سلطه پرتغالیها بر تجارت در خلیجفارس
خبر رسید پرتغالیها با چند کشتی کوچک به سواحل خلیجفارس پیاده شدهاند و هدفشان محاصره مسقط یکی از شهرهای عربی واقع در نزدیک هرمز است. مدتهاست که پرتغالیها با مردم مسقط به دشمنی برخاستهاند و با آنان میجنگند؛ اما هیچیک از دو طرف متخاصم وسایل کافی برای تحصیل پیروزی ندارند. مثلا پرتغالیها با این سفاین کوچک و معدود خود هرگز نمیتوانند مسقط را محاصره کنند. غایت جهد و پیشروی آنان تعرض به کشتیهای کوچک و قایقهای عربهاست و چنین شایع است پرتغالیها ضمن همین تعرضات و جنگ و گریزهای پیاپی در حدود ۴۰ هزار لیور اموال عربها را غارت کردهاند.
خبر رسید پرتغالیها با چند کشتی کوچک به سواحل خلیجفارس پیاده شدهاند و هدفشان محاصره مسقط یکی از شهرهای عربی واقع در نزدیک هرمز است. مدتهاست که پرتغالیها با مردم مسقط به دشمنی برخاستهاند و با آنان میجنگند؛ اما هیچیک از دو طرف متخاصم وسایل کافی برای تحصیل پیروزی ندارند. مثلا پرتغالیها با این سفاین کوچک و معدود خود هرگز نمیتوانند مسقط را محاصره کنند. غایت جهد و پیشروی آنان تعرض به کشتیهای کوچک و قایقهای عربهاست و چنین شایع است پرتغالیها ضمن همین تعرضات و جنگ و گریزهای پیاپی در حدود ۴۰ هزار لیور اموال عربها را غارت کردهاند. سپس به بندر کنگ رو نهادند و در حوالی آن بر اثر حمله بردن به پرتغالیها و کشتیهای اعراب با ایرانیان به زدوخورد پرداختند و در جریان این ستیز و آویز هدایایی را که هر سال بابت نصف حقوق گمرکی این بندر از آن ایران میشود، تاراج کردند.
آنگاه به بحرین یکی از جزایر بزرگ و معروف خلیجفارس که مرواریدهای آن در سراسر آفاق شهرت تمام دارد و بسیاری از غواصان به این کار اشتغال دارند، رو نهادند. در زمانهای گذشته صید مروارید در سواحل بحرین در انحصار پرتغالیها بوده، در این روزگاران نیز بر همین دعویند، به هر روی پس از اینکه تحفه کوچکی از آنان گرفتند به گوا بازگشتند. گفته میشد که پرتغالیها خیال تصرف بصره را در سر میپرورانند زیرا درباره آن بندر نیز دعاوی مشابهی داشتند، اما در اینباره اقدامی نکردند، زیرا آگاه بودند برای رسیدن به این هدف بزرگ نه نیروی کافی و کارآمد داشتند و نه به قدر لازم کشتی در اختیارشان بود. پرتغالیها متجاوز از یک قرن مالک بلامنازع سواحل جنوب خلیجفارس بودند.
آنان افزون بر تملک سرزمینهای سواحل و جزایر مجاور آن در بسیاری نقاط این سواحل به منظور استحکام و دوام تسلط خود قلعهها و برج و باروهای متعدد و مستحکم بنا کردند، اما مانند برخی از دیگر کشورهای اروپایی تنها به تامین بازرگانی خود قانع و خرسند نبودند، ازاینرو جزیرههای هرمز، قشم، بحرین و چند جزیره دیگر را متصرف شدند، اما در این زمان سراسر سواحل خلیجفارس، همه قلعهها و استحکاماتشان را از دست دادهاند و جز یاد تصرف این مناطق و جزایر و شهرها در زمانهای گذشته حقی برای ایشان نمانده، گاهی سودای حقوق از دست داده در سرشان قوت میگیرد و بیهوده به اعاده آن میاندیشند. به سخن دیگر در فاصله سالهای دهم تا بیست و پنجم قرن گذشته پرتغالیها همه سواحل و جزایر و شهرهایی را که پس از جنگهای زیاد تصرف کرده بودند از دست دادند، اما بندر مسقط واقع در چهل فرسنگی هرمز در تصرف ایشان باقی ماند. این بندر از نظر تجاری کاملا مورد توجه ایران بود و چون در آن شرایط پرتغالیها نمیتوانستند برخلاف مصالح و خواستههای پادشاه ایران در آن بندر همچنان باقی بمانند در سال ١۶٢۵ موافقتنامهای با پادشاه ایران امضا کردند.
طبق این قرارداد پرتغالیها همه متصرفات و کلیه چیزهایی را که در سراسر سواحل ایران در اختیار داشتند به صاحب اصلی و قدیمی آن-ایران- بازگرداندند و شاه ایران در برابر حق صید مروارید را در سواحل بحرین به ایشان اعطا کرد. همچنین موافقت نمود نیم عایدات حاصل از عوارض گمرک بندر کنگ که تا هرمز سه روز راه مسافت دارد از آن آنان باشد. رفتار ایران با پرتغالیها طی سالهای بعد بسیار دوستانه بود و از هیچ نوع مساعدت درباره ایشان دریغ نمیداشت. غرض از این رفق و مدارا این بود که اگر بر اثر ظهور و بروز عواملی میان ایرانیان و انگلیسیان و هلندیان جنگی پیش آید- و این غیرمنتظره نبود- ایران از مساعدت و حمایت آنان بهرهمند شود. مفاد موافقتنامه موصوف تا زمانی که پرتغالیها بر مسقط تسلط داشتند کاملا رعایت میشد؛ اما از سال ١۶۴٩ که آن را از دست دادند پادشاه ایران به جلب رضای پرتغالیها اعتنا نمیکرد و از کلیه شصت هزار حقوقی که طبق موافقتنامه از عوارض گمرکی بندر کنگ به ایشان تعلق میگرفت بیش از پنج هزار اکو نمیپرداخت.
سرانجام نایبالسلطنه گوا سفیری به دربار ایران فرستاد و پیغام داد حاضر است تمام منافع خود را در سراسر سواحل و جزایر خلیجفارس در برابر دریافت سالانه پانزده هزار اکو در بندر کنگ به ایران واگذار کند اما چون در پیغام و قرارداد اخیر از حق پرتغالیها در کار صید مروارید در خلیجفارس صحبتی در میان نیامده بود پرتغالیها آن را حق قانونی و قطعی خود میدانستند و بر این باور بودند که صیادان آنان پس از پرداختن یک پیستول طلا حق صید میتوانند آزادانه در خلیجفارس به صید مروارید بپردازند. اما عده کمی از صیادان اجازه نامه صید مروارید گرفتند. عده قایقهایی که در زمان حاضر به صید اشتغال دارند در حدود هزار فروند است.
- سیاحتنامه ژان باپتیست شاردن، ترجمه اقبال یغمایی
ارسال نظر