اقتصاد نئوکلاسیک بر مبنای مجموعهای از فرضهای اساسی که هسته اصلی آن را شکل میدهد به تبیین مدلها و قواعدی جهانشمول میپردازد و از این قواعد برای مطالعه موارد خاص و قضاوت درباره آنها بهره میبرد. به این ترتیب این جریان درگیر بدهبستانی میان سازگاری درونی و سازگاری خارجی است؛ یعنی با اینکه توانسته است نظریههای خود را به شکلی سازگار و بدون تناقض درونی طراحی کند از توضیح بسیاری از پدیدههای جهان واقع ناتوان مانده است. کوز در اینباره چنین میگوید: «جریان اصلی علم اقتصاد... در طول زمان هر چه…