کارنامه نفت در 3 دولت گذشته
گروه نفت و پتروشیمی - حمزه بهادیوند چگینی: با آنکه میزان تولید نفت ایران در فاصله سال‌های 57 تاکنون بیش از 30 درصد افت را تجربه کرده است، با این حال بررسی‌های دنیای اقتصاد نشان می‌دهد اوج تولید نفت کشورمان با رقم 4 میلیون و 50 هزار بشکه درسال86 بوده که از سال 57 تاکنون بی‌سابقه است.
آمارهای تولید نفت ایران نشان می‌دهد با پیروزی انقلاب اسلامی و تا سال ۱۳۶۸ میزان تولید نفت کشورمان با حدود ۴۵ درصد افت به ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه رسید که از این منظر باید گفت، سطح تولید در زمان جنگ تقریبا معادل سال ۹۲ بوده است که نشان‌دهنده تاثیر ۲ عامل تحریم و سوء‌مدیریت در صنعت نفت کشورمان در سال‌های اخیر است و مبین این واقعیت است که این دو عامل به اندازه یک جنگ ویرانگر هشت ساله اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار داده است.
سازندگی نفتی در دوره رفسنجانی روند افزایش تولید نفت از سال‌های ریاست‌جمهوری آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی آغاز شد و تا سال ۸۶ یعنی دو سال بعد از آغاز به‌کار دولت احمدی‌نژاد بی‌وقفه ادامه یافته است.
سردار سازندگی، در شرایطی دولت را در سال ۷۶ تحویل داد که توانست میزان تولید نفت را با ۳۸ درصد رشد مواجه سازد و به این ترتیب سطح تولید را که در زمان آغاز به‌کار دولت در سال ۶۸ به ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه رسیده بود تا یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
در این مدت صادرات نفت نیز با رشد قابل توجه و متناسبی به میزان ۳۴ درصد مواجه شد که دلیل آن گسترش روابط بین الملل دولت به‌خصوص در حوزه نفت بود.
قیمت نفت نیز در این دوره به ۱۷ دلار رسید که در مقایسه با قیمت نفت در زمان جنگ کاهش قابل توجهی را تجربه کرد. طی دوره مورد بررسی نیز قیمت نفت ایران به‌طور میانگین ۱۸ دلار بود که البته در این میان در سال ۶۹ قیمت ۲۰ دلار و در سال ۷۲ قیمت ۱۵ دلار را نیز تجربه کرده بود.
طی دوره ریاست جمهوری رفسنجانی، اتفاق مهم دیگری که افتاد صادرات دوباره فرآورده‌های نفتی بود که در سه سال منتهی به سال ۶۸ به صفر رسیده بود. به این ترتیب سال ۷۶ در شرایطی که دولت به پایان کار خود نزدیک می‌شد، روزانه ۲۵۰ هزار بشکه فرآورده نفتی صادر می‌کرد که این رقم در مقایسه با سال آغاز به‌کار دولت به ۴ برابر رسیده بود. در این میان نکته جالب کاهش شدید واردات فرآورده در همین سال‌ها است. طی سال‌های ۶۸ تا ۷۶ میزان واردات فرآورده‌های نفتی از ۱۳۴ هزار بشکه به ۷۶ هزار بشکه رسید و بیشتر مصرف داخلی از محل تولید کشور تامین و مازاد آن نیز صادر می‌شد.
تولید گاز نیز به دو برابر افزایش یافت و به ۶۳ میلیارد مترمکعب در روز رسید. البته موفقیت‌های کشور در حوزه گاز همواره ناچیز بوده و هنوز هم در این زمینه موفقیت چندانی نداریم. با این حال در دولت هاشمی، برنامه‌های تولید گاز از میادین مختلف از جمله پارس‌جنوبی هنوز شروع نشده بود و بیشتر تمرکز کشور بر موضوع نفت و توسعه تولید و صادرت بود تا راه‌اندازی گاز در کشور.
خاتمی و ثبات در تولید و صادرات
دوران خاتمی دوران باثباتی برای صنعت نفت کشورمان بود. میزان تولید نفت که در ابتدای دولت ۳ میلیون و ۶۲۳ هزار بشکه در روز بود، به ۳ میلیون و ۸۴۰ هزار بشکه رسید. این در حالی است که درآمدهای دولت خاتمی نسبت به دولت سازندگی بیش از ۶۰ درصد افزایش یافت، اما با این حال توسعه نفت نیز به کندی صورت گرفت. بخشی از این موضوع به‌دلیل تمرکز دولت بر موضوع گاز بود. دولت خاتمی به شدت بر توسعه میادین پارس جنوبی تاکید داشت به طوری که در مدتی کوتاه ۱۰ فاز پارس جنوبی به بهره‌برداری رسید و میزان برداشت ایران و قطر از این میدان مشترک گازی با هم برابر شد، در حالی که امروز و بعد از هشت سال از آن زمان به میزان یک سوم قطر برداشت می‌کنیم به عبارتی پس از گذشت این سال‌ها ۷۰ درصد دیگر از قطر عقب مانده‌ایم. دراین‌رابطه روز پنج‌شنبه آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی؛ رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در سومین سمپوزیوم بین‌المللی ایران ۱۴۰۴ گفت: در طول چند سال اخیر به دلیل سیاست‌های نادرست برخی، خیلی از امکانات را از دست دادیم و اگر سیاست‌های پیش‌بینی شده درست عملیاتی می‌شد، ما از قطر در برداشت نفت و گاز از حوزه پارس جنوبی عقب نمی‌ماندیم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه ایران دارای منابع مختلف انرژی‌های فسیلی است، گفت: اگر به صورت بهینه و درست از منابع انرژی کشور استفاده می‌شد، قدرت عظیمی را که حاصل از انرژی است بیش از امروز داشتیم، اما متاسفانه فرصت‌های زیادی را از دست داده‌ایم.وی در ادامه خاطر‌نشان کرد: در زمان ما قراردادی با ترکمنستان امضا کردیم و گاز این کشور را ۲۵ دلار می‌خریدیم و ۹۵ دلار به ترکیه می‌فروختیم که سود زیادی برایمان داشت، حتی با آنها قرارداد بستیم برای اینکه وابستگی آنها به روسیه کم شود همه گاز آنها به‌جز گاز مصرفی‌شان را بخریم تا انحصار گاز در منطقه در اختیار ایران باشد.
هاشمی‌رفسنجانی ادامه داد: اگر خط لوله‌های نفت و گاز از ایران عبور می‌کرد، امنیت دنیا وابسته به ایران بود و این‌قدر به آسانی مزاحم ایران نمی‌شدند و این تهدیدها در کار نبود.وی در ادامه افزود: ما همه امکانات را در طول این چند سال گذشته به‌خاطر سیاست‌های نادرست برخی از دست دادیم، البته کار از اختیار ما در رفته و برگرداندن آن سخت است.
البته باید این نکته را در نظر داشت که توسعه درآمدهای نفتی دولت در این دوره به‌دلیل افزایش قیمت نفت بود. میانگین بهای نفت در دولت خاتمی در حدود 25 دلار بود که این رقم تقریبا دو برابر قیمت در دولت رفسنجانی بود.
ثبات تولید نفت عینا در مورد صادرات نیز قابل بررسی است. ایران در آغاز دولت اصلاحات روزانه 2 میلیون و 300 هزار بشکه نفت صادر می‌کرد درحالی‌که این میزان در پایان دولت به 2 میلیون و 550 هزار بشکه رسیده بود. این در شرایطی است که دولت در این مدت تولید گاز را به میزان 70 درصد افزایش داد و به 120 میلیارد مترمکعب در روز رساند که این مساله برای کشور از ابعاد اقتصادی و سیاسی اهمیت فوق‌العاده‌ای داشت.
البته طی این مدت مصرف داخلی گاز نیز افزایش یافته و برنامه‌های گازرسانی در سطح کشور با جدیت دنبال شده است و همین موضوع باعث شده کشور نتواند به‌رغم تولید بیشتر گاز صادرات قابل توجهی داشته باشد، به طوری‌که دولت خاتمی در شرایطی به‌کار خود پایان داد که روزانه 5/3 میلیارد مترمکعب گاز نیز صادر کرده‌ایم. در این میان صادرات فرآورده نیز طی 8 سال دولت اصلاحات با تغییرات خاصی همراه نبود و همان ثبات که در حوزه نفت خام حاکم بود در مورد فرآورده نیز مشهود است.
دولت مهر و بی‌مهری به نفت
بعد از زمان جنگ که صنعت نفت و تاسیسات نفتی ایران جزو اولین اهداف نظامی عراق محسوب می‌شدند و آماج بمباران‌های رژیم عراق بودند، بدترین کارنامه نفتی کشور در بعد تولید و صادرات نفت مربوط به دولت‌های احمدی‌نژاد به‌خصوص دولت دهم بود. این در حالی است که تا پیش از جلوس میرکاظمی بر کرسی نفت، هنوز می‌توان کارنامه دولت نهم را تاحدی در راستای توسعه صنعت نفت تعبیر کرد که به گواهی کارشناسان، دلیل این امر نفتی بودن وزرای دولت اول احمدی‌نژاد و اهتمام آنان بر توسعه صنعت نفت بود.
مهندس وزیری‌هامانه و مهندس نوذری دو وزیر نفتی بودند که در دولت نهم روی کار آمدند، اما مغایرت اهداف توسعه‌ای این افراد با اهداف پوپولیستی احمدی‌نژاد باعث شد هر دو از مسند وزارت کنار روند و کار به میرکاظمی سپرده شود که هیچ سابقه عملیاتی در بحث نفت نداشت؛ هرچند وزارت به میرکاظمی هم وفا نکرد و وی جای خود را به رستم قاسمی داد. به هر حال دولت احمدی‌نژاد پردرآمدترین دولت ایران از منظر درآمدهای نفتی است. دوره وی مصادف شد با قیمت‌های بالای نفت به طوری که تا پیش از وقوع بحران جهانی که قیمت نفت به حدود 140 دلار در هر بشکه رسیده بود، دولت به سرعت و با صادرات 2 تا 4/2 میلیون بشکه‌ای در روز درآمدی در حدود 575 میلیارد دلار تا سال 91 کسب کرد. این رقم در 6 ماهه اول سال جاری البته کاهش قابل توجهی را تجربه کرده است.
قیمت نفت در این دوره قابل مقایسه با دولت‌های قبل نبود. احمدی‌نژاد به‌رغم آنکه تولید را در مسیر کاهشی هدایت می‌کرد، اما خزانه را از دلارهای نفتی پر کرد، دلارهایی که خیری برای صنعت نفت نداشت. احمدی‌نژاد شبیه هیچ‌کدام از روسای جمهور پیشین نبود. پول نفت را نه برای توسعه صنعت نفت هزینه کرد و نه روی توسعه منابع گازی تمرکز قابل قبولی داشت. حضور وی باعث خروج شرکت‌های مهمی شد که خاتمی آنها را برای سرمایه‌گذاری در صنعت نفت متقاعد کرده بود و توسعه میادین نفت و گازی کشور را به خوبی بر عهده گرفته بودند. دخالت احمدی‌نژاد در نفت تا جایی بود که خود را وزیر نفت نیز می‌دانست در نتیجه وزرا بی اختیار و تنها مجری دستورات وی بودند. شرکت‌های اروپایی دراین دوره جای خود را به شرکت‌های چینی دادند و در 8 سال حتی یک فاز پارس جنوبی به تولید نرسید و عملیات برداشت از بسیاری میادین مشترک نفت و گاز روند معکوسی را در پیش گرفت.
در این میان دولت احمدی‌نژاد با شرایطی روبه‌رو بود که خود دولت مسبب اصلی آن محسوب می‌شود. با مراجعه به آمارها باید گفت دولت احمدی‌نژاد در مقایسه با سال 84، 630 میلیون بشکه کاهش نفت را تجربه کرده که با احتساب میانگین 65 دلار برای نفت در این مدت باید گفت احمدی‌نژاد هزینه فرصت ناشی از کاهش صادرات را به میزان 41 میلیارد دلار به کشور تحمیل کرده است. این رقم دو و نیم برابر میانگین درآمد سالانه نفت ایران در دولت سازندگی و 8/1 برابر درآمد میانگین سالانه نفتی در دولت خاتمی است.
روحانی در جست‌وجوی تدبیر برای نفت
دولت روحانی در شرایطی کشور را به دست گرفت که تولید نفت ایران به حداقل آن در سال‌های پس از انقلاب به استثنای زمان جنگ رسیده بود. با این حال وزیر نفت کشورمان به دنبال آن است که در کمترین زمان ممکن و با تمرکز کامل بر نفت و گاز، ایران را به اوج اقتدار خود بازگرداند. اظهارات زنگنه در زمینه افزایش تولید نفت و اقدامات دولت در راستای بهبود وضعیت سیاسی ایران به‌خصوص در حوزه نفت موضوعاتی است که نشان از عزم جدی دولت در این عرصه و احتمال بالای موفقیت آن دارد. دولت قصد دارد تولید را به بیش از 4 میلیون بشکه در روز برگرداند و این به معنای آن است که در تلاش است لااقل روزانه 4/1 میلیون بشکه در روز تولید نفت را افزایش دهد. این به معنای افزایش ظرفیت تولید به میزان 600 میلیون بشکه در سال است که با قیمت 100 دلار برای هر بشکه می‌تواند 66 میلیارد دلار درآمدعاید دولت کند. البته نگرانی‌ها و مشکلاتی در این میان وجود دارد، اما از لحاظ تئوریک و با فرض حصول نتایج کافی از سیاست‌های دولت و وزیر نفت می‌توان این احتمال را بالا دانست. آنچه در این دوره قابل ذکر است تداوم وزارت زنگنه در حوزه نفت بعد از یک وقفه 8 ساله و ادامه همان سیاست‌های دولت خاتمی با یک استراتژی جدید و کامل‌تر است. زنگنه بر توسعه میادین نفتی و گازی مشترک تاکید دارد و در نظر دارد بهره‌برداری از میادین پارس جنوبی را به سرعت عملیاتی کند. به دنبال بازگرداندن سرمایه‌گذاران اروپایی است و به این منظور قراردادهای نفتی را مورد بازنگری جدی قرار داده است تا انگیزه‌های کافی را برای حضور سرمایه‌گذاران خارجی فراهم سازد.
زنگنه امیدوار است در اولین ماه‌های سال 93 بهره‌برداری از فازهای با اولویت پارس جنوبی را برای تامین کامل نیاز کشور به گاز عملیاتی کرده و در عین حال صادرات گاز را تقویت کند. در دوره وی، عادلی به عنوان دبیر کل کشورهای صادرکننده گاز انتخاب شد و این موضوع موفقیت‌هایی را در ماه‌های پیش رو برای کشورمان به همراه دارد.
در نهایت باید گفت دولت رفسنجانی به‌دلیل ظرفیت‌های خالی که صنعت نفت در اختیار داشت و به‌دلیل بازگشت ظرفیت‌های تولید بعد از جنگ با رشد قابل توجهی در تولید و صادرات مواجه شد بهترین دولت در زمینه رشد تولید و صادرات محسوب می‌شود و دولت احمدی‌نژاد از حیث افت شدید تولید بدترین دولت به شمار می‌رود. البته بررسی سایر مولفه‌های اقتصادی در دستور کار این گزارش نیست، وگرنه باید گفت بالاترین تورم نیز در این مدت به دولت رفسنجانی و بعد از آن احمدی‌نژاد تعلق دارد. ذکر این نکته ضروری است که تنها دولتی که در 25 سال اخیر بهترین کارنامه اقتصادی را از حیث روند باثبات از خود بر جای نهاده، دولت خاتمی است که اگرچه در روند تولید و صادرات نفت ثبات قابل توجهی را تجربه کرده است اما متغیرهای دیگر اقتصادی از قبیل تورم، بیکاری، رشد اقتصادی، رشد نقدینگی و... نیز در دولت‌های هفتم و هشتم در حد نرمال و متعادلی قرار داشت. به هر حال بیشترین رقم رشد اقتصادی به دولت خاتمی (دولت هشتم) با رقم 3/7 درصد و کمترین آن به دولت احمدی‌نژاد (دولت دهم) با رقم 8/1 درصد تعلق دارد و این در حالی است که دولت دهم پردرآمدترین دولت ایران در 35 سال اخیر بوده است.

کارنامه نفت در 3 دولت گذشته

کارنامه نفت در 3 دولت گذشته

کارنامه نفت در 3 دولت گذشته