دیدگاه متفاوت سندرز در مورد خاورمیانه
سیجیورلمن
مفسر سیاسی و اجتماعی
هیلاری کلینتون سال ۲۰۱۶ همانند کلینتون سال ۲۰۰۸ خواهد بود. اما این بار هیلاری کلینتون به جای یک جوان موفق کاریزماتیک با پسزمینههای متفاوت، توسط پیرمرد نامرتب ۷۴سالهای از ایالت شمال شرقی ورمونت تعقیب میشود.
برنی سندرز که خود را سوسیالیست میداند، اکنون نابغهای است که رویای هیلاری را برای تبدیل شدن به نخستین رئیسجمهوری زن آمریکا تهدید میکند.
برنی در سال ۲۰۱۶ نماینده مردی برای درمان بیماریهای داخلی ایالات متحده است.
سیجیورلمن
مفسر سیاسی و اجتماعی
هیلاری کلینتون سال ۲۰۱۶ همانند کلینتون سال ۲۰۰۸ خواهد بود. اما این بار هیلاری کلینتون به جای یک جوان موفق کاریزماتیک با پسزمینههای متفاوت، توسط پیرمرد نامرتب ۷۴سالهای از ایالت شمال شرقی ورمونت تعقیب میشود.
برنی سندرز که خود را سوسیالیست میداند، اکنون نابغهای است که رویای هیلاری را برای تبدیل شدن به نخستین رئیسجمهوری زن آمریکا تهدید میکند.
برنی در سال ۲۰۱۶ نماینده مردی برای درمان بیماریهای داخلی ایالات متحده است. او قول داده است نظام مالی را اصلاح کند و به قول خودش به تصاحب سیاستمداران توسط طبقه میلیاردرها پایان بخشد.
او تعهد کرده است که سیستم مالیاتی را اصلاح کند و به بیان خودش سازمانها و ثروتمندان را مجبور کند که سهم منصفانه خود را بپردازند. او همچنین قول داده که به سطح نابرابری درآمد و به تعبیر خودش دهک اول که برابر با مجموع چهار دهک پایین کشور ثروت دارند، رسیدگی کند. او همچنین قول داده تا با تغییر وضعیت آب و هوایی، نظام عدالت کیفری و نبرد شکست خورده آمریکا در برابر مواد مخدر مقابله کند.
تعداد جمعیتی که در سخنرانیهای وی شرکت میکنند نشانی از این است که تا چه میزان سیاستهای داخلی عمیقا در طبقه کارگر و متوسط طنین انداز میشود.
چیزی که از سندرز نمیتوان شنید، حرف زدن در مورد سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا است. وقتی که از او در مورد نقش آینده آمریکا در خاورمیانه سوال شد، او به سادگی پاسخ داد: «من در مخالفت با جنگ عراق رای دادهام.»
بنابراین برای درک اینکه چگونه برنی سندرز با رئیسجمهوری خود ایالات متحده را در آن سوی آبها رهبری خواهد کرد، نیاز داریم تا نگاهی به آرای وی در سنا و عباراتی که در محافل عمومی بیان کرده است، بیندازیم.
آرای سندرز در سنا خبر خوبی برای کسانی است که مخالف مداخله نظامی آمریکا در خاورمیانه هستند. او نه تنها در سال ۲۰۰۳ در مخالفت با جنگ عراق رای داد، بلکه در مخالفت با جنگ عراق و کویت در سال ۱۹۹۰ نیز رای داد. با وجود این سندرز به افزایش تعداد نظامیان در عراق در سال ۲۰۰۸ رای داد.
در سال ۲۰۰۷ سندرز به قطعنامهای در مورد ایران رای داد که او را خارج از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه قرار میداد (به نحوی حمایت از ایران بود). این لایحه تاکید میکرد که «هر گونه اقدام نظامی تهاجمی در برابر ایران باید به صراحت توسط کنگره تصویب شود. »
در یکی از جلسات سنا سندرز گفت: «اعتبار آمریکا در سطح بینالمللی به شدت آسیب دیده است و منابع حیاتی نظامی، دیپلماتیک و اطلاعاتی از جنگ در افغانستان منحرف شدهاند- جنگی که من از آن حمایت کردم و کشوری که این دولت آن را به طور فزاینده نادیده گرفته است و اکنون، پس از خطاهای بسیار و از دست رفتن زندگیهای فراوان و تخریب زیاد، دوباره درصدد به راه انداختن جنگ دیگری در خاورمیانه و این بار با ایران است.
من میترسم که این دولت از خطای عظیم و قضاوت نادرست خود در حمله به عراق هیچ چیز یاد نگرفته باشد.»
در مورد درگیری فلسطینیان و رژیم صهیونیستی موضع سندرز کمی پیچیده است. سندرز یک آمریکایی یهودی لیبرال است که از «توافق دو مرحلهای» حمایت میکند. در رویدادی در ماه گذشته سندرز به یک خبرنگار گفت که «فلسطینیان به کشوری که متعلق به خود آنها باشد میرسند و ایالات متحده باید آنچه میتواند انجام دهد تا مطمئن شود که این کشور اقتصادی قدرتمند دارد. رژیم صهیونیستی باید در امنیت زندگی کند و نباید مورد حمله قرار بگیرد.» در اینجا نخستین مساله پیش میآید و آن این است که جمله پایانی عبارت بالا در مورد پایان اشغال غیرقانونی کرانه باختری، شرق بیتالمقدس و نوار غزه چیزی نمیگوید و تقریبا همانند تمام رهبران سیاسی در واشنگتن در حمایت از رژیم صهیونیستی اعلام شده است.
واشنگتن پست به این نکته اشاره کرده است که هر بار از او در مورد این اختلافات سوال شده، پاسخ دقیقا یکسانی داده است.
حتی در جریان بمباران ۵۱ روزه رژیم صهیونیستی و حمله به غزه با موافقت با این کار به سیاست واقعی ایالات متحده در حمایت از رژیم صهیونیستی بازگشت.
سندرز در مصاحبهای در ابتدای سال میلادی، در این باره میگوید: «اگر میخواهید به شما بگویم راه حلی جادویی برای مسالهای که ۵۰ سال ادامه داشته است، دارم؛ این طور نیست.»
نداشتن راهحل به معنی تداوم وضعیتی است که تنها برای رژیم صهیونیستی خوب است. در حالی که راهکار سادهای وجود دارد و آن قانون بینالمللی است که شامل بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ و حق بازگشت پناهجویان فلسطینی به خانههای خود است.
ارسال نظر