جامعه، معماری و مسوولیت اجتماعی ما
مسوولیت اجتماعی شرکتها و سازمانها امری فراتر از انجام امور خیریه و عامالمنفعه است. در ایران، اقتصاد دولتی و مبتنی بر درآمد نفتی عمده مسوولیت شهروندان در قبال اجتماع را بر دوش دولتها نهاده است.
نادر پیروز
مسوولیت اجتماعی شرکتها و سازمانها امری فراتر از انجام امور خیریه و عامالمنفعه است. در ایران، اقتصاد دولتی و مبتنی بر درآمد نفتی عمده مسوولیت شهروندان در قبال اجتماع را بر دوش دولتها نهاده است. لذا عموم شهروندان بار این مسوولیت را چندان حس نمیکنند و این باور غلط، مانع بزرگی برای رشد و توسعه فرهنگی و اجتماعی جامعه است. از آنجا که معماری و ساختمانسازی فرهنگ مجسم یک ملت است بررسی بیشتر این موضوع با نگاهی به وضعیت ساختوساز در کشور میتواند راهنمای مناسبی باشد.
در ایران ما وظیفه ساخت عمده مدارس، درمانگاهها، بیمارستانها، کلانتریها، آتشنشانیها، دادگاهها و .... بر عهده دولت است. آنچه خارج از این رویه عمومی ساخته میشود یا توسط افراد خیر و نیکوکار بنا میگردد یا بخش خصوصی آن را به نیت کسب درآمد احداث مینماید؛ مانند آموزشگاههای خصوصی، بیمارستانهای خصوصی، مدارس غیرانتفاعی و غیره. نگاهی گذرا به معماری و کیفیت احداث بناهایی که در تمامی این دستهبندیها احداث میشود نشاندهنده سطح نازلتری از معماری و استحکام بنا نسبت به سایر پروژههای ساختمانی است. عموما مدرسه یا درمانگاهی که توسط خیرین ساخته میشود به لحاظ معماری و کیفیت مصالح از محل سکونت و کار همان افراد نیکوکار ضعیفتر است. مراکز درمانی ما از مراکز تجاری ما حقیرترند. این نقیصه حتی در مورد اماکن مذهبی نیز صادق است. هر چند استثناهایی نیز وجود دارد؛ اما یک دید کلی در هر منطقه شهری به ما نشان میدهد که چه به لحاظ طراحی و چه به لحاظ کیفیت مصالح و استحکام بنا اماکن عمومی نسبت به پروژههای ساختمانی درآمدزا از سطح پایینتری برخوردارند.
هدف این نوشتار جلب توجه بیشتر به این شکاف و گسست اجتماعی و معرفی نمونهای از راهحلهای موفق تجربه شده در سایر کشورهاست. از نظر نگارنده میتوان فعالیتهای اجتماعی را به گونهای پیش برد که هم منجر به سودآوری و درآمدزایی بیشتر شرکتها و سازمانهای تجاری گردد و هم موجبات رفاه اجتماعی و انجام کارهای عامالمنفعه را در عالیترین وجه فراهم آورد. هم راستا قراردادن فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی راهبردی است که میتواند راهگشای بسیاری از بنبستهای حال حاضر باشد. به نمونه زیر توجه کنید.
کولمبوس شهر کوچکی است واقع در ایالت ایندیانای آمریکا. در نگاه اول این شهر مانند همه شهرهای کوچک ایالات متحده است. اما هنگامی که در شهر تردد میکنید با ساختمانهای مدرنی مواجه میشوید که هر تازهواردی را به وجد میآورد. بیش از شصت ساختمان این شهر کوچک توسط بزرگان و مشاهیر معماری معاصر جهان طراحی و ساخته شده است. اساتید و بزرگانی چون آی ام پی، ایرو و الیل سارینن، سزار پلی، ریچارد مایر، هری ویس، رابرت ونچوری، جیمز پلشک و معماران معتبر دیگری در عالیترین مرتبه. در سال ١٩٩١ میلادی انجمن معماران آمریکا شهر کولمبوس را در رده ششم ده شهر برتر این کشور به لحاظ کیفیت و نوآوری معماری در کنار شهرهای شیکاگو، نیویورک و سان فرانسیسکو قرار داد. این جایگاه برای شهر کوچکی که تنها ۴۴٠٠٠ نفر جمعیت دارد، بسیار شگفتانگیز است. شش بنا از ساختمانهای مدرن این شهر نیز در فهرست ملی بناهای تاریخی آمریکا قرار گرفتهاند که هر ساله گردشگران زیادی از شهرها و ایالتهای مجاور و حتی کشورهای خارجی برای دیدن آنها به کولمبوس میآیند. آقای باب بیشاپ یکی از راهنمایان تورهای گردشگری شهر در این باره میگوید: «اینجا کولمبوس است. ما هیچ ساختمانی را نمیسازیم؛ مگر اینکه جذاب باشد.»
اراده پشت سر این فلسفه کسی نیست به جز آقای جی اروین میلر رییس باسابقه شرکت مشهور کامینز سازنده انواع موتور و ژنراتور. مرکزیت شرکت کامینز در کولمبوس قرار دارد و حتی با اینکه نزدیک به هشت سال از فوت آقای میلر میگذرد ارزشها و عقاید او همچنان پابرجاست. از نظر آقای میلر انسان یا نباید کاری را انجام دهد یا اگر مسوولیتی را پذیرفت وظیفه دارد به بهترین وجه ممکن از عهده آن برآید.
اوایل دهه پنجاه میلادی آمریکا با رشد بی سابقه جمعیت مواجه بود. لذا امکانات رفاهی و آموزشی پاسخگوی نیازهای روزافزون نبود. در هر محله میبایست به طور میانگین هر دوسال یک بار یک مدرسه ابتدایی جدید ساخته شود تا سیستم آموزشی همسان با نرخ رشد جمعیت حرکت کند. با این حجم تقاضا مدارس جدیدی که ساخته میشدند از لحاظ کیفی سطح بسیار پایینی داشتند و این نقصان به وضوح آشکار بود. از طرف دیگر شرکت کامینز همواره به دنبال جذب متخصصترین و زبدهترین نیروها بود. با این شرایط یک فارغالتحصیل دانشگاه امآیتی هرگز کار کردن در یک شهر دورافتادهای را که امکانات زندگی چندان مطلوبی ندارد، نمیپذیرفت. هم اجتماع آن روز کولمبوس و هم شرکت تحت مدیریت آقای میلر با مشکل بزرگی مواجه بودند. برای حل این معضل آقای میلر با تاسیس بنیاد کامینز پیشنهادی به اداره آموزش و پرورش ارائه داد که بلافاصله مورد پذیرش قرار گرفت.
بنیاد کامینز لیست پنج نفرهای از معماران منتخب خود را به مسوولان ارائه داد که در صورت انتخاب هر یک از این پنج نفرکل هزینه طراحی مدرسه جدید از سوی بنیاد پرداخت میشد. به علاوه پس از اتمام طراحی بنیاد کامینز ده درصد مخارج ساخت پروژه را نیز تقبل میکرد. اولین مدرسهای که به دنبال پذیرش این پیشنهاد ساخته شد به قدری مورد استقبال قرار گرفت که هم مسوولان اداره آموزش و پرورش و هم مسوولان سایر نهادها و سازمانهای عمومی خواستار تکرار این تجربه موفق و انجام پروژههای مشابه بودند. از اینرو بناهای شاخص یکی پس از دیگری براساس الگوی موفق بنیاد کامینز قد برافراشتند. به مرور زمان شهر کوچک کولمبوس به گنجینهای از فاخرترین آثار معماری مدرن جهان مبدل گشت.
به عقیده آقای میلر معماری در رفتار انسانها بسیار تاثیرگذار است. او میگوید: «من همیشه بین ساختمانسازی، مجسمه سازی و معماری تفاوت قائل شدهام. اگر فضایی تنها به صورت فیزیکی نوعی فعالیت انسانی را در بر گرفته و در حد معقولی دارای کارکرد باشد؛ به طوری که این بنا هیچگاه منجر به تشویق انسان برای پیشرفت و ارتقای فکر معنوی او نشود و نگرانی او را نسبت به دیگر همنوعان خود برنیانگیزد از نظر من چنین بنایی تنها یک ساختمان است. اگرهم فضایی باشد بسیار زیبا، فوق العاده مجلل و اغواکننده که هرچند جالب است، ولی کاربرد چندانی ندارد، مانند سالن سمفونی که صدای موسیقی در انتهای سالن شنیده نشود، از نظر من چنین فضایی تنها یک مجسمه بسیار بزرگ است. به اعتقاد من معماری آن ترکیب معجزه آسایی از هردو آنها است که هم نوعی فعالیت انسانی را در برمیگیرد و هم موجب رشد و توسعه او میشود و در نهایت انسان را برای بهتر شدن به وجد میآورد.»
آقای میلر با ابتکار خود توانست هم مشکل شرکت را به خوبی حل کند و هم گرهی از مشکلات شهر را بگشاید و این هم افزایی موجبات تعالی انسانی آن جامعه را فراهم آورد. در عرصه اجتماعی اروین میلر را پیامبر معماری میخوانند. ویلیام بیور یکی از ساکنین کولمبوس درباره او میگوید: «تنها چیزی که از برخی افراد به جای میماند سنگ نبشته روی قبر آنها است اما آقای میلر تمام این شهر را از خود به یادگار گذاشت.» در عرصه صنعت و تجارت شرکت کامینز امروز یک شرکت ١٨ میلیارد دلاری است. ۵۰۰۰ نفر پرسنل در آمریکا و ۴۴٠٠٠ نفر خارج از آمریکا محصولات شرکت را در صد کشور دنیا عرضه میکنند. منزل مسکونی آقای میلر که توسط ایرو سارینن طراحی شده بود در سال ٢٠٠٠ میلادی در فهرست ملی بناهای تاریخی آمریکا قرار گرفت و در سال ٢٠١٠ میلادی به موزه هنر ایندیانا پولیس اهدا شد.
همه آحاد یک جامعه در برابر سعادت و توسعه آن جامعه مسوول هستند. این مهم بدون توسعه و ارتقای فرهنگ و آگاهی عمومی محقق نخواهد شد. بنابراین در اثنای بحرانها و تکانهای روزگار باید همچنان اهداف بلند مدت را به نحو احسن تعقیب کرد. آقای اروین میلر اعتقاد داشت «معمولی و متوسط کار کردن در نهایت بسیار گران و پرهزینه است.» راه داشتن خانهای آباد و آرام از مسیر ساختن مدرسهای زیبا و با شکوه میگذرد. افزایش تعداد شیفتهای کاری یک کارخانه است که از شلوغی کلانتریها و دادگاهها و زندانها میکاهد. همان طور که عنوان شد یکی از بارزترین شاخصهای ارزیابی فرهنگ و تمدن هر جامعهای تجلی آن در معماری و ساختمان سازی و شهرسازی آن جامعه است. رشد متوازن و توسعه همه جانبه زمانی حاصل خواهد شد که دولتها بیشتر مسوولیتهای خود را به بخش خصوصی بسپارند و هم بخش دولتی و هم بخش خصوصی بپذیرند که درآمد بیشتر آنها در گرو ارتقای رفاه عمومی است. آنچنانکه در گذشته بازار و مسجد و مدرسهای که ساخته میشد نقش کلیدی در زندگی اجتماعی روزگار خود ایفا مینمود امروز نیز هر مدرسه، دانشگاه، دادگاه و درمانگاهی که ساخته میشود نشاندهنده افق فکری و فرهنگی سازندگان آن است. به امید روزی که هر آنچه به دستان ما ساخته میشود یادگاری باشد ماندگار.
ارسال نظر