در گفتمانهای رایج سیاستگذاری و آکادمیک، اقتصاد زبالهگردی عموما با «غیررسمیبودن» پیوند خورده است. در ادبیات جهانی چهار رویکرد نظری رایج نسبت به اقتصاد غیررسمی که زبالهگردانان در آن مشغول به فعالیتند، قابل شناسایی است که هر یک از این رویکردهای نظری اقتضائات سیاستگذارانه متفاوتی دارد. این سنتهای نظری شامل رویکرد دوگانهگرا، ساختارگرایی، رویکرد نئولیبرال و نظریه تولید مشترک است.