چین در راه احیای اقتصاد
چین از کشورهای جنوب شرق آسیا است که از اواسط دهه ۱۹۷۰ میلادی، سیاست آزادسازی اقتصاد را در پیش گرفت و به تدریج از فضای بسته اقتصاد سوسیالیستی به تدریج فاصله گرفت.
نفیسه حقیقت جوان
چین از کشورهای جنوب شرق آسیا است که از اواسط دهه ۱۹۷۰ میلادی، سیاست آزادسازی اقتصاد را در پیش گرفت و به تدریج از فضای بسته اقتصاد سوسیالیستی به تدریج فاصله گرفت.
این کشور در دو دهه گذشته تلاشهای بسیاری برای اصلاح ساختار اقتصادی و آزادسازی اقتصاد کشور انجام داد و بسیاری از موانع تجارت خارجی و جذب سرمایهگذاری خارجی را از سر راه برداشت و در همین حال تقاضای عضویت در موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت (گات) و سپس سازمان جهانی تجارت (WTO) را دنبال کرد.
اینک اهمیت و جایگاه فعالیتهای تولیدی و صنایع مختلف از جمله ماشینآلات و تجهیزات الکترونیکی، تجهیزات ژنراتورهای تولید نیرو، پوشاک، آهن و فولاد، تجهیزات و لنزهای پزشکی، مبلمان، وسایل نقلیه و خودروهای سواری شخصی، مواد شیمیایی ارگانیگ و غیرارگانیک، اسباببازی و بازیهای کامپیوتری، مواد پلاستیکی، تجهیزات الکترونیکی و... در چین و تاثیر آن بر اقتصاد جهانی آن چنان درخور توجه و حائز اهمیت است که کوچکترین تغییرات در شاخصههای فعالیت تجاری و بازرگانی این کشور تحلیلگران را وادار به بررسی میکند.
در حالی که این روزها افزایش بهای سوخت تغییر و تحولات فراوانی را در بخشهای مختلف اقتصادی به وجود آورده است و به تبع آن در مراودات سیاسی کشورهای بی شماری تاثیر گذاشته است، چین به عنوان یکی از انکارناپذیرترین کشورهای جهان در عرصه اقتصاد در حال تقویت صنایع دریایی خود است به طوری که چندی پیش تحلیلگران انیستیتوی مسائل جهانی استکهلم با اشاره به برآیند تغییراتی که در صنایع و حمل و نقل دریایی کشور چین مشاهده میشد اعلام کردند، این کشور با ۵۸میلیارد و ۳۰۰میلیون دلار پس از آمریکا با ۵۴۷میلیارد دلار و انگلستان با ۵۹میلیارد و ۷۰۰میلیون دلار، مکان سوم جهان را از نظر هزینههای نظامی در سال ۲۰۰۷ به خود اختصاص داده است که بخش عمدهای از آن متعلق به تجهیزات نظامی دریایی است و دلیل آن هم رشد و تقویت اقتصادی این کشور در بخشهای مختلف است اگرچه در حال حاضر همین رشد اقتصادی به شدت با تهدید مرگبار مواجه شده است.
اینک این سوال پیش میآید که آیا رشد صنایع دریایی بر صنعت و ساخت و سازهای چین صدمه خواهد زد و اقتصاد جهانی و به خصوص اقتصاد آمریکا را که در بسیاری از موارد وابسته به خدماتی است که این کشور ارائه میکند، تحت تاثیر قرار میدهد یا خیر؟ وقتی بهای سرسامآور نفت رویای پشت فرمان اتومبیلهای بزرگ و اسپورت نشستن را برای آمریکاییهایی که دیوانهوار عاشق اتومبیلهای پرمصرف هستند تبدیل به کابوس کرده است و کارخانههای خودروسازی نظیر فورد مجبور به تغییر سیاستهای خودخواهانه و جاهطلبانهشان در مورد خط تولید خود شدهاند و مشتریان خطوط هوایی چارهای جز پرداخت بهای بیشتر برای بلیت هواپیما ندارند باید پذیرفت که تحلیل وضعیت صنایع مختلف حتی صنایع و حمل و نقل دریایی چین و تاثیر آن در دنیای اقتصاد چندان هم دور از عقل و غیرضروری نیست چرا که مطمئنا با تقویت قدرت این کشور در صنایع دریایی به زودی شاهد تحولات چشمگیری در این بخش از صنعت دنیا خواهیم بود و حتی نرخ صادرات چین را نیز دستخوش تغییرات فراوان خواهد کرد.
البته لزوم چنین توجه و بررسی پس از گوشزدهای جف رابین و بنجامین تال دو تن از تحلیلگران برجسته بانک CIBC کانادا در مورد تحولات ساختاری در برخی از قسمتهای تجارت چین به خصوص در صنایع دریایی این کشور، بیش از پیش احساس میشود به خصوص با در نظر گرفتن این مطلب که چین همواره سعی کرده است میزان افزایش نرخ کالا و خدمات خود را برای حفظ بازار جهانی خود در کمترین حد ممکن نگهدارد اما بهای استاندارد حمل و نقل دریایی از بندر شانگهای تا ساحل شرقی آمریکا که در سال ۲۰۰۰ میلادی به ازای هر ۴۰ فوت کانتینر چیزی در حدود ۳ هزار دلار بود اینک به ۸ هزار دلار رسیده است و این یعنی رشد غیرقابل تصور در صنایع حمل و نقل دریایی چین.
جف رابین و بنجامین تال در گزارشهای اقتصادی خود یادآور شدهاند با توجه به اینکه بهای نفت همچنان رو به افزایش است در صورتی که رشد خدمات دریایی چین و سوخت به طور موازی افزایش یابد ممکن است شرکتهای اروپایی و آمریکایی که تاکنون معتقد بودند خرید از چین در هر شرایطی مقرون به صرفهتر از تولید داخلی است در تغییر جهتی غافلگیرکننده تصمیم به قطع مراودات تجاری و بازرگانی خود با این ابرقدرت اقتصادی کنند و هزینه تولید در داخل را در برآوردها و برنامهریزیهای اقتصادی خود بگنجانند.
البته استفان جف، تحلیلگر گروه سرمایهگذاریهای بانکی مورگان استنلی نیز بر این اعتقاد است که اجرایی شدن سناریو چنین چرخش ۳۶۰ درجهای مستلزم یافتن شرکای تجاری تازه با شرایط ایدهآل در اقصی نقاط جهان است تا بتواند جای خالی چین را برای اروپا و به خصوص ایالات متحده که بزرگترین بازار صادراتی چین به شمار میآید و هر ساله سهم قابل توجهی از تولید این کشور وارد بازار آمریکا میشود و به همین دلیل هم بیشترین مازاد تراز تجاری چین با کشور آمریکا است، پر کند. ضمن اینکه نباید فراموش کرد ادامه افزایش بهای حمل و نقل دریایی میتواند مقدمهای برای به صدا درآمدن ناقوس مرگ تولیدات آسیای جنوب شرقی در دنیا باشد چرا که پایان صادرات کالا از بنادر چین به آمریکا و اروپا یعنی بسته شدن درهای واردات کالاهای تولید تایوان، ژاپن، کرهجنوبی و... به چین و در نهایت آسیب دیدن پیکره اقتصادی آسیای جنوب شرقی؟
کاهش ارزش دلار و بحران اقتصادی چین
افول ارزش دلار در ماههای گذشته و گرفتار شدن آمریکا در گرداب بحران اقتصادی موجب کاهش مازاد تراز تجاری چین با آمریکا شده به طوری که طبق گزارشهای موجود در ماه فوریه سال جاری برای اولین بار در یک سال اخیر مازاد تراز تجاری چین کاهش یافته است که دلیل آن کاهش صادرات به دلیل تنزل سطح تقاضا برای کالاهای صادراتی چین در ایالات متحده آمریکا است. این کاهش به دلیل تنزل سطح تقاضا برای تولیدات چینی در بازار آمریکا و تاثیر مخرب ارزش پایین دلار در تعاملات تجاری است.
وانگ کویینگ، اقتصاددان ارشد امور چین در مورگان استنلی نیز معتقد است کاهش تقاضا برای تولیدات چینی موجب میشود تا نرخ رشد اقتصادی چین در سال جاری کمتر از برآوردهای قدیمی شود که در این میان مساله تورم بالا هم حائز اهمیت است زیرا نرخ بالای تورم در این کشور اقتصاد خانوادهها را با مشکلات بزرگی مواجه کرده است و در صورت کاهش مراودات تجاری چین با کشورهای دیگر این فشار دو چندان خواهد شد.
دلایل کاهش نرخ رشد صادرات چین
اگرچه بالا رفتن هزینه حمل و نقل دریایی یکی از انکارناپذیرین دلایل در کاهش نرخ صادرات چین به شمار میآید، اما کارشناسان مسایل بازرگانی و تجاری این کشور بحران اقتصادی آمریکا و احتمال وارد شدن بزرگترین اقتصاد جهان به ورطه رکود، افزایش ارزش یوان که سبب گرانتر شدن تولیدات چین در بازارهای بینالمللی شده است، افزایش هزینههای تولید که به دلیل رشد قیمت مواد اولیه ایجاد شده و حذف انگیزههای تولیدی که دولت چین پیش از این برای تشویق تولیدکنندگان به آنها ارائه میکرد را از مهمترین دلایل کاهش صادرات این کشور عنوان میکنند.
اما حقیقت این است که پیش از اینکه تحلیلگران اروپایی و آمریکایی چنین خطری را احساس کنند کارشناسان اقتصادی چین به فکر علاج بیماری که سلامت پیکره اقتصاد این کشور را به واسطه افزایش روزافزون صنایع دریایی چین، تهدید میکنند، افتادهاند چرا که موضوع تنها از دست دادن بازار آمریکا نیست بلکه اروپاییان هم با توجه به تغییر و تحولات سرسامآور قیمتهای تمام شده کالاهایی که از چین به این کشور وارد میشود، اعلام کردهاند که در صورت ادامه این روند ممکن است در مورد خرید از چین به عنوان یک بازار نسبتا قدیمی تجدید نظر خواهند کرد.اینک این سوال مطرح است که در صورت حذف یا کمرنگ شدن چین چه کسی از روی نیمکت ذخیره خود را برای حضور در میدان گرم و مطالبات تجاری بازارهای جهانی آن هم در ابعاد وسیع از اروپا گرفته تا آمریکا را برآورده خواهد کرد؟
منبع: اکونومیست
ارسال نظر