تقسیم آب
محل تقسیم آب جایی به نام تغار شرفالدین مظفر بوده؛ البته قبل از آن نیز از آسیاب ملک میگذشته. علاوه بر آن، این آب در زمستان و تابستان ۱۰ آسیاب را به کار میانداخته که عبارتند از: آسیاى عزّالدینى، آسیاى کهنه، آسیاى ترسا، آسیاى کلفر، آسیاى خیرآباد، آسیاى یوسف خلیل، آسیاى ده نیم، آسیاى نو و آسیاى مرتضى. صد البته که وجه تسمیه و ماجرای هرکدام از این آسیابها شرح مفصل و مبسوط خود را میطلبد. پس از آن یک نهر آب به شهر مىرفته و از دارالشفا (بیمارستان) و مساجد جامع، رشیدیه و رکنیه مىگذشته و به کوشک نو مى رفته، سپس به آبادی محمودآباد میرسیده و در آنجا و قرای بعدی کشت و زرع با این آب می شده.
محل تقسیم آب جایی به نام تغار شرفالدین مظفر بوده؛ البته قبل از آن نیز از آسیاب ملک میگذشته. علاوه بر آن، این آب در زمستان و تابستان ۱۰ آسیاب را به کار میانداخته که عبارتند از: آسیاى عزّالدینى، آسیاى کهنه، آسیاى ترسا، آسیاى کلفر، آسیاى خیرآباد، آسیاى یوسف خلیل، آسیاى ده نیم، آسیاى نو و آسیاى مرتضى. صد البته که وجه تسمیه و ماجرای هرکدام از این آسیابها شرح مفصل و مبسوط خود را میطلبد. پس از آن یک نهر آب به شهر مىرفته و از دارالشفا (بیمارستان) و مساجد جامع، رشیدیه و رکنیه مىگذشته و به کوشک نو مى رفته، سپس به آبادی محمودآباد میرسیده و در آنجا و قرای بعدی کشت و زرع با این آب می شده. مولف چنین نوشته که هزار کوچه از این آب استفاده داشتند. خصوصا در جایی به نام اهرستان. در آنجا در دو طرف درختان بید و توت صف کشیده و سایه انداخته بودند و از همین آب مستفیض میشدند. در اهرستان آب به مسیر خود ادامه میداده و ابتدا چرخ آسیاب کهنه را میچرخانده و سپس به محلات مامانوک، دشتوک، یخدان، نوغآباد، مسعودیه، سردوراه، تبوک، چهارمنار، مدرسه مصلى عتیق، کوچه خطیر، پشت باغ عزّآباد، اسکندریه و سرچم میرفته. حدود دویست آبانبار ازین آب پر میگشت. مردم نیز با این آب زندگی میکردند. پس از اهرستان آب به قرای شیرکوه و فراشاه میرفت و در آنجا نیز باغهای سیب، زردآلو و انگور را آب میداد.
- «تاریخ یزد»، جعفر بن محمد بنحسن جعفری، تصحیح ایرج افشار، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم، 1384، ص177.
ارسال نظر