آزادی تجارت در دوره صفویه
شاه عباس تلاش بسیاری برای بهبود اوضاع اقتصادی ایران و همچنین افزایش میزان مراودات تجاری میان این کشور با دیگر کشورهای اروپایی کرد و به همین سبب فرمانی در جهت آزادی تجارت اروپاییان در ایران صادر کرد که تا آن زمان بیسابقه بود و پس از وی پادشاهان در ایران تاحدود زیادی از آن تبعیت کردند، تا آنجا که شاید بتوان امتیازات عهد قاجار را حاصل همین رویکرد تلقی کرد. شاه عباس در این فرمان کوشید تا با اعطای حقوق و امتیازات ویژهای تجار اروپایی را به حضور و تجارت در ایران ترغیب کند. این فرمان را آرنولد ویلسون به نقل از سفرنامه شرلی در کتاب «خلیجفارس» این گونه آورده است:
«میل و اراده ما آن است که از امروز به بعد ایالات و ولایات ما بر روی کلیه ملل مسیحی و مذهب آنها گشوده باشد و هیچیک از رعایا و اتباع ما در هیچجا و حالت صدمه و آسیبی به آنها نرسانند چون روابط و داد و دوستی ما با سلاطین و امرای عیسوی مذهب ثابت و مستحکم است.
شاه عباس تلاش بسیاری برای بهبود اوضاع اقتصادی ایران و همچنین افزایش میزان مراودات تجاری میان این کشور با دیگر کشورهای اروپایی کرد و به همین سبب فرمانی در جهت آزادی تجارت اروپاییان در ایران صادر کرد که تا آن زمان بیسابقه بود و پس از وی پادشاهان در ایران تاحدود زیادی از آن تبعیت کردند، تا آنجا که شاید بتوان امتیازات عهد قاجار را حاصل همین رویکرد تلقی کرد. شاه عباس در این فرمان کوشید تا با اعطای حقوق و امتیازات ویژهای تجار اروپایی را به حضور و تجارت در ایران ترغیب کند. این فرمان را آرنولد ویلسون به نقل از سفرنامه شرلی در کتاب «خلیجفارس» این گونه آورده است:
«میل و اراده ما آن است که از امروز به بعد ایالات و ولایات ما بر روی کلیه ملل مسیحی و مذهب آنها گشوده باشد و هیچیک از رعایا و اتباع ما در هیچجا و حالت صدمه و آسیبی به آنها نرسانند چون روابط و داد و دوستی ما با سلاطین و امرای عیسوی مذهب ثابت و مستحکم است. بهموجب این فرمان به کلیه تجار مسیحی اجازه میدهیم که بدون هیچگونه بیم و تشویش و بدون آنکه هیچیک از حکام و فرمانفرمایان و صاحبمنصبان لشکری و کشوری ما کمترین مزاحمتی برای آنان فراهم نماید، در مملکت ما به تجارت و داد و ستد مشغول شوند و هیچکس در هیچ مقام و رتبهای نمیتواند به مالالتجاره ایشان به هیچ اسم و به هیچ عنوان دست بزند مگر آنکه قیمت عادله آن را بپردازد.
قوانین و احکام ما به هیچوجه درباره شخص آنها و مالالتجاره و دارایی آنها مجری نخواهد بود. مامورین وصول مالیات و سرحد داران مملکت ما به هیچوجه اجازه ندارند از تجار مسیحی باج و مالیاتی مطالبه نمایند. هریک از تجار مسیحی که به یکی از اتباع ما (در هر مقام و درجه که باشد) قرضی داده و ادعایی داشته باشد، میتواند به موجب این فرمان به هریک از حکام و قضات مملکت ما تظلم کرده و تقاضای احقاق حق نماید و حقوق خود را بازستاند. هیچیک از حکام و قضات ما حق ندارد، در مقابل رسیدگی به تظلمات تجار عیسوی حقالزحمه از ایشان مطالبه نمایند زیرا اراده ما آن است که تجار مذکور به کمال رفاه و آسایش در ممالک ما زندگی کنند. هیچکس حق ندارد از تجار مسیحی بپرسد که برای چه مقصود در ایران اقامت گزیدهاند. هرچند که قاعده و مرسوم مملکتی ما آن است که کلیه فرامین و احکام در اول هر سال تجدید شود، لیکن میل اراده ما بر آن قرار گرفته است که این فرمان الیالابد چه در زمان خود ما و در زمان جانشینان ما بهموقع اجرا گذاشته شده و هرگز تغییری در آن داده نشود.»
منبع: آرنولد ویلسون، خلیج فارس، ترجمه محمدسعیدی، نشر فرهومند، 1310، صص 96-98
ارسال نظر