مسوولیتپذیری کسب و کارها یکی از داغترین مباحث سالهای اخیر اقتصاد و مدیریت بوده است. بحث این است که شرکتها نباید به قیمت فدا کردن آینده یا منافع جامعه و ذینفعان خود، به هر روشی برای سودآوری دست بزنند. اما تلههای بسیاری در مسیر مسوولیتپذیری وجود دارد. شاید حتی بتوان گفت که از نظر مسوولیتپذیری کسبوکارها، عالی و بینقص بودن بهواقع دشمنِ خوب بودن است. به عبارت دیگر، هدفگذاریهای آرمانگرایانه میتواند خطرات زیادی به دنبال داشته باشد.