مساله تلگراف
قرارنامه قرائت شد. بدون آنکه شاهزاده توضیح بدهد هیچکس قبول نکرد. آنوقت مفاسد آن را شاهزاده گفت. مختصرش این است. اول که آن سیم را کشیدند دولت ایران از منافع آن آگاه نبود. یکسیم را به دولت دادند با سالی دوازده هزار تومان نقد و آنچه هم مخابره از ایران به خارجه بشود قیمت آن را ده کلمه ۵/ ۲ ریال (دو قران و دهشاهی) حقالعبور به ما داده مابقی را خودشان ببرند. در ایام عینالدوله مدت منقضی شده باز محرمانه تقدیمی گزاف دادند و ده ساله تجدید کردند و سالی هیجده هزار تومان به دولت، سالی هزار تومان به رئیس تلگراف با آنچه حقالعبور سابقا بود دادند که فقط حقالعبور سالی ده پانزده هزار تومان بیشتر میشود.
قرارنامه قرائت شد. بدون آنکه شاهزاده توضیح بدهد هیچکس قبول نکرد. آنوقت مفاسد آن را شاهزاده گفت. مختصرش این است. اول که آن سیم را کشیدند دولت ایران از منافع آن آگاه نبود. یکسیم را به دولت دادند با سالی دوازده هزار تومان نقد و آنچه هم مخابره از ایران به خارجه بشود قیمت آن را ده کلمه ۵/ ۲ ریال (دو قران و دهشاهی) حقالعبور به ما داده مابقی را خودشان ببرند. در ایام عینالدوله مدت منقضی شده باز محرمانه تقدیمی گزاف دادند و ده ساله تجدید کردند و سالی هیجده هزار تومان به دولت، سالی هزار تومان به رئیس تلگراف با آنچه حقالعبور سابقا بود دادند که فقط حقالعبور سالی ده پانزده هزار تومان بیشتر میشود. حالا اینها برای ابقای آن قرارنامه و دو قرارنامه دیگر که ذکر شده این تدبیر را کردهاند. در صورتی که ما لازم نداریم تیر چوبی مبدل به آهنی شود و برای آن صرفه غیرمعلوم از این نفع زیاد بگذریم. این دفعه که مدت قرارنامه منقضی شد اگر با مجلس باشد میتواند سالی یک کرور اقلا نقد بگیرد و سیم را به آنها واگذار کند و آنها مجبورند بدهند چنانچه به دولت روس و عثمانی سالها است، میدهند.
آقای عمادالسلطنه گفت شارژدافر روس (کاردار سفارت روسیه در تهران) به خودم گفت برای پنج روز که سیم پاره شد دولت ایران روزی پنج هزار منات باید خسارت کمپانی را بدهد. پس معلوم میشود روزی دو هزار و پانصد تومان عایدی دارد. تبدیل تیرچوبی به آهنی آن راه در مقابل این امتیاز مستهلک است و نباید قبول کرد. آخر گفتیم برای سعدالدوله و سرگرمی او نوشته شود آن سه امتیاز را روانه کند، اما راپرت مفصلی در ضرر این کار نوشته حضور مبارک ببریم تا مبادا شاه را مجبور به امضا کنند، مثل حکایت پوست بره. اگرچه گفتند آن اجارهنامه است نه امتیازنامه. حالا در این انقلاب مملکت که میدانیم چیزی برای ما نمانده و نمیگذارند بماند این امتیاز را چرا دولت انگلیس میخواهد. من پیش خود تصوری کردهام که اگر مجال شد منبعد خواهم نوشت. «۱» (۱)- مختصرا مینویسم. از جلفا تا اصفهان جزو منطقه تقسیم روس است. انگلیس از آن مآلاندیشی که همیشه دارد میخواهد تا روسها اقتدارشان کلی نشده سی و پنج سال قرارنامه خود را تجدید کند. یک خط تلگراف و نفوذی هم در عربستان آنجا که منفرد و معلوم نیست جزو کیست دارا شده باشد. (یادداشت مولف در حاشیه)
- روزنامه خاطرات عینالسلطنه، ج3، ص: 2418
ارسال نظر