تعمیر و توسعه راه تهران- قم در دوران قاجار
ایستگاههای رفاهی
مهدی وزینافضل/ صباح قنبری کلاشی
امروز بخش دوم (پایانی) از مقاله تعمیر و توسعه راه تهران- قم در دوران قاجار را میخوانید. نگارنده در اینجا به توضیح هر یک از ایستگاهها و منازل بین راه و امکانات رفاهی که امینالسلطان مهیا کرده بود میپردازد:
اولین ایستگاه بعد از عبور از تهران و حرم عبدالعظیم(ع) قریه کهریزک بود که دو و نیم فرسخ با حرم عبدالعظیم(ع) فاصله داشت. دومین ایستگاه حسنآباد بود که با قریه کهریزک سه و نیم فرسخ فاصله داشت. سومین ایستگاه قلعه محمدعلی خان بود که با ایستگاه حسنآباد چهار فرسخ فاصله داشته است (دو سفرنامه از جنوب ایران، ۱۲۰:۱۳۶۸-۱۲۱).
امروز بخش دوم (پایانی) از مقاله تعمیر و توسعه راه تهران- قم در دوران قاجار را میخوانید. نگارنده در اینجا به توضیح هر یک از ایستگاهها و منازل بین راه و امکانات رفاهی که امینالسلطان مهیا کرده بود میپردازد:
اولین ایستگاه بعد از عبور از تهران و حرم عبدالعظیم(ع) قریه کهریزک بود که دو و نیم فرسخ با حرم عبدالعظیم(ع) فاصله داشت. دومین ایستگاه حسنآباد بود که با قریه کهریزک سه و نیم فرسخ فاصله داشت. سومین ایستگاه قلعه محمدعلی خان بود که با ایستگاه حسنآباد چهار فرسخ فاصله داشته است (دو سفرنامه از جنوب ایران، ۱۲۰:۱۳۶۸-۱۲۱).
مهدی وزینافضل/ صباح قنبری کلاشی
امروز بخش دوم (پایانی) از مقاله تعمیر و توسعه راه تهران- قم در دوران قاجار را میخوانید. نگارنده در اینجا به توضیح هر یک از ایستگاهها و منازل بین راه و امکانات رفاهی که امینالسلطان مهیا کرده بود میپردازد:
اولین ایستگاه بعد از عبور از تهران و حرم عبدالعظیم(ع) قریه کهریزک بود که دو و نیم فرسخ با حرم عبدالعظیم(ع) فاصله داشت. دومین ایستگاه حسنآباد بود که با قریه کهریزک سه و نیم فرسخ فاصله داشت. سومین ایستگاه قلعه محمدعلی خان بود که با ایستگاه حسنآباد چهار فرسخ فاصله داشته است (دو سفرنامه از جنوب ایران، 120:1368-121). علیآباد چهارمین ایستگاه و کوشک نصرت پنجمین ایستگاه این مسیر بودند. از علیآباد تا کوشک نصرت یک فرسخ و نیم (سدیدالسلطنه، 128:1362) فاصله بود. منظریه ششمین و آخرین منزل راه تهران به قم بود که با کوشک نصرت پنج و نیم فرسخ فاصله داشت (دو سفرنامه از جنوب ایران، 123:1368).
ایستگاه کهریزک
در ایستگاه کهریزک کاروانسرایی متعلق به امینالدوله وجود داشت. در زمان صدارت امینالسلطان نیز کاروانسرای دیگری به وسیله مهندسالممالک ساخته میشود. امینالسلطان هنگامی که در ۱۳۰۴ق از این کاروانسرا عبور میکند، به شدت از تقلب و کمکاری مهندسالممالک در ساخت این کاروانسرا انتقاد میکند (امینالسلطان، ۲۱۶:۱۳۳۵). امینالسلطان خود عمارتی دیگر در این ایستگاه ساخت که دارای اصطبل، انبار، قهوهخانه، آبانبار، آشپزخانه و قسمتهای دیگری بود که همه نوع وسایل آسایش و رفاه در آن مهیا بود. در ضمن دفتری نیز تدارک دیده شده بود تا مسافران پیشنهادها و انتقادهای خود را از وضع کاروانسرا و جاده جدید احداثی در آن ثبت کنند (همان). دفتری که بنا به گفته ادوارد براون که از این مسیر گذشته بود کاملا مضحک به نظر میرسید. ایراد دیگری که بر این مهمانخانه و دیگر مهمانخانههای راه جدید قم وارد بود، گرانی قیمت اجناس آنها بود. قیمت اجناس به اختیار فروشندگان بود و مسافران مجبور بودند برای تامین آذوقه خود این اجناس را خریداری کنند (افضلالملک، ۳۸:۱۳۳۵) این انتقادها در همان زمان و از آغاز بهرهبرداری جاده مطرح بود و به گوش امینالسلطان نیز رسیده بود. ولی وی گرانی اجناس را به هیچ وجه نمیپذیرفت. او میگفت: کسبه این دکاکین... با اینکه ملزومات مسافران و عابران را به فراوانی ذخیره کرده و انباشتهاند همیشه باوجود دارایی هیچ نداشتهاند یعنی نانوای بینان و بقال بیادام۱ و علاف۲ بیعلوفه حیوان تا آن متقلبان بیفروغ و کاسبان دروغ امتعه ارزان را به هر قیمت که خواهند در کمیابی بیشتر گران فروشند (امینالسلطان، ۲۳۹:۱۳۳۵).
ناصرالدین شاه در ۱۳۰۵ق که به قم رفت در مهمانخانه کهریزک توقف کرد و اقدامات صدراعظمش را در ساخت این مهمانخانه مورد ستایش قرار داد (قاضیها، ۸۶:۱۳۸۱). وی در تمام سفرهای خود به قم به شدت از اقدامات صدراعظمش در ساخت این راه دفاع کرد و در یادداشتهای روزانهاش جاده جدید را یکی از مفیدترین اقداماتی دانست که در زمان حکومتی او انجام شده است. ناصرالدین شاه در سفر ششم خود به قم در ۱۳۰۵ ق بودجهای دیگر را برای پایان دادن به ساخت جاده تهران- قم اختصاص داد (همان:۸۲). در نزدیکی کهریزک، پلی روی رودخانه کرج وجود داشت که جاده از روی آن عبور میکرد. یکی از اساسیترین مشکلات راهسازی این دوران تخریب پلهایی بود که روی رودخانهها زده شده بود و چون مهندسی آنها ضعیف بود، بر اثر طغیان یا سیلاب خیلی زود درهم میشکست. پلی که از روی رودخانه کرج زده شده بود، از این امر مستثنی نبود. این پل در دوران ناصرالدینشاه چندبار تعمیر و ویران شد. این پل به وسیله محمدابراهیمخان امینالسلطان تعمیر شده بود، ولی به علت طغیان آب قسمتهایی از آن خراب شده بود. به علت عبور و مرور زیاد از این پل احتیاج مبرم آن به تعمیر در گزارش ۱۳۰۴ق آمده است (امینالسلطان، ۲۲۰:۱۳۳۵). حاجی محمدحسن امینالضرب که از ثروتمندترین رجال عصر قاجار به شمار میرفت و تیول حسنآباد را در اختیار داشت به امینالسلطان قول داد این پل را تا سال آینده تعمیر کند. گویا وی به قول خود عمل کرده است، زیرا وقتی ناصرالدین شاه در ۱۳۰۵ق از کهریزک به سوی حسنآباد در حرکت بود، این پل را بسیار خوب معرفی میکند (قاضیها، ۸۷:۱۳۸۱) ولی به تعمیر آن به دست امینالضرب اشارهای نمیکند.
ایستگاه حسنآباد
ایستگاه بعدی حسنآباد بود که همان طور که ذکر شد از تیول امینالضرب به شمار میرفت و وی در آنجا به ساخت کاروانسرا اهتمام ورزیده بود (اعتمادالسلطنه، ۵۵۴:۱۳۵۰). امینالسلطان نیز به علت خرابی مهمانخانه حسنآباد یک مهمانخانه جدید با کلیه امکانات برای مسافران فراهم آورده بود (امینالسلطان، ۲۱۷:۱۳۳۵). جاده بعد از گذر از حسنآباد از روی پلی عبور میکرد که به پل رودخانه شور یا پل میرزابیک (دو سفرنامه از جنوب ایران، ۱۲۱:۱۳۶۸) شهرت داشت. علت این نامگذاری این بود که این پل را حاج میرزا بیک نوری، از ملتزمان رکاب ناصرالدینشاه تعمیر کرد (اعتمادالسلطنه،۱:۱۳۸۰/ ۱۲۱).میرزا نظام مهندسالممالک مجددا این پل را تعمیر کرد ولی به علت سستی و تقلب در آن به وسیله سیلاب دوباره ویران شد. امینالسلطان مجددا وقت را غنیمت شمرده و برای دشمنی با مهندسالممالک و بزرگ کردن کار خود، به نحوه ساخت این پل اعتراض میکند. امینالسلطان به تاسیس پلی دیگر نزدیک این پل اقدام کرد تا جاده از روی آن بگذرد. ۳۰۰ کارگر با امکانات رفاهی که برای آنها در نظر گرفته بود، روی این پل مشغول کار بودند (امینالسلطان، ۲۲۵:۱۳۳۵-۲۲۶).
ایستگاه علیآباد
علیآباد ایستگاه استراحت بعدی راه دولتی بهشمار میرفت. قریه علیآباد که در دامنه کوه «کوی داغ» واقع شده است، به همراه ابنیه آن از دوران صفویه از موقوفات حضرت معصومه (س) شناخته میشدند؛ ولی با گذشت زمان از صورت وقفی درآمد و مالکان خصوصی آن را به تصرف خود درآوردند. در رساله خطی علیآبادنامه چند حکم شرعی در مورد موقوفه بودن علیآباد آمده است (کاشانی، ۵:۱۳۳۵-۱۸).در ایستگاه علیآباد نیز مانند ایستگاههای دیگر امینالسلطان پسر به ساخت کاروانسرا و مهمانخانه اهتمام ورزید (مستوفی، ۱۳۸۴: ۱/ ۳۳۵؛ معیرالممالک، ۱۳۷۲: ۵۴۹). این مهمانخانه شامل قهوهخانه، عمارت، حمام، دکان، باغ، چائیپزخانه (قاضیها، ۱۳۸۱: ۹۲؛ اعتمادالسلطنه، ۱۳۸۰: ۱/ ۱۲۲) و قنات معروفی بود که تا سالیان متمادی از آبادی قابل ملاحظهای برخوردار بود و سیاحان مختلفی که از این جاده عبور کردهاند، از آن به نیکی یاد کردند (دالمانی، ۱۳۷۸: ۲/ ۴۴۲-۴۵۰؛ افضلالملک، ۱۳۳۵: ۳۹-۴۰). کاروانسرای علیآباد در مقایسه با بقیه کاروانسراهای این مسیر از استحکام و کیفیت بیشتری برخوردار بود زیرا علیآباد تیول اصلی خانواده امینالسلطان بود و امینالسلطان به آباد بودن آن اهمیت زیادی میداد. در این دوران به اهتمام امینالسلطان در نزدیکی علیآباد معدن سنگ سفید، معدن سنگ سیاه و معدن گچ پیدا شد (امینالسلطان، ۱۳۳۵: ۲۴۲-۲۴۴) و در ساخت کاروانسرا و ابنیه دیگر مورد استفاده فراوان مهندسالممالک و دیگر طراحان راه جدید قرار گرفت. در بهکارگیری این سنگها چون وسایل حملونقل از قبیل جرثقیل موجود نبود آنها را شکسته و به محل عمران حمل میکردند (همان: ۲۴۲-۲۴۳). مصالح دیگری که در ساخت ابنیه علیآباد مورد استفاده قرار گرفت و جای تاسف بسیار دارد، ویرانی قسمتی از اثر باستانی دیر گچین و استفاده از مصالح آن برای ساخت این بناها بود. این دیر که در تاریخ به دیرالجص و کردشیر نیز معروف است و آن را از آثار دوران اردشیر ساسانی میدانند (کابلی، ۱۳۴۸: ۱۱۸)، بر سر راه قدیم قم به ری قرار داشته که نشانه رونق این راه در دوران ساسانی است. مدرسی طباطبایی این اقدام را کار امینالسطان میداند (مدرسی طباطبایی، ۱۳۳۵: ۲۰۹) ولی با خواندن دقیق سفرنامه ذهابیه روشن میشود امینالسلطان خود از خراب شدن این دیر اظهار ناخرسندی میکند و مقصر اصلی را مهندسالممالک میداند (امینالسلطان، ۱۳۳۵: ۲۲۹-۲۳۰).
ناصرالدینشاه و اعتمادالسلطنه که هر دو در سال ۱۳۰۵ ق از این جاده گذشتهاند، به دیرگچین اشارهای گذرا کردهاند، ولی در مورد تخریب آن بحثی نداشتهاند (قاضیها، ۱۳۸۱: ۱۴۲). اعتمادالسلطنه از بقایای این اثر صحبت میکند و به ارزشمندی و تاریخی بودن آن نیز اشاره میکند (اعتمادالسلطنه، ۱۳۵۰: ۵۵۶). هرچه بود این بناهای تاریخی قربانی ندانمکاری کسانی شد که در تمام طول تاریخ دوران قاجار بهعلت درک نادرست از آثار تاریخی و فرهنگ تاریخی بسیاری از این آثار را از بین بردند. هرچند مصالح دیرگچین برای ساخت جادهای مورداستفاده قرار گرفت که در آن دوران ضروری بهنظر میرسید، اما به چه قیمتی! قم و پیرامون آن در بیابان نمکزاری قرار گرفته است (روششوار، ۱۳۷۸: ۵۱) که مشکل تامین آب قم در تمام طول تاریخ این شهر وجود داشته و قضیه آب بخش عظیمی از جریانات سیاسی و اقتصادی این شهر را رقم زده است. امینالسلطان مشکل آب عماراتی را که ساخته بود، باید بهگونهای حل میکرد. وی برای حل این معضل با مخارج دولتی قناتی را در نزدیکی ده علیآباد حفر کرد و بعد از گذر از مسیری طولانی و پرپیچ و خم به طول ۲۰ میل (۳۵ کیلومتر) (برد، ۱۳۷۶: ۱۸۴) آن را به کاروانسرا و دیگر ابنیه علیآباد رساند (امینالسلطان، ۱۳۳۵: ۲۲۹) و آب گوارایی تدارک دید (سدیدالسلطنه، ۱۳۶۲: ۱۲۸) که بهنظر وصف «ابری که در بیابان بر تشنهای ببارد» زیبنده آن است (امینالسلطانه، ۱۳۳۵: ۲۳۶). با کمک آب این قنات آسیابی را در آنجا به حرکت درمیآوردند که گندم زیادی را آرد میکرد و منبع درآمد مهمی برای صاحبان آن بهشمار میرفت. از علیآباد تا دریاچه حوضسلطان دو فرسخ فاصله بود (سدیدالسلطنه، ۱۳۶۲: ۱۳۰). در کنار این دریاچه کاروانسرایی قدیمی وجود داشت که تاریخ بنای آن را به دوران بهرام گور ساسانی و بعضی به دوران سلطانسنجر سلجوقی میرساندند. این کاروانسرا که به کاروانسرای سنگی معروف بود، در دوران صدارت میرزاآقاخان نوری بهوسیله حاجعلی تاجر بعد از خرج سی تا چهل هزار تومان تعمیر و قنواتی برای آن حفر شد (اعتمادالسلطنه، ۱۳۵۰: ۵۵۶) و در زمان صدارت امینالسلطان این کاروانسرا مجددا تعمیر شد و وی برای آبادانیاش چند خانواده را در آنجا سکنی داد (قاضیها، ۱۳۸۱: ۱۴۴).
ایستگاه کوشک نصرت
از علیآباد به بعد جاده قدیم از جاده جدید منفک میشد. جاده جدید بعد از گذر از کنار دریاچه حوض سلطان به کوشک نصرت میرسید. وجه تسمیه کوشک نصرت را اینگونه ذکر کردهاند که چون در آن منطقه قلعهای به نام کوشک بهرام وجود داشت، امینالسلطان با قصد زنده نگه داشتن نام شاه مهمانخانهای در آنجا بنا کرد و آن ناحیه را کوشک نصرت نام گذاشت. (امینالسلطان، ۱۳۳۵: ۲۵۹، ۲۶۰؛ اعتمادالسلطنه، ۱۳۸۰: ۱/ ۱۲۲). وقتی ناصرالدین شاه به سفر مشهد میرفت در ساخت مهمانخانهای در کوشک نصرت به مهندسالممالک دستوراتی داد و خود بر ساخت آن نظارت کرد. امینالسلطان این مهمانخانه را توسعه داد و حمام، قنات، باغ و بناهای جدید بر آن افزود (قاضیها، ۱۳۸۱: ۹۶-۹۷) و چند خانوار را در آنجا سکنی داد (همان: ۱۸۸). امینالسلطان سیاست سکنی دادن خانوادهها را در جاهای جدیدالتاسیس خود در راه جدید قم به منظور آباد نگاه داشتن مسیر و فراهم شدن امکانات اولیه مسافران به جدیت دنبال کرد.
ایستگاه منظریه
مسافران بعد از گذر از ایستگاه کوشک نصرت و قریه احمدآباد وارد ایستگاه منظریه میشدند. سابقا اسم منظریه «ساسانگرد» بوده و میرزاعلیاصغرخان امینالسلطان نام آن را به منظریه تغییر داد (سدیدالسلطنه، ۱۳۶۲: ۱۲۸). سبب تسمیه این مکان به منظریه این بود که از این منزل گنبد مطهر حضرت معصومه در قم نمایان بود (افضلالملک، ۱۳۳۵: ۴۸) و گنبد طلای آن حضرت از ۵ فرسخی در آفتاب روز میدرخشید (فووریه، ۱۳۵۱: ۳۵۶).میرزا علیاصغرخان امینالسلطان در منظریه نیز به ساخت کاروانسرا و مهمانخانه و کشیدن آب دست زد (اعتمادالسلطنه، ۱۳۸۰: ۱/ ۱۲۱) ولی گویا این ایستگاه در مقایسه با ایستگاههای دیگر از کیفیت پایینتری برخوردار بوده است (دو سفرنامه از جنوب ایران، ۱۳۶۸: ۱۲۳)؛ بهطوری که وقتی ناصرالدینشاه در ۱۳۰۵ ق به سفر پنجم خود میرفت، مجبور شدند او را از راه قدیم ببرند؛ زیرا راه جدید احداثی به قلعه محمدعلیخان و مهمانخانه قلعه محمدعلیخان بعد از هزینههای فراوان دولتی آنقدر خراب بود که امینالسلطان از خجالت شاه را از جاده قدیم به سمت قم حرکت داد (اعتمادالسلطنه، ۱۳۵۰: ۵۵۴) و شاه بیخبر از همه چیز این تغییر مسیر را نزدیکتر بودن راه قدیم فرض کرد (قاضیها، ۱۳۸۱: ۹۰-۹۱). امینالسلطان سی هزار تومان خرج ساخت مهمانخانه، قهوهخانه، استخراج آب و تعمیر قنات قدیمی در منظریه کرد (اعتمادالسلطنه، ۱۳۵۰: ۵۵۸). کاروانسرایی که او ساخته بود، دارای شصت حجره بود که آن را به مبلغ ۸۰۰ تومان به حاج محمدعلی خان اجاره داد (سدیدالسلطنه،۱۳۶۲:۱۲۷). این کاروانسرا در زمره بناهای چهارایوانی با نقشه مربع مستطیل و یک حیاط مرکزی در وسط و اتاقها و حجرههای کوچک در طرفین و یک اندرونی و دو ردیف اصطبل با یک ورودی بسیار زیبا در ضلع شرقی بنا است (پرونده ثبتی میراث فرهنگی قم، ۱۳۷۹: شماره ثبت ۳۶۱۲).
محور اصلی کاروانسرا در میان نمای این سردر قرار گرفته و در برابر آن میدانگاهی است که در دو طرف نمای سردر ورودی دو جناح ساختمان وجود دارد. معمار کاروانسرا بدون شک ارتباط و آشناییای با معمار مجموعه علیآباد داشته و کوشش کرده در این بنا نیز از سبک مجموعه علیآباد استفاده کند. در بین راه منظریه به قم و در چهار فرسخی این شهر (چریکف، ۱۳۷۹: ۹۳) پلی وجود دارد که دلاک نامیده میشود. ساوهرود و قمرود چند صد متر پیش از این پل به هم پیوند میخورند و تشکیل مسیلهرود را میدهند و پل دلاک بر روی همین رود زده شده است. احتمالا ساخت این پل به دوران کریمخان زند میرسد که امیرمحمدحسین خان برای شهر قم بارو و خندقی احداث کرد و پل دلاک از بناهای او به شمار میرود. اگر پلی قبل از این دوران آنجا بوده است، کاملا از بین رفته بوده است و امیرمحمدحسین خان این پل جدید را به جای پل ویران شده قبلی احداث کرد و این امر به علت طغیان مداوم مسیلهرود و خرابی حاصل از آن زیاد دور از ذهن نیست. احتمال اینکه قدمت این پل به دوران صفویه برسد نیز وجود دارد (کابلی، ۱۳۴۸: ۱۱۱). در دوران قاجاریه این پل بارها ترمیم شد ولی طی ده سال، چهار بار طغیان آب موجب خرابی آن شد (افضلالملک، ۱۳۳۵: ۴۹) تا اینکه شرکت برادران لینچ، با استفاده از فناوری روز، پلی مرتفع و محکم و بیعیب با هفت چشمه ایجاد کردند (همان: ۴۹). هنگامی که گیوام آنتوان اولیویه، سفیر فرانسه، در اوایل دوران قاجار از روی این پل عبور میکند، این پل را کاملا تخریب شده توصیف میکند (اولیویه، ۱۳۷۱:۱۰۵). در دوران فتحعلیشاه در نزدیکی قم پل کاروانسرایی کوچک و گلی وجود داشته است که از آب شیرین بیبهره بود (شیرازی، ۱۳۷۷:۲۷۵). در دوران ناصرالدین شاه یک کاروانسرای سنگی بزرگ به وسیله میرزا آقاخان نوری صدراعظم در نزدیکی کاروانسرای گلی ساخته میشود که ناصرالدین شاه در سفر دوم خود به قم در ۱۲۴۸ ق آن را وصف میکند (قاضیها، ۱۳۸۱:۴۷) و دوگوبینو که در ۱۲۷۳ ق (۱۸۵۷ م) این پل را دیده است، آن را کاروانسرایی خوب میداند (گوبینو، ۱۳۶۷:۲۴۸). ذوالفقار خان نوری، حاکم قم و پسر صدراعظم، یک بار پل دلاک را تعمیر کرد ولی مجددا به علت طغیان آب شکسته شد (اعتمادالسلطنه، ۱۳۸۰: ۱/ ۹۸).
امینالسلطان پلی دیگر بر روی رودخانه ساوه درست کرد تا مسافت منظریه به قم نزدیکتر شود وی در عین حال پل دلاک را به وسیله میرزا باقر سعدالسلطنه با پنج دهنه و چشمه بازسازی کرد و چاپارخانهای نزدیک آن ایجاد کرد (بروگش، ۱۳۷۴: ۱۹۴). اعتمادالسلطنه، که در ۱۳۰۴ ق این پل را از نزدیک دیده است، به صورت اغراقآمیز آن را بعد از پل خواجوی اصفهان و پل شوشتر بادوامترین و محکمترین پل ایران معرفی میکند (امینالسلطان، ۱۳۳۵: ۲۷۱ و ۲۷۲). اغراقگویی اعتمادالسلطنه در مورد پل دلاک اینجا مشخص میشود که این پل دو سال بعد یعنی در ۱۳۰۶ ق مجددا بر اثر سیل کاملا ویران شد (حاجی پیرزاده، ۱۳۴۲: ۱/ ۶). امینالسلطان کاروانسرای سنگی پل دلاک را نیز بازسازی کرد. این کاروانسرا بنایی است از آجر که ۵۵ متر درازا و ۴۵ متر پهنا دارد و از بناهای چهارایوانی است. ورودی کاروانسرا در سمت جنوب و روبه سوی مسیلهرود دارد و از جهت معماری بنایی زیبا بوده است که امروزه فقط سر در آن باقی است (کابلی، ۱۳۴۸: ۱۱۰). همانطور که ذکر شد، حوزه قمرود از طرف ناصرالدین شاه به عنوان تیول به مهندسالممالک واگذار شده بود (اوبن، بیتا: ۲۷۵) و وی در این حوزه به ساخت چندین قلعه و کاروانسرا و اسکان عدهای از مردم در آنها دست زد. در قمرود مجموعا هشت قلعه به صورت نیمه ویرانه وجود دارد که تعدادی از آنها مثل قلعه قمرود، قلعه مظفرآباد و قلعه ملکآباد را میرزا نظام ساخته است. نکته قابل تعمق در مورد این قلعهها این است که قلعههایی که مهندس الممالک برپا داشته است دقیقا تابع شرایط محیطی و جغرافیایی منطقه بوده و در ساختمان آن رعایت اصول معماری ایرانی را ملحوظ داشته است. قلعه قمرود برای اسکان مهندسالممالک و اطرافیان و خدمه او بنا شد. این بنا دارای بازارچهای نیز بوده است. قلعه مظفرآباد در حدود چهار تا پنج کیلومتری قلعه قمرود به نام یکی از پسران مهندسالممالک ساخته شد و میرزا نظام عدهای از مردم کاشان را به این قلعه کوچاند. میرزا نظام قلعه ملکآباد را نیز به نام یکی از دخترانش برپا داشت (همان: ۱۱۲-۱۱۳).
ایستگاه مهندسیه
در جاده جدید که در دوران ناصری بین قم و تهران ساخته شد، آخرین ایستگاه جاده، از طرف تهران به قم، ایستگاه مهندسیه است که در آن کاروانسرای بزرگی ساخته شد. نام این ایستگاه از نام سازنده کاروانسرا یعنی مهندسالممالک گرفته شده است (ظهیرالدوله، ۱۳۵۱: ۶۷). مهندسیه از مهمانخانههای خوب دولتی در بیرون شهر قم بود (افضلالملک، ۱۳۳۵: ۵۲؛ قاضیها، ۱۳۸۱: ۱۱۴) که مسافران قبل از وارد شدن به قم در آن توقف میکردند.
2- علاف: فروشنده علوفه و خوراک دام
امروز بخش دوم (پایانی) از مقاله تعمیر و توسعه راه تهران- قم در دوران قاجار را میخوانید. نگارنده در اینجا به توضیح هر یک از ایستگاهها و منازل بین راه و امکانات رفاهی که امینالسلطان مهیا کرده بود میپردازد:
اولین ایستگاه بعد از عبور از تهران و حرم عبدالعظیم(ع) قریه کهریزک بود که دو و نیم فرسخ با حرم عبدالعظیم(ع) فاصله داشت. دومین ایستگاه حسنآباد بود که با قریه کهریزک سه و نیم فرسخ فاصله داشت. سومین ایستگاه قلعه محمدعلی خان بود که با ایستگاه حسنآباد چهار فرسخ فاصله داشته است (دو سفرنامه از جنوب ایران، 120:1368-121). علیآباد چهارمین ایستگاه و کوشک نصرت پنجمین ایستگاه این مسیر بودند. از علیآباد تا کوشک نصرت یک فرسخ و نیم (سدیدالسلطنه، 128:1362) فاصله بود. منظریه ششمین و آخرین منزل راه تهران به قم بود که با کوشک نصرت پنج و نیم فرسخ فاصله داشت (دو سفرنامه از جنوب ایران، 123:1368).
ایستگاه کهریزک
در ایستگاه کهریزک کاروانسرایی متعلق به امینالدوله وجود داشت. در زمان صدارت امینالسلطان نیز کاروانسرای دیگری به وسیله مهندسالممالک ساخته میشود. امینالسلطان هنگامی که در ۱۳۰۴ق از این کاروانسرا عبور میکند، به شدت از تقلب و کمکاری مهندسالممالک در ساخت این کاروانسرا انتقاد میکند (امینالسلطان، ۲۱۶:۱۳۳۵). امینالسلطان خود عمارتی دیگر در این ایستگاه ساخت که دارای اصطبل، انبار، قهوهخانه، آبانبار، آشپزخانه و قسمتهای دیگری بود که همه نوع وسایل آسایش و رفاه در آن مهیا بود. در ضمن دفتری نیز تدارک دیده شده بود تا مسافران پیشنهادها و انتقادهای خود را از وضع کاروانسرا و جاده جدید احداثی در آن ثبت کنند (همان). دفتری که بنا به گفته ادوارد براون که از این مسیر گذشته بود کاملا مضحک به نظر میرسید. ایراد دیگری که بر این مهمانخانه و دیگر مهمانخانههای راه جدید قم وارد بود، گرانی قیمت اجناس آنها بود. قیمت اجناس به اختیار فروشندگان بود و مسافران مجبور بودند برای تامین آذوقه خود این اجناس را خریداری کنند (افضلالملک، ۳۸:۱۳۳۵) این انتقادها در همان زمان و از آغاز بهرهبرداری جاده مطرح بود و به گوش امینالسلطان نیز رسیده بود. ولی وی گرانی اجناس را به هیچ وجه نمیپذیرفت. او میگفت: کسبه این دکاکین... با اینکه ملزومات مسافران و عابران را به فراوانی ذخیره کرده و انباشتهاند همیشه باوجود دارایی هیچ نداشتهاند یعنی نانوای بینان و بقال بیادام۱ و علاف۲ بیعلوفه حیوان تا آن متقلبان بیفروغ و کاسبان دروغ امتعه ارزان را به هر قیمت که خواهند در کمیابی بیشتر گران فروشند (امینالسلطان، ۲۳۹:۱۳۳۵).
ناصرالدین شاه در ۱۳۰۵ق که به قم رفت در مهمانخانه کهریزک توقف کرد و اقدامات صدراعظمش را در ساخت این مهمانخانه مورد ستایش قرار داد (قاضیها، ۸۶:۱۳۸۱). وی در تمام سفرهای خود به قم به شدت از اقدامات صدراعظمش در ساخت این راه دفاع کرد و در یادداشتهای روزانهاش جاده جدید را یکی از مفیدترین اقداماتی دانست که در زمان حکومتی او انجام شده است. ناصرالدین شاه در سفر ششم خود به قم در ۱۳۰۵ ق بودجهای دیگر را برای پایان دادن به ساخت جاده تهران- قم اختصاص داد (همان:۸۲). در نزدیکی کهریزک، پلی روی رودخانه کرج وجود داشت که جاده از روی آن عبور میکرد. یکی از اساسیترین مشکلات راهسازی این دوران تخریب پلهایی بود که روی رودخانهها زده شده بود و چون مهندسی آنها ضعیف بود، بر اثر طغیان یا سیلاب خیلی زود درهم میشکست. پلی که از روی رودخانه کرج زده شده بود، از این امر مستثنی نبود. این پل در دوران ناصرالدینشاه چندبار تعمیر و ویران شد. این پل به وسیله محمدابراهیمخان امینالسلطان تعمیر شده بود، ولی به علت طغیان آب قسمتهایی از آن خراب شده بود. به علت عبور و مرور زیاد از این پل احتیاج مبرم آن به تعمیر در گزارش ۱۳۰۴ق آمده است (امینالسلطان، ۲۲۰:۱۳۳۵). حاجی محمدحسن امینالضرب که از ثروتمندترین رجال عصر قاجار به شمار میرفت و تیول حسنآباد را در اختیار داشت به امینالسلطان قول داد این پل را تا سال آینده تعمیر کند. گویا وی به قول خود عمل کرده است، زیرا وقتی ناصرالدین شاه در ۱۳۰۵ق از کهریزک به سوی حسنآباد در حرکت بود، این پل را بسیار خوب معرفی میکند (قاضیها، ۸۷:۱۳۸۱) ولی به تعمیر آن به دست امینالضرب اشارهای نمیکند.
ایستگاه حسنآباد
ایستگاه بعدی حسنآباد بود که همان طور که ذکر شد از تیول امینالضرب به شمار میرفت و وی در آنجا به ساخت کاروانسرا اهتمام ورزیده بود (اعتمادالسلطنه، ۵۵۴:۱۳۵۰). امینالسلطان نیز به علت خرابی مهمانخانه حسنآباد یک مهمانخانه جدید با کلیه امکانات برای مسافران فراهم آورده بود (امینالسلطان، ۲۱۷:۱۳۳۵). جاده بعد از گذر از حسنآباد از روی پلی عبور میکرد که به پل رودخانه شور یا پل میرزابیک (دو سفرنامه از جنوب ایران، ۱۲۱:۱۳۶۸) شهرت داشت. علت این نامگذاری این بود که این پل را حاج میرزا بیک نوری، از ملتزمان رکاب ناصرالدینشاه تعمیر کرد (اعتمادالسلطنه،۱:۱۳۸۰/ ۱۲۱).میرزا نظام مهندسالممالک مجددا این پل را تعمیر کرد ولی به علت سستی و تقلب در آن به وسیله سیلاب دوباره ویران شد. امینالسلطان مجددا وقت را غنیمت شمرده و برای دشمنی با مهندسالممالک و بزرگ کردن کار خود، به نحوه ساخت این پل اعتراض میکند. امینالسلطان به تاسیس پلی دیگر نزدیک این پل اقدام کرد تا جاده از روی آن بگذرد. ۳۰۰ کارگر با امکانات رفاهی که برای آنها در نظر گرفته بود، روی این پل مشغول کار بودند (امینالسلطان، ۲۲۵:۱۳۳۵-۲۲۶).
ایستگاه علیآباد
علیآباد ایستگاه استراحت بعدی راه دولتی بهشمار میرفت. قریه علیآباد که در دامنه کوه «کوی داغ» واقع شده است، به همراه ابنیه آن از دوران صفویه از موقوفات حضرت معصومه (س) شناخته میشدند؛ ولی با گذشت زمان از صورت وقفی درآمد و مالکان خصوصی آن را به تصرف خود درآوردند. در رساله خطی علیآبادنامه چند حکم شرعی در مورد موقوفه بودن علیآباد آمده است (کاشانی، ۵:۱۳۳۵-۱۸).در ایستگاه علیآباد نیز مانند ایستگاههای دیگر امینالسلطان پسر به ساخت کاروانسرا و مهمانخانه اهتمام ورزید (مستوفی، ۱۳۸۴: ۱/ ۳۳۵؛ معیرالممالک، ۱۳۷۲: ۵۴۹). این مهمانخانه شامل قهوهخانه، عمارت، حمام، دکان، باغ، چائیپزخانه (قاضیها، ۱۳۸۱: ۹۲؛ اعتمادالسلطنه، ۱۳۸۰: ۱/ ۱۲۲) و قنات معروفی بود که تا سالیان متمادی از آبادی قابل ملاحظهای برخوردار بود و سیاحان مختلفی که از این جاده عبور کردهاند، از آن به نیکی یاد کردند (دالمانی، ۱۳۷۸: ۲/ ۴۴۲-۴۵۰؛ افضلالملک، ۱۳۳۵: ۳۹-۴۰). کاروانسرای علیآباد در مقایسه با بقیه کاروانسراهای این مسیر از استحکام و کیفیت بیشتری برخوردار بود زیرا علیآباد تیول اصلی خانواده امینالسلطان بود و امینالسلطان به آباد بودن آن اهمیت زیادی میداد. در این دوران به اهتمام امینالسلطان در نزدیکی علیآباد معدن سنگ سفید، معدن سنگ سیاه و معدن گچ پیدا شد (امینالسلطان، ۱۳۳۵: ۲۴۲-۲۴۴) و در ساخت کاروانسرا و ابنیه دیگر مورد استفاده فراوان مهندسالممالک و دیگر طراحان راه جدید قرار گرفت. در بهکارگیری این سنگها چون وسایل حملونقل از قبیل جرثقیل موجود نبود آنها را شکسته و به محل عمران حمل میکردند (همان: ۲۴۲-۲۴۳). مصالح دیگری که در ساخت ابنیه علیآباد مورد استفاده قرار گرفت و جای تاسف بسیار دارد، ویرانی قسمتی از اثر باستانی دیر گچین و استفاده از مصالح آن برای ساخت این بناها بود. این دیر که در تاریخ به دیرالجص و کردشیر نیز معروف است و آن را از آثار دوران اردشیر ساسانی میدانند (کابلی، ۱۳۴۸: ۱۱۸)، بر سر راه قدیم قم به ری قرار داشته که نشانه رونق این راه در دوران ساسانی است. مدرسی طباطبایی این اقدام را کار امینالسطان میداند (مدرسی طباطبایی، ۱۳۳۵: ۲۰۹) ولی با خواندن دقیق سفرنامه ذهابیه روشن میشود امینالسلطان خود از خراب شدن این دیر اظهار ناخرسندی میکند و مقصر اصلی را مهندسالممالک میداند (امینالسلطان، ۱۳۳۵: ۲۲۹-۲۳۰).
ناصرالدینشاه و اعتمادالسلطنه که هر دو در سال ۱۳۰۵ ق از این جاده گذشتهاند، به دیرگچین اشارهای گذرا کردهاند، ولی در مورد تخریب آن بحثی نداشتهاند (قاضیها، ۱۳۸۱: ۱۴۲). اعتمادالسلطنه از بقایای این اثر صحبت میکند و به ارزشمندی و تاریخی بودن آن نیز اشاره میکند (اعتمادالسلطنه، ۱۳۵۰: ۵۵۶). هرچه بود این بناهای تاریخی قربانی ندانمکاری کسانی شد که در تمام طول تاریخ دوران قاجار بهعلت درک نادرست از آثار تاریخی و فرهنگ تاریخی بسیاری از این آثار را از بین بردند. هرچند مصالح دیرگچین برای ساخت جادهای مورداستفاده قرار گرفت که در آن دوران ضروری بهنظر میرسید، اما به چه قیمتی! قم و پیرامون آن در بیابان نمکزاری قرار گرفته است (روششوار، ۱۳۷۸: ۵۱) که مشکل تامین آب قم در تمام طول تاریخ این شهر وجود داشته و قضیه آب بخش عظیمی از جریانات سیاسی و اقتصادی این شهر را رقم زده است. امینالسلطان مشکل آب عماراتی را که ساخته بود، باید بهگونهای حل میکرد. وی برای حل این معضل با مخارج دولتی قناتی را در نزدیکی ده علیآباد حفر کرد و بعد از گذر از مسیری طولانی و پرپیچ و خم به طول ۲۰ میل (۳۵ کیلومتر) (برد، ۱۳۷۶: ۱۸۴) آن را به کاروانسرا و دیگر ابنیه علیآباد رساند (امینالسلطان، ۱۳۳۵: ۲۲۹) و آب گوارایی تدارک دید (سدیدالسلطنه، ۱۳۶۲: ۱۲۸) که بهنظر وصف «ابری که در بیابان بر تشنهای ببارد» زیبنده آن است (امینالسلطانه، ۱۳۳۵: ۲۳۶). با کمک آب این قنات آسیابی را در آنجا به حرکت درمیآوردند که گندم زیادی را آرد میکرد و منبع درآمد مهمی برای صاحبان آن بهشمار میرفت. از علیآباد تا دریاچه حوضسلطان دو فرسخ فاصله بود (سدیدالسلطنه، ۱۳۶۲: ۱۳۰). در کنار این دریاچه کاروانسرایی قدیمی وجود داشت که تاریخ بنای آن را به دوران بهرام گور ساسانی و بعضی به دوران سلطانسنجر سلجوقی میرساندند. این کاروانسرا که به کاروانسرای سنگی معروف بود، در دوران صدارت میرزاآقاخان نوری بهوسیله حاجعلی تاجر بعد از خرج سی تا چهل هزار تومان تعمیر و قنواتی برای آن حفر شد (اعتمادالسلطنه، ۱۳۵۰: ۵۵۶) و در زمان صدارت امینالسلطان این کاروانسرا مجددا تعمیر شد و وی برای آبادانیاش چند خانواده را در آنجا سکنی داد (قاضیها، ۱۳۸۱: ۱۴۴).
ایستگاه کوشک نصرت
از علیآباد به بعد جاده قدیم از جاده جدید منفک میشد. جاده جدید بعد از گذر از کنار دریاچه حوض سلطان به کوشک نصرت میرسید. وجه تسمیه کوشک نصرت را اینگونه ذکر کردهاند که چون در آن منطقه قلعهای به نام کوشک بهرام وجود داشت، امینالسلطان با قصد زنده نگه داشتن نام شاه مهمانخانهای در آنجا بنا کرد و آن ناحیه را کوشک نصرت نام گذاشت. (امینالسلطان، ۱۳۳۵: ۲۵۹، ۲۶۰؛ اعتمادالسلطنه، ۱۳۸۰: ۱/ ۱۲۲). وقتی ناصرالدین شاه به سفر مشهد میرفت در ساخت مهمانخانهای در کوشک نصرت به مهندسالممالک دستوراتی داد و خود بر ساخت آن نظارت کرد. امینالسلطان این مهمانخانه را توسعه داد و حمام، قنات، باغ و بناهای جدید بر آن افزود (قاضیها، ۱۳۸۱: ۹۶-۹۷) و چند خانوار را در آنجا سکنی داد (همان: ۱۸۸). امینالسلطان سیاست سکنی دادن خانوادهها را در جاهای جدیدالتاسیس خود در راه جدید قم به منظور آباد نگاه داشتن مسیر و فراهم شدن امکانات اولیه مسافران به جدیت دنبال کرد.
ایستگاه منظریه
مسافران بعد از گذر از ایستگاه کوشک نصرت و قریه احمدآباد وارد ایستگاه منظریه میشدند. سابقا اسم منظریه «ساسانگرد» بوده و میرزاعلیاصغرخان امینالسلطان نام آن را به منظریه تغییر داد (سدیدالسلطنه، ۱۳۶۲: ۱۲۸). سبب تسمیه این مکان به منظریه این بود که از این منزل گنبد مطهر حضرت معصومه در قم نمایان بود (افضلالملک، ۱۳۳۵: ۴۸) و گنبد طلای آن حضرت از ۵ فرسخی در آفتاب روز میدرخشید (فووریه، ۱۳۵۱: ۳۵۶).میرزا علیاصغرخان امینالسلطان در منظریه نیز به ساخت کاروانسرا و مهمانخانه و کشیدن آب دست زد (اعتمادالسلطنه، ۱۳۸۰: ۱/ ۱۲۱) ولی گویا این ایستگاه در مقایسه با ایستگاههای دیگر از کیفیت پایینتری برخوردار بوده است (دو سفرنامه از جنوب ایران، ۱۳۶۸: ۱۲۳)؛ بهطوری که وقتی ناصرالدینشاه در ۱۳۰۵ ق به سفر پنجم خود میرفت، مجبور شدند او را از راه قدیم ببرند؛ زیرا راه جدید احداثی به قلعه محمدعلیخان و مهمانخانه قلعه محمدعلیخان بعد از هزینههای فراوان دولتی آنقدر خراب بود که امینالسلطان از خجالت شاه را از جاده قدیم به سمت قم حرکت داد (اعتمادالسلطنه، ۱۳۵۰: ۵۵۴) و شاه بیخبر از همه چیز این تغییر مسیر را نزدیکتر بودن راه قدیم فرض کرد (قاضیها، ۱۳۸۱: ۹۰-۹۱). امینالسلطان سی هزار تومان خرج ساخت مهمانخانه، قهوهخانه، استخراج آب و تعمیر قنات قدیمی در منظریه کرد (اعتمادالسلطنه، ۱۳۵۰: ۵۵۸). کاروانسرایی که او ساخته بود، دارای شصت حجره بود که آن را به مبلغ ۸۰۰ تومان به حاج محمدعلی خان اجاره داد (سدیدالسلطنه،۱۳۶۲:۱۲۷). این کاروانسرا در زمره بناهای چهارایوانی با نقشه مربع مستطیل و یک حیاط مرکزی در وسط و اتاقها و حجرههای کوچک در طرفین و یک اندرونی و دو ردیف اصطبل با یک ورودی بسیار زیبا در ضلع شرقی بنا است (پرونده ثبتی میراث فرهنگی قم، ۱۳۷۹: شماره ثبت ۳۶۱۲).
محور اصلی کاروانسرا در میان نمای این سردر قرار گرفته و در برابر آن میدانگاهی است که در دو طرف نمای سردر ورودی دو جناح ساختمان وجود دارد. معمار کاروانسرا بدون شک ارتباط و آشناییای با معمار مجموعه علیآباد داشته و کوشش کرده در این بنا نیز از سبک مجموعه علیآباد استفاده کند. در بین راه منظریه به قم و در چهار فرسخی این شهر (چریکف، ۱۳۷۹: ۹۳) پلی وجود دارد که دلاک نامیده میشود. ساوهرود و قمرود چند صد متر پیش از این پل به هم پیوند میخورند و تشکیل مسیلهرود را میدهند و پل دلاک بر روی همین رود زده شده است. احتمالا ساخت این پل به دوران کریمخان زند میرسد که امیرمحمدحسین خان برای شهر قم بارو و خندقی احداث کرد و پل دلاک از بناهای او به شمار میرود. اگر پلی قبل از این دوران آنجا بوده است، کاملا از بین رفته بوده است و امیرمحمدحسین خان این پل جدید را به جای پل ویران شده قبلی احداث کرد و این امر به علت طغیان مداوم مسیلهرود و خرابی حاصل از آن زیاد دور از ذهن نیست. احتمال اینکه قدمت این پل به دوران صفویه برسد نیز وجود دارد (کابلی، ۱۳۴۸: ۱۱۱). در دوران قاجاریه این پل بارها ترمیم شد ولی طی ده سال، چهار بار طغیان آب موجب خرابی آن شد (افضلالملک، ۱۳۳۵: ۴۹) تا اینکه شرکت برادران لینچ، با استفاده از فناوری روز، پلی مرتفع و محکم و بیعیب با هفت چشمه ایجاد کردند (همان: ۴۹). هنگامی که گیوام آنتوان اولیویه، سفیر فرانسه، در اوایل دوران قاجار از روی این پل عبور میکند، این پل را کاملا تخریب شده توصیف میکند (اولیویه، ۱۳۷۱:۱۰۵). در دوران فتحعلیشاه در نزدیکی قم پل کاروانسرایی کوچک و گلی وجود داشته است که از آب شیرین بیبهره بود (شیرازی، ۱۳۷۷:۲۷۵). در دوران ناصرالدین شاه یک کاروانسرای سنگی بزرگ به وسیله میرزا آقاخان نوری صدراعظم در نزدیکی کاروانسرای گلی ساخته میشود که ناصرالدین شاه در سفر دوم خود به قم در ۱۲۴۸ ق آن را وصف میکند (قاضیها، ۱۳۸۱:۴۷) و دوگوبینو که در ۱۲۷۳ ق (۱۸۵۷ م) این پل را دیده است، آن را کاروانسرایی خوب میداند (گوبینو، ۱۳۶۷:۲۴۸). ذوالفقار خان نوری، حاکم قم و پسر صدراعظم، یک بار پل دلاک را تعمیر کرد ولی مجددا به علت طغیان آب شکسته شد (اعتمادالسلطنه، ۱۳۸۰: ۱/ ۹۸).
امینالسلطان پلی دیگر بر روی رودخانه ساوه درست کرد تا مسافت منظریه به قم نزدیکتر شود وی در عین حال پل دلاک را به وسیله میرزا باقر سعدالسلطنه با پنج دهنه و چشمه بازسازی کرد و چاپارخانهای نزدیک آن ایجاد کرد (بروگش، ۱۳۷۴: ۱۹۴). اعتمادالسلطنه، که در ۱۳۰۴ ق این پل را از نزدیک دیده است، به صورت اغراقآمیز آن را بعد از پل خواجوی اصفهان و پل شوشتر بادوامترین و محکمترین پل ایران معرفی میکند (امینالسلطان، ۱۳۳۵: ۲۷۱ و ۲۷۲). اغراقگویی اعتمادالسلطنه در مورد پل دلاک اینجا مشخص میشود که این پل دو سال بعد یعنی در ۱۳۰۶ ق مجددا بر اثر سیل کاملا ویران شد (حاجی پیرزاده، ۱۳۴۲: ۱/ ۶). امینالسلطان کاروانسرای سنگی پل دلاک را نیز بازسازی کرد. این کاروانسرا بنایی است از آجر که ۵۵ متر درازا و ۴۵ متر پهنا دارد و از بناهای چهارایوانی است. ورودی کاروانسرا در سمت جنوب و روبه سوی مسیلهرود دارد و از جهت معماری بنایی زیبا بوده است که امروزه فقط سر در آن باقی است (کابلی، ۱۳۴۸: ۱۱۰). همانطور که ذکر شد، حوزه قمرود از طرف ناصرالدین شاه به عنوان تیول به مهندسالممالک واگذار شده بود (اوبن، بیتا: ۲۷۵) و وی در این حوزه به ساخت چندین قلعه و کاروانسرا و اسکان عدهای از مردم در آنها دست زد. در قمرود مجموعا هشت قلعه به صورت نیمه ویرانه وجود دارد که تعدادی از آنها مثل قلعه قمرود، قلعه مظفرآباد و قلعه ملکآباد را میرزا نظام ساخته است. نکته قابل تعمق در مورد این قلعهها این است که قلعههایی که مهندس الممالک برپا داشته است دقیقا تابع شرایط محیطی و جغرافیایی منطقه بوده و در ساختمان آن رعایت اصول معماری ایرانی را ملحوظ داشته است. قلعه قمرود برای اسکان مهندسالممالک و اطرافیان و خدمه او بنا شد. این بنا دارای بازارچهای نیز بوده است. قلعه مظفرآباد در حدود چهار تا پنج کیلومتری قلعه قمرود به نام یکی از پسران مهندسالممالک ساخته شد و میرزا نظام عدهای از مردم کاشان را به این قلعه کوچاند. میرزا نظام قلعه ملکآباد را نیز به نام یکی از دخترانش برپا داشت (همان: ۱۱۲-۱۱۳).
ایستگاه مهندسیه
در جاده جدید که در دوران ناصری بین قم و تهران ساخته شد، آخرین ایستگاه جاده، از طرف تهران به قم، ایستگاه مهندسیه است که در آن کاروانسرای بزرگی ساخته شد. نام این ایستگاه از نام سازنده کاروانسرا یعنی مهندسالممالک گرفته شده است (ظهیرالدوله، ۱۳۵۱: ۶۷). مهندسیه از مهمانخانههای خوب دولتی در بیرون شهر قم بود (افضلالملک، ۱۳۳۵: ۵۲؛ قاضیها، ۱۳۸۱: ۱۱۴) که مسافران قبل از وارد شدن به قم در آن توقف میکردند.
منبع: تحقیقات تاریخ اجتماعی،سال اول، شماره دوم، پاییز و زمستان 1390
۱- ادام: خوردنی2- علاف: فروشنده علوفه و خوراک دام
ارسال نظر