از خاطرات آیتالله هاشمیرفسنجانی
جمعه ۲۵ دی ماه سال ۶۰
پس از نماز، ورزش و صبحانه، مشغول مطالعه شدم و تا ظهر در مجلس یکسره مطالعه کردم. پیامی برای سمینار جهاد و پیامی برای سمینار انجمن امامیه پاکستان فرستادم که مرا دعوت به شرکت کرده بودند. گزارشهای بازرسی کل کشور را در چند مورد خواندم که کارهای خلاف قانون برخی نهادها و ارگانهای قضایی و اجرایی را نوشته بودند. گزارش بانک مرکزی درباره اقتصاد کشور را خواندم، در اقتصاد حرکت ضعیفی آغاز شده ولی در اثر جنگ و محاصره اقتصادی، کمبودها و عقب افتادگیها فراوان است. ساعت چهار بعد از ظهر به منزل آمدم. یاسر اصرار داشت زودتر به خانه بیایم و در انجام تکالیف مدرسه به او و مهدی کمک کنم، به آنها کمک کردم.
پس از نماز، ورزش و صبحانه، مشغول مطالعه شدم و تا ظهر در مجلس یکسره مطالعه کردم. پیامی برای سمینار جهاد و پیامی برای سمینار انجمن امامیه پاکستان فرستادم که مرا دعوت به شرکت کرده بودند. گزارشهای بازرسی کل کشور را در چند مورد خواندم که کارهای خلاف قانون برخی نهادها و ارگانهای قضایی و اجرایی را نوشته بودند. گزارش بانک مرکزی درباره اقتصاد کشور را خواندم، در اقتصاد حرکت ضعیفی آغاز شده ولی در اثر جنگ و محاصره اقتصادی، کمبودها و عقب افتادگیها فراوان است. ساعت چهار بعد از ظهر به منزل آمدم. یاسر اصرار داشت زودتر به خانه بیایم و در انجام تکالیف مدرسه به او و مهدی کمک کنم، به آنها کمک کردم. احمد آقا آمد و خبر داد که امام، ۱۰ میلیون تومان از پول سهم امام، به حزب جمهوری اسلامی کمک کردهاند. دو سه روز پیش هم طلب پنج میلیون و دویست و پنجاه هزار تومانی که از حزب داشتند را بخشیدند. این دو خبر برای حزب جالب و مفید است. شب مقداری هم با دکتر حمید لاهوتی صحبت کردم. سه روز خاطرات را که عقب افتاده بود نوشتم.
یاسر هاشمی، عبور از بحران: کارنامه و خاطرات هاشمیرفسنجانی، 1378
ارسال نظر