به بهانه زلزله ۶ اردیبهشت ۱۱۰۰ هـ. ش. در تبریز
بلای وحشتناک
یحیی ذکاء
تبریز یا توری، یکی از شهرهای کهنسال ایران است. چنانکه در تاریخ تبریز نوشتهام، بنیاد این شهر به سده هشتم پیش از میلاد میرسد. این شهر که در فرجامین سالهای سده چهارم هجری تختگاه آذربایگان شده و نامی یافته است در طول تاریخ خود آسیبهای سخت و فراوان دیده که شاید هیچ شهری از شهرهای ایران در بلازدگی و آسیبدیدگی، به پای این شهر کهن و باستانی نرسد. زمین لرزههای سخت، یکی از حادثههای همیشگی و وحشتانگیز تبریز بوده و این شهر، همواره از این آفت طبیعییا بیمهریهای طبیعت گزندها و آسیبهای فراوان یافته است.یحیی ذکاء
تبریز یا توری، یکی از شهرهای کهنسال ایران است. چنانکه در تاریخ تبریز نوشتهام، بنیاد این شهر به سده هشتم پیش از میلاد میرسد. این شهر که در فرجامین سالهای سده چهارم هجری تختگاه آذربایگان شده و نامی یافته است در طول تاریخ خود آسیبهای سخت و فراوان دیده که شاید هیچ شهری از شهرهای ایران در بلازدگی و آسیبدیدگی، به پای این شهر کهن و باستانی نرسد. زمین لرزههای سخت، یکی از حادثههای همیشگی و وحشتانگیز تبریز بوده و این شهر، همواره از این آفت طبیعییا بیمهریهای طبیعت گزندها و آسیبهای فراوان یافته است. بارها چنین رخ داده که شهر بر اثر این بلای آسمانی، پاک ویران شده، سپس شهری از نو ساخته و پدید آمده است.
زمین لرزه ۲۴۴ ه.ق.
نخستین زمین لرزه شدید تبریز که در تاریخها و نوشتههای دیگر، یادی از آن رفته است، زمین لرزه سال 244 هجری قمری (برابر با سال 858 میلادی)است. در این روزگار هنوز تبریز شهرکی بیش نبود و در شمارش شهرهای آذربایگان در آخرین پایه پس از شهرهای: اردبیل، بردعه، ورثان، سراو، برزند و مرند قرار میگرفت.
کهنترین آگاهی که از این زمین لرزه در دست داریم، نوشته حمدالله مستوفی قزوینی در کتاب نزهت القلوب (تالیف 740 ه.ق.) است که مینویسد:
«در سنه اربع و اربعین و ماتین (244)به عهد متوکل خلیفه عباسی به زلزله خراب شد، خلیفه آن را به حال عمارت آورد.»
زمین لرزه 434 ه.ق.
دومین زمین لرزه سخت و ویرانگر تبریز که خبر آن به ما رسیده است زمین لرزه سال ۴۳۴ هجری قمری (۱۰۴۲ م.) است. از نخستین زمین لرزه که یاد آن کرده شد تا این زمین لرزه یک صدونود سال گذشته بود. در این فاصله از زمان، شهر تبریز اندک اندک رو به گسترش و آبادانی و انبوهی نهاده بود و یکی از زیباترین شهرهای آذربایگان به شمار میرفت.
استخری و ابن حوقل که در آغاز و نیمه سده چهارم هجری تبریز را در رده شهرهای کوچک آذربایگان شمردهاند، تقریبا هشتاد سال پس از آن ابن مسکویه (در گذشته به سال ۴۲۱ ه.ق.) در کتاب «تجارت الام و تعاقب الهمم» در حوادث سال ۳۳۰ ه.ق. درباره آن مینویسد: «شهری است بزرگ و باروی استوار دارد و پیرامون آن بیشهها و درختان فراوان است، شهری استوار و مردمانش دلیران و توانگرانند.»
نخستین جنبش و لرزش در زمین لرزه این سال به نوشته قاضی رکنالدین خویی در «مجمع ارباب الملک» که حمدالله مستوفی آن را در نزهت القلوب آورده و نیز قاضی احمد غفاری در «تاریخ نگارستان» (تالیف ۹۷۵ ه.ق.) آن را یاد کرده است، شب آدینه چهاردهم صفر (۱۷ اکتبر ۱۰۴۲ میلادی) میان شام و خفتن روی داده و مردم بسیاری از آسیب آن کشته و زخمی شدهاند. سپس نیز تا یک ماه، گاه به گاه، زمین همچنان میلرزیده است. ناصرخسرو که به سال ۴۳۸ ه.ق از تبریز گذر کرده درباره این زمینلرزه در سفرنامهاش نوشته است:
مرا حکایت کردند که به این شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیعالاول سنه اربع و ثلاثین و اربعمائه و در ایام مسترقه* بود پس از نماز خفتن. بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند.
ابی الفرج عبدالرحمن بن علی بن الجوزی که به سال ۵۹۷ ه.ق در گذشته در کتاب خود به نام «المنتظم فی تاریخ الملوک والامم» در یاد کردن پیشامدهای سال ۴۳۴ ه.ق چنین نوشته است:
«در تاریخ بیست و نهم جمادی الاولی، نامهای از ابن جعفر ابن الزقی العلوی، نقیب موصل رسید که در آن نوشته بود: آگاهیهای صحیحی دریافت داشته درباره زمین لرزه سخت تبریز که قلعه و سور و دور و خانهها و گرمابهها و بازارها بیشتر دارالاماره را ویران ساخته است و امیر از این زمین لرزه جان بهدر برده چون آن روز در باغی بوده است و لشکریانش نیز به سلامت ماندهاند، زیرا آنان را به جنگ برادرش فرستاده بود، چون مردگان را که زیر آوارها مانده بودند شماره کردند، نزدیک به پنجاه هزار تن آدمی بود.»
زمین لرزه سال ۶۷۱ ه.ق.
سومین زمین لرزه تبریز که تا اندازهای سخت بوده و در تاریخها یادی از آن کردهاند، زمین لرزه سال 671 ه.ق.(1272 میلادی) است که در زمان پادشاهی اباقاخان فرزند هلاکو خان مغول روی داده است.
پنجمین تکان سخت در این سالها که در بخش جنوبی ارسباران در ناحیه بافت قرچه داغ در شمال تبریز روی داده به سال 975 ه.ق. (1567 م.) بوده است. از اثرات این زمین لرزه در تبریز در نوشتهها سخنی به میان نیامده.
زمین لرزه سال 1050 ه.ق.
چهارمین زمین لرزه بزرگ و سخت تبریز در ماه ذیقعده سال ۱۰۵۰ ه.ق. رخ داده است. شرح نسبتا دقیق این زمین لرزه خوشبختانه در چند منبع معتبر از جمله گزارش محمد نصیر صاحب توجیه رستم خان سپهسالار و تاریخ آراکیل تبریزی تاریخ نویس ارمنی و نوشتههای ۱۶۴۶ و ۱۶۸۰ و ۱۶۹۳ آمده یا مورد تایید قرار گرفته است.
بنابر گزارش محمد نصیر، نخستین تکان سخت این زمین لرزه بزرگ، در شامگاه روز آدینه چهارم ذیقعده همان سال (مطابق پنجم فوریه۱۶۴۱) در سردترین روزهای زمستان سرزمین آذربایجان روی داده است.
کسروی در آنجا که از زمین لرزههای تبریز در گفتار قطران شاعر آذربایجان سخن میدارد مینویسد:
«خبر این حادثه را آراکیل تبریزی که یکی از مورخان ارمنی است و در آن زمانها میزیسته است، در کتاب خود به تفصیل بسیار نگاشته است: در سختترین روزهای زمستان، در هنگامی که برف از آسمان میریخته و مردم خویشتن را به پناه خانهها کشیده بودند، ناگهان زمین چنان میلرزد که در یک آن، همه پست و بلند شهر یکسان مینماید. در این حادثه است که کوشک پادشاهی «شام غازان» که از زمان غازانخان به یادگار مانده و یکی از باشکوهترین عمارتهای تاریخی ایران به شمار بوده، از هم فروریخته جز یک مشت ویرانه، نشانی از آن باز نمیماند. همچنین مسجد تاریخی «استاد و شاگرد» و دیگر مسجدها که هرکدام یادگار پادشاهی یا وزیری بود، همه ویرانه میشود.
آراکیل مینویسد: روز نخست که این لرزش زمین روی داد در بیرون شهر به ویژه در خسروشاه و اسکو، همه آبادیها ویرانه شدند و یک دیهی که بر سر کوهی نهاده بود پاک به زمین فرو رفت و از کوهها چشمههای سیاه روان شدند. روز سوم که لرزش سخت دیگری روی داده این چشمه ناپیدا گشته چشمههای سیاه دیگری از نو پیدا شدند. میگوید: این زمین لرزه تا شش ماه دوام داشت، بدین سان که تا دو ماه در شبانه روز چند بار لرزش روی میداد، سپس کمتر شده در شبانه روز یک بار روی میداد تا پس از شش ماه دیگر روی نداد.»
در جُنگی دستنوشت از زمان صفویان در نوشته گزارش گونهای درباره این زمینلرزه و آثار آن چنین آمده است:
«تفصیل واقعه زلزله که در تاریخ عصر یومالجمعه چهارم ذیقعده الحرام سنه ۱۰۵۰ در دارالسلطنه تبریز واقع شد و محرر این حروف محمد نصیر صاحب توجیه نواب مستطاب معلی القاب عالمیان مآب عالیجاهی رستم خان سپهسالار ایران با سایر نویسندههای سرکار معظم الیه (له) بجهه تشخیص نسخه مذکور مقرر بودیم و بعد از اتمام نسخه، معروضه نوشته به خدمت بندگان نواب اشرف اقدس ارفع (شاه صفی) فرستادند.
آنچه منزل به منزل در شهر و نواحی واقع شده بدین موجب است:آنچه در بلده و نواحی که از خرابی دیوار و خانه، متوفی شده بودند سوای جمعی که صاحب نداشتند و مشخص نبودند و جمعی مجروح بودند، به قلم در نیامد. مرد: ۵۹۸۴ نفر، زن: ۵۱۴۴ نفر، پسر و دختر ۱۴۸۵ نفر. بابت خانه که خراب شده سوای جدار و مساجد و بقاع و دکاکین و خانات دوانزده هزار و نهصد و هشتاد و دو باب.
بابت بلده که منازل آن در جزو مشخص شده: چهارده هزار و نود و پنج باب. خراب: دوهزار و شصت و چهار باب. شکسته: دوهزاروسی و یک باب. نواحی که خانههای در جزو مشخص نبود: هشت هزارو پانصد و بیست و پنج باب.
در کتاب «ذیل تاریخ عالم آرای عباسی» درباره این زمین لرزه چنین آمده است:
«وهم در این سال در حدود خطه طربانگیز دارالسلطنه تبریز و دهخوارقان به آفت زلزله و انهدام بنیان ابنیه و عمارات، دوازده هزار کس از زن و مرد و خرد و بزرگ و پیر و جوان سر در مغاک خاک کشیده، سایر مردمان از آن آفت شدید ایمن شدند و خرابی ابنیه و عمارات بسیاری از قراء و مزارع آن دیار به جایی رسید که دور و قصور رفیعه توده خاک گردیده و از ساکنانش، کسی بهجای نماند. پروفسور مینورسکی در تاریخ تبریز زمین لرزهای را از سال ۱۶۴۱ میلادی(۱۰۵۱ ه.ق.) از همان آراکیل تاریخنویس ارمنی یاد میکند که به نوشته عزیز دولتآبادی «شاید دنباله همین زلزله زمستان ۱۰۵۰ باشد که به نوشته آراکیل تا چند ماه ادامه داشته است.
زمین لرزه سال ۱۰۵۶ ه.ق.
بنا بر نوشته سدراک ابدالیان در سال 1646 میلادی(1056 هجری قمری) در شهر تبریز زمین لرزه شدیدی روی داده و گروه بسیاری کشته شدهاند و برج و باروی شهر ویران شده است.
زمین لرزه سال 1060 ه.ق.
پنجمین زمین لرزه سخت تبریز به سال ۱۰۶۰ ه.ق. (۱۶۵۰ م.) روی داده است. از داستان این زمین لرزه و این که در کدام ماه و در چه روز و ساعت از شبانهروز زمین به جنبش درآمده ناآگاهیم.
کسروی درباره این زمینلرزه نوشته است: «پس از نه سال حادثه (۱۰۵۰ ه. ق.) زمین لرزه بسیار سختی در تبریز روی داده، آسیب فراوان میرساند.»
زمین لرزههای ۱۱۳۳ و ۱۱۳۴ ه.ق.
زمین لرزههای سال های1133و1134هجری قمری (1721میلادی) ششمین زمینلرزه سخت تبریز است. نخستین تکانهای این زمینلرزه که در ماه جمادی الثانی سال 1133 ه.ق. آغاز شده بود کم و بیش تا محرم سال 1134 ه.ق. ادامه داشته است، از اینرو در برخی از نوشتهها آن را به یکی از این دو سال نسبت دادهاند و چون زمینلرزهها ادامه یکدیگر بوده است (مانند برخی زمینلرزههای پیشین) ما همه آنها را یکجا و به نام ششمین زمینلرزه آوردهایم.
نخستین آگاهی که از این زمینلرزه در دست داریم، در یک دستنوشت (شماره 5677 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران) است که پیداست در سالهای نزدیک به واقعه نوشته شده و ما آن را عینا در اینجا میآوریم:
«از غرایب زلزله تبریز آنکه در سنه 1133 اودئیل (سال گاو)در بیست و هشتم شهر جمادیالثانی روز دوشنبه دو ساعت و نیم از روز گذشته زلزله عظیم شد که تبریز بالکلیه منهدم شد که دیگر عمارت نماند. در آن وقت قریب به چهل و پنجاه هزار خانه خراب شده بود، سوای مساجد و رباط و حمام و بازار، تخمینا به قول تبریزیان شصت هزار کس فوت شده بود، سوای مردم غریب که از تمامی ممالک محروسه در آنجا آمده بود و از ایشان در بازار و حمام قریب به چهل هزار کس فانی شده که مجموع صد هزار کس باشد.
در کتاب «ریاض الجنه» که دائرهالمعارف بزرگی است، نوشته میرزا محمد حسن زنوزی(تالیف 1216 ه.ق.)، آمده است:
«کاتب الحروف گوید: که سه سال پیش از استیلای رومیه (ترکان عثمانی) بدارالسلطنه تبریز، بیست و هشتم شهر جمادی الثانیه، یوم یکشنبه یک ساعت و نیم از روز گذشته سنه هزار و صدوسی و سه هجری (16 آوریل 1721 م)زلزله عظیمی در تبریز اتفاق افتاد و جمع کثیری از ذکور و اناث هلاک شدند و به اکثر ابنیه عالیه از مساجد و مدارس و مقابر شکست فاحش و ظاهر راه یافت، نهایت بالمره منهدم نگردید.» (یک جا از بین رفت)
اوژن فلاندن که در میان سالهای 1840 و 1841 میلادی (57 -1356 ه.ق.)سفری به ایران کرده و سفرنامهای پدید آورده است درباره زمینلرزه 1721 م. (1134 ه.ق.)مینویسد:
«سختترین آنها در سال 1721 اتفاق افتاده و هشتادهزار نفر جمعیت این شهر را از بین برده است. این واقعه در زمان شاه سلطان حسین و به وقتی است که این شاهزاده تیرهبخت میخواست سلطنت را به یک افغان فتنهجو که در این وقت اصفهان را محاصره کرده بود، واگذار کند.»
در کتاب منتظم ناصری نوشته اعتمادالسلطنه، دو نظر گوناگون درباره کشتهشدگان این زمین لرزه داده شده است، در یکجا مینویسد:
«هم در این سال (1134)زلزله شدیدی در تبریز شده، تمام شهر را خراب کرد و دویست و پنجاه هزار نفر سکنه این شهر تلف شدند.» در جای دیگر میگوید: «در سنه هزار و صدوسی و چهار، چنان زلزله در تبریز شد که نود هزار کس از شهر و حوالی به درود جهان خراب گفته و نوعی هوا تیره و تار شد که روشنی آفتاب را کس نمیدید.» و گمان میرود شمار دوم کشتهشدگان درست و دور از گزافه است. لرد کرزن در کتاب «ایران و قضیه ایران» (تالیف 1891 =1309 ه.ق.) مینویسد:
«تاریخنویس معتبر «کروزینسکی» روایت میکند که در زلزله 1721 م.،80000 تن به خاک هلاک افتادند.»
زمینلرزههای 1169 و 1188 ه.ق.
پیش از آنکه سخن را بر سر زمینلرزه سخت دیگری بکشانیم، باید به دو زمینلرزه کماهمیتتر که در این میان در تبریز و پیرامون آن روی داده است اشاره کنیم:
یکی از اینها زمینلرزه سال ۱۱۶۹ هجری قمری (۱۷۵۵ میلادی) است که بهنوشته آرنولد ویلسون در یک زمان، هم در تبریز و هم در کاشان و اصفهان روی داده بوده و چون ویرانی و کشتهای بر جای ننهاده از اینرو شرحی درباره آن در نوشتهها نیامده است. دیگری زمین لرزهای است که بهسال ۱۱۸۸ هجری قمری (۱۷۷۴ میلادی) در سرتاسر آذربایجان پیش آمده و ناچار شهر تبریز را هم تکان داده بوده و چنین پیداست که شدت این زمین لرزه از زمین لرزه سال ۱۱۶۹، بسیار بیشتر بوده، آن را «بلای وحشتناک» نوشتهاند.
*خمسه مسترقه: مطابق گاهشمارهای قدیمی ماههای سال ۳۰ روز محاسبه میشد و ۵ روز باقیمانده را «خمسه مسترقه» مینامیدند.
منبع: کتاب زمین لرزههای تبریز، نوشته یحی ذکاء، چاپ اول، 1368
ارسال نظر