کارکرد سیاسی اتحادیه‌های صنفی

در دوره قاجار اتحادیه‌های صنفی نمی‌توانستند موضع سیاسی یا اقتصادی خود را با اقدامات سیاسی تقویت کنند. طی دوره نهضت مشروطه، اتحادیه‌های صنفی قدرتی بودند که می‌شد روی آنها حساب کرد، اما آنها به دلیل سازماندهی ضعیف خود نتوانستند از این قدرت برای بهبود وضعیت خود بهره ببرند. با این حال صنعتگران تنها با تعلق داشتن به یک اتحادیه صنفی می‌توانستند تا حدی صاحب امنیت و وضع قانونی شوند. سازمان ضعیف اتحادیه‌های صنفی می‌توانست شکاف بین حاکمان و زیردستان را پر کند و ترتیبی دهد تا آنها شکایات خود را تنها از طریق میانجی‌گری کارگزاران حامی (واسطه‌ها) به‌ویژه رهبران مذهبی و بازرگانان قدرتمند ارائه کنند.

به علاوه عجیب نیست که اقدامات هماهنگ اتحادیه صنفی را حامیان آنها (واسطه‌ها) کنترل می‌کردند. هرچند نفوذ سیاسی اصناف ناچیز بود، اما آنها چند روش برای رسیدن به هدف خود داشتند. روسای اتحادیه می‌توانستند بیعت را به نفع دیگر حامیان مهم تغییر دهند، رشوه بدهند یا تهدید به آشوب اجتماعی، تهمت، شایعه‌پراکنی و تظاهرات کنند. چنین اقداماتی می‌توانست گروه‌های دیگر را وسوسه کند تا با شکایت علیه مسوولان امور، به جنبش ملحق شوند. معروف‌ترین روش تعطیل کردن بازار بود که به موجب آن زندگی اقتصادی شهر کاملا مختل می‌شد. تنها در دوره انقلاب مشروطه بود که اتحادیه‌های صنفی قدرت سیاسی واقعی خود را اعمال کردند، هرچند نباید در مورد نقش آنان اغراق کرد. ممکن بود رهبران اتحادیه‌های صنفی آرمان‌های سیاسی داشته باشند، اما اکثر آنها عمدتا نگران بودند که چگونه یک زندگی مناسب بسازند و بنابراین در جامعه‌ای که به سختی کارکرد آن را درک می‌کردند، نمی‌توانستند بر اصلاحات ساختاری پافشاری کنند. این توضیح می‌دهد که چرا بسیاری از بازاریان معتقد بودند تاسیس مجلس که هدف انقلاب بود، باید قیمت کالاهای ضروری زندگی را تثبیت می‌کرد و کاهش می‌داد. به علاوه، رهبران آنها اهداف مشروطه را در قالب اصلاحات اسلامی بیان کردند، روشی که یک نیروی خوب بسیج‌کننده بود.

اتحادیه‌های صنفی احتمالا منسجم‌ترین گروه در طی انقلاب [مشروطه] بودند. هنگام بست عمومی در زمین‌های[حیاط] سفارتخانه انگلیس، هر صنفی چادر خودش را داشت [برپا کرده بود]. آنها همچنین انجمن‌ها یا کلوب‌های سیاسی خودشان را تشکیل دادند. اتحادیه‌های صنفی فقط در تهران هفتاد انجمن تشکیل داده بودند. آنها به منظور تقویت نقش خود در نهضت مشروطه، شورای مرکزی اتحادیه صنفی (انجمن مرکزی اصناف) تشکیل دادند. هر انجمن اتحادیه یک نماینده داشت که نمایندگان آنها برای تشکیل یک کمیته اجرایی (انجمن خاص) انتخاب می‌شدند. اداره مرکزی آنان در مسجد سپهسالار، نزدیک ساختمان، مجلس واقع بود. شورای مرکزی اتحادیه صنفی نیز به انجمن‌های ایالتی ملحق شد. در یزد هیات اصناف، در کرمان مجمع اتفاق عمومی و در شیراز انجمن اصنافیه را شاهدیم. شورای مرکزی اتحادیه صنفی نیز یک روزنامه به نام انجمن اصناف منتشر ساخت که مدت کوتاهی پس از آن بامداد نامیده شد. انسجام اتحادیه‌های صنفی منجر به انتخاب آنها به‌عنوان یکی از گروه‌های مجاز به اعزام نمایندگانی به مجلس شد. در واقع اصناف براساس اولین قانون انتخابات، دارای ۳۲ نماینده یا ۲۲ درصد عضویت مجلس بودند.

اینکه تاثیرات سیاسی کوتاه مدت اتحادیه‌های صنفی منجر به قیام رهبران آنان با وجود برنامه‌های سیاسی نشد، بیانگر عدم آگاهی سیاسی اعضای اتحادیه صنفی و این واقعیت بود که خط فکری آنان هنوز سنتی است. در قانون جدید انتخابات سال ۱۹۰۹، اتحادیه‌های صنفی کاملا از قدرت سیاسی محروم شدند و دیگر هرگز آن را به دست نیاوردند. پس از آن اتحادیه‌های صنفی به سبک قدیمی ارتباطات روی آوردند تنها تفاوت پس از انقلاب[مشروطه] این بود که کارگزاران جدید قدرت، یعنی احزاب سیاسی، بسترهایی برای شکایات آنها شدند. علاوه بر این در سال ۱۹۲۰در چند شهر ایران، اتحادیه‌های صنفی به منظور نشان دادن همسویی منافع سیاسی و بازرگانی خود با انجمن‌های قبلی، با آنها متحد شدند (یک انجمن تشکیل دادند).

- بررسی جایگاه اصناف در نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران در دوران قاجاریه، نوشته دکتر حمید حاجیان‌پور
زینب تاجداری. مندرج در: فصلنامه پارسه، سال 13، شماره 20 پاییز 1392.