تاراج هنر و صنعت نگارگری در شکست چالدران

نیروهای شاه اسماعیل اول صفوی و سلطان سلیم عثمانی ۲۳ اوت ۱۵۱۴ در دشتی موسوم به چالدران، واقع در غرب آذربایجان، رو در روی همدیگر قرار گرفتند. این جنگ با شکست صفویان و پیروزی عثمانی‌ها به پایان رسید. شاه اسماعیل تا سلطانیه و قیدار و درجزین واقع در نواحی مرکزی‌تر ایران عقب نشست و سلطان سلیم تختگاه تبریز را تصرف کرد. سلطان عثمانی در تبریز بیش از یک هفته یا یک هفته و اندی دوام نیاورد. وی در این مدت بخشی از هم و غم خود را معطوف تاراج شهر از تمامی ثروت‌های مادی و معنوی کرده و گنجینه‌های صفوی و خزاین سلاطین سلف ترکمانیه قراقویونلو و آق‌قویونلو را، به همراه بخش اعظمی از نخبگان پایتخت گرد آورده و همگی را به سوی استانبول فرستاد.

البته چنین عملکردی در تاریخ سیاسی نظامی حکام شرق عالم مسبوق به سابقه بوده است. مغولان طی لشکرکشی‌های خود، هنرمندان و صنعتگران سرزمین‌های مختلف را به مغولستان انتقال دادند. پیش‌تر تیمور گورکانی نیز نخبگان شهرهای مفتوحه را به سمرقند تختگاه خود مهاجرت داده بود. منابع به روشنی از اعمال این سیاست تیموری درخصوص شهر دمشق سخن به میان آورده‌اند. در تاریخی نزدیک به حادثه جنگ چالدران، شخص شاه اسماعیل چنین برخوردی را با ذخایر معنوی تختگاه هرات، خصوصا نخبگان هنری آن دیار داشت. همین نخبگان هراتی در شکل‌یابی مکتب نگارگری تبریز دوره صفوی بسیار موثر واقع شدند. منابع و مآخذ صفوی، به دلیل ملاحظات سیاسی کمتر از تبعات منفی شکست چالدران و از آن جمله جریان این مهاجرت اجباری سخن رانده‌اند.

این کوچ، حالت اجباری داشت و می‌توان از آن با عنوان تبعید یاد کرد. در جریان تاراج و یغماگری پس از این شکست، بخشی از آثار هنر نگارگری و تذهیب مکتب تبریز صفوی در قالب کتب نفیس موجود در خزاین صفوی به عثمانی منتقل شد. حضور نخبگان هنری به همراه آثار هنری در تختگاه عثمانی، زمینه تاثیرپذیری مکتب نگارگری استانبول از مکتب نگارگری تبریز صفوی را فراهم ساخت. مهم‌ترین و تاثیرگذارترین شخصیت هنرمند ایرانی تبعیدی در این روند تاثیرگذاری، شخص شاه قلی نقاش بود. او اصلی‌ترین مروج شیوه نوین نگارگری موسوم به اسلوب‌ساز در مکتب نگارگری استانبول بود. هر چند اسلوب‌ساز در مکاتب هنری هرات و تبریز صفوی مسبوق به سابقه بود، اما این شیوه با ویژگی‌های خاصی چون برگ‌های کنگره‌دار سه‌تایی خمیده و تیز، برگ‌های خنجروار، انواع گل‌های ختایی، سیمرغ و اژدها و رنگ‌های محدود و کم‌رنگ در عثمانی قوام بیشتری یافت و تا قرن‌ها مورد استفاده قرار گرفت.

منبع: سولماز امیر راشد، سجاد حسینی، «اسلوب نگارگری ساز؛ غنیمتی از غنایم چالدران»، مطالعات تاریخ فرهنگی1394: صص26-1.