابعاد این آزادسازی بی‌سابقه و تصورناپذیر بود و به تولید حجم عظیم و متنوعی از کالاها انجامید که امروزه چنان به بودنشان خو گرفته‌ایم که گویی همیشه وجود داشته‌اند. در مجموع، تولیدات جهان ماقبل صنعتی در قیاس با معیارهای اقتصادی عصر ما، بسیار ناچیز و در عین حال بسیار گران بوده‌اند. در غیاب صنعت مدرن، طبعا کشاورزی منبع اصلی و گاه یگانه منبع ثروت بوده است. نکته مهم این است که پیش از اختراع صنعت مدرن، درآمد حاصل از کشاورزی نیز اندک بوده است. بدون ابزار مکانیزه، کود شیمیایی، اصلاح نباتات و دیگر دانش‌های فنی، کشاورزی نیز محصول چندانی برای ما فراهم نمی‌آورد. در قرن هجدهم، در اغلب مناطق جهان، محصولی که از کشاورزی به‌دست می‌آمد به مراتب بیش از آن محصولی بود که در قرن هشتم از این راه به دست می‌آمد.

البته در برخی مناطق خاورمیانه وضعیت برعکس بود. این افزایش محصول از جمله عوامل زمینه‌ساز رشد شتابناک انقلاب صنعتی بود؛ زیرا این مجال را فراهم آورد که تعداد بیشتری از تولیدکنندگان غذا زمین‌های زراعی را ترک کنند و به کارگران کارخانه‌ها بپیوندند. انقلاب صنعتی بر کشاورزی نیز تاثیر نهاد؛ در حقیقت حجم عظیم محصولات زراعی در عصر جدید در دنیای غرب نتیجه مستقیم انقلاب صنعتی است. میانگین جهانی تعداد افرادی که یک کشاورز می‌تواند آنان را سیر کند هنوز هم حدود پنج نفر است، اما این میانگین در کشورهای صنعتی غرب اروپا حدود ۲۰ نفر و در ایالات‌متحده آمریکا حدود ۶۰ نفر است. آمریکا یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان مواد غذایی در جهان به‌شمار می‌رود، اما بدون کشاورزی مکانیزه همین کشور نیز فقط می‌توانست بخش اندکی از جمعیت خودش را سیر کند.

آنگاه که به جهان قدیم می‌اندیشیم، غیر از صنعت مدرن، باید وسایل ارتباطی، راه‌های مواصلاتی و امکانات حمل‌و‌نقل امروزی را نیز به کلی از ذهنمان دور کنیم. در جهان ماقبل صنعتی، وسایل و امکاناتی از قبیل رادیو، تلویزیون، تلفن، بی‌سیم، تلگراف، تلکس، فکس و ... نبود که اطلاعات را به سرعت منتقل کند. کامپیوتر هم نبود که این اطلاعات را پردازش، ذخیره و بازیابی کند. اتومبیل، راه‌آهن و هواپیما نیز در کار نبود که مسافر و کالا را به‌سرعت جابه‌جا کند. حتی دوچرخه هم وجود نداشت. مردم، کالاها و خبرها همگی به آهستگی جابه‌جا می‌شدند. نهایت سرعتشان بیش از سریع‌ترین حیوانات نبود، مگر اینکه از راه دریا سفر می‌کردند. در آن صورت نیز کشتی‌های بادبانی، در قیاس با وسایل امروزی بسیار آهسته حرکت می‌کردند و اگر کشتی با پاروزدن حرکت می‌کرد، باز هم آهسته‌تر. حمل‌و‌نقل در خشکی کندتر صورت می‌گرفت و چون کشتی یگانه وسیله حمل‌و‌نقلی بود که با انرژی طبیعت بی‌جان حرکت می‌کرد، حمل‌و‌نقل دریایی نه فقط سریع‌ترین بلکه ارزان‌ترین نوع حمل‌و‌نقل هم به شمار می‌رفت.

مثلا در قرن سیزدهم، انتقال غلات از اسکندریه به رم، در مسافتی حدود ۱۲۵۰ مایل، از حمل آن در مسافتی ۵۰ مایلی در خشکی ارزان‌تر بوده است. با این همه در قیاس با معیارهای امروزی، همه انواع حمل‌و‌نقل در جهان قدیم کُند و گران بوده است. از این واقعیت که هم محصولات کشاورزی و هم فرآورده‌های تولیدشده از راه‌های دیگر در جهان قدیم اندک بوده است، به‌آسانی می‌توان نتیجه گرفت که همه جوامع ماقبل صنعتی دچار کمبود و در تنگنا بوده‌اند. در اینجا یک بار دیگر این نکته را یادآوری می‌کنیم که در سراسر این کتاب اصطلاح «ماقبل صنعتی» کوتاه‌شده «ماقبل صنعتی متمدن» است؛ بنابراین مردمانی که با شکار و گردآوری دانه‌های گیاهی زندگی می‌کرده‌اند و نیز برزگران جوامع بدوی دوران اولیه معمولا به این معنی «فقیر» و در تنگنا نبوده‌اند که نتوانند نیازهای ابتدایی‌شان را برآورده کنند. کمبود، فقر و تنگدستی، به معنای دقیق آن، محصول نظام‌های پیچیده‌ اجتماعی است. از سوی دیگر ماهیت نارسای وسایل حمل‌و‌نقل و ارتباطات به آن معنا است که بیشتر مردم در دنیاهای کاملا محلی خودشان می‌زیسته‌اند. این دو ویژگی اهمیتی بنیادین دارد و در بحث‌های بعدی مکررا به آنها بازخواهیم گشت. بهتر است در اینجا با اشاره‌ای کوتاه به پیامدهای این دو پدیده در نظام اجتماعی-اقتصادی این جوامع به بحثمان ادامه دهیم.

جمعیت

جمعیت جوامع ماقبل صنعتی اندک بوده است. جمعیت انگلستان، در سال‌های حدود ۱۵۰۰، بین سه تا پنج میلیون تن برآورد شده است. همین کشور امروز حدود ۵۵ میلیون تن جمعیت دارد. جمعیت مصر که در سال ۱۹۷۵ حدود ۳۷ میلیون تن بوده است، براساس برآوردها، در سال ۱۷۸۹ بیش از دو و نیم میلیون تن نبوده است. امپراتوری روم در سرآغاز عصر مسیحی ظاهرا حدود ۵۰ یا ۶۰ میلیون تن جمعیت داشته است و تصور می‌شود جمعیت چین نیز تا حدود قرن یازدهم تقریبا همان اندازه بوده است و از آن پس احتمالا به ۱۴۰ میلیون تن افزایش یافته است. با این حال جمعیت چین در نیمه‌ سده نوزدهم فقط ۴۳۰ میلیون تن بوده است. امروز جمعیت چین بیشتر یک و نیم میلیارد نفر است. در دوران ماقبل صنعتی، در اغلب مناطق جهان میزان زاد و ولد بسیار زیاد بود، اما در همان حال میزان مرگ و میر نیز بسیار چشمگیر بود. جمعیت فقط در سال‌های خوب افزایش می‌یافت و معمولا در سال‌های بد با قحطی، بیماری، جنگ و دیگر فجایع طبیعی و غیرطبیعی دوباره کاهش می‌یافت.

وسایل ابتدایی حمل‌و‌نقل، راه‌های نامناسب و بازارهای ناکارآمد موجب می‌شد مثلا آفت‌زدگی محصولات کشاورزی یا خشکسالی محدود در یک محل نیز به معضلی حل‌ناشدنی و فاجعه‌ای مصیبت‌بار تبدیل شود. چه‌بسا پیش می‌آمد که ساکنان منطقه‌ای دچار کمبود شدید غذا باشند و در منطقه مجاور و در فاصله‌ای نه‌چندان دور از آنان، محصولات بسیاری روی دست کشاورزان مانده باشد. در آن دوران، کمبود مواد غذایی نقش مهم‌تری در اندک بودن میزان جمعیت داشت تا نبودن داروهای امروزین. البته اگر بر حسب اتفاق در برخی سال‌ها بیماری‌های مهلک همه‌گیر نمی‌شد، جمعیت مسلما افزایش می‌یافت، اما در اغلب مناطق جهان انفجار جمعیت یا شتاب گرفتن رشد جمعیت که تا به امروز نیز ادامه یافته است، مدت‌ها پیش از آن اتفاق افتاد که پزشکی نوین و داروهای جدید تاثیر و کارآیی خود را به اثبات برسانند. تصور عموم صاحب‌نظران این است که پدیده‌ افزایش شتابناک جمعیت در هند از قرن شانزدهم شروع شده بود و در چین از قرن هجدهم.

اروپا نیز از همان قرن هجدهم این پدیده را تجربه کرد. به هر روی جهان ماقبل صنعتی جهانی بود که انسان‌ها تعداد نسبتا اندکی از ساکنان آن را تشکیل می‌دادند. در آن دوران، انسان‌ها در زندگی روی زمین با حیوانات بیشمار و گوناگونی شریک بودند که به تدریج به دست انسان از میان رفتند یا به مناطق دوردست رانده شدند یا قلمرو زیستشان به باغ‌وحش محدود شد. در زمان جنگ‌های صلیبی در منطقه شام هنوز شکار شیر مرسوم بود و در اوایل قرن نوزدهم گرگ‌ها در چندین منطقه اروپای غربی تهدیدی خطرناک بودند.

منبع: «جامعه‌های ماقبل صنعتی؛کالبدشکافی جهان پیشامدرن» نوشته پاتریشیا کرون، ترجمه مسعود جعفری، نشر ماهی، 1393

تولید به زور بازو!