در یکی از رخدادهای شبکهسازی اخیر، با متخصص جوانی آشنا شدم که در پنج سال اول فعالیت حرفهای خود بود (نامش را بگذاریم آنا). او در حال جمعآوری شورای راهنمایانش بود و یکی از این راهنماها نگرانش کرده بود؛ چون وقتی آنا توصیه او را بلافاصله به کار نمیگرفت و راه پیشنهادی او را نمیرفت، ناراحت میشد. نگرانکنندهتر از آن این بود که علاقه داشت درباره مسائل شخصی آنا هم اظهارنظر کند؛ درباره چیزهایی همچون برنامهریزی آنا برای خانوادهای که میخواست در آینده داشته باشد. این موضوع هنوز برای خود…