آغاز سفر تاریخی مارکوپولو به آسیا<br>
مارکو پولو، بازرگان و جهانگرد افسانهای ایتالیا، در آوریل سال ۱۲۷۱ میلادی روانه سفری پر ماجرا به سرزمین شرق شد. سفر مارکو در سرزمینهایی مانند فلسطین، ایران، ترکستان و سرانجام چین ادامه یافت. مارکو پولو در سال ۱۲۹۲ میلادی (۶۹۲ قمری) از طریق سوماترا، جاوه، سیلان، سواحل هندوستان، ایران و بالاخره سواحل دریای سیاه و قسطنطنیه به ونیز بازگشت. مارکو در قرن هفتم هجری/سیزدهم میلادی به ایران سفر کرد. تبریز نخستین شهر بزرگ ایران بود که مارکو به آن وارد شد. وی آن را با نام «تاوریز» میخواند. شهر تبریز در زمان اباقاخان (۶۸۰ ـ ۶۶۳) یعنی چند سال قبل از ورود مارکوپولو به آنجا مقر اصلی ایلخانان بود.
مارکو پولو، بازرگان و جهانگرد افسانهای ایتالیا، در آوریل سال ۱۲۷۱ میلادی روانه سفری پر ماجرا به سرزمین شرق شد. سفر مارکو در سرزمینهایی مانند فلسطین، ایران، ترکستان و سرانجام چین ادامه یافت. مارکو پولو در سال ۱۲۹۲ میلادی (۶۹۲ قمری) از طریق سوماترا، جاوه، سیلان، سواحل هندوستان، ایران و بالاخره سواحل دریای سیاه و قسطنطنیه به ونیز بازگشت. مارکو در قرن هفتم هجری/سیزدهم میلادی به ایران سفر کرد. تبریز نخستین شهر بزرگ ایران بود که مارکو به آن وارد شد. وی آن را با نام «تاوریز» میخواند. شهر تبریز در زمان اباقاخان (۶۸۰ ـ ۶۶۳) یعنی چند سال قبل از ورود مارکوپولو به آنجا مقر اصلی ایلخانان بود. در این زمان با سقوط بغداد و افول رونق آن، تبریز اهمیتی بیش از پیش یافته بود. بهویژه که جاده تجارتی هندوستان به قسطنطنیه در آن ایام از این شهر میگذشت. او میگوید: «تبریز از چنان موقعیت خوبی برخوردار است که کالای بازرگانی از هندوستان و بغداد و موصل و هرمز و جاهای دیگر به آسانی وارد شهر میشود... مردم از راه داد و ستد و پیشهوری روزگار میگذرانند و پیشه وری عبارت است از پارچهبافی به انواع گوناگون، پارچههایی گرانبها از زر و ابریشم بافته میشوند. در اینجا سنگها و مرواریدهای گرانبهایی هم خرید و فروش میشود و دادوستد در شهر بسیار خوب است و بازرگانان مسافر به سودهای کلانی میرسند.» چنانکه پیداست مولفههای اقتصادی و تجاری محور توصیفات مارکو را تشکیل میدهد. ظاهرا در زمان مارکو اروپاییهای زیادی در تبریز به سر میبردند. او میگوید: «بازرگانان لاتینزبان زیادی به تبریز میآیند». نکته دیگر وجود «ارمنیها، نستوریها، یعقوبیها و گرجیها» در تبریز است. این دقت مارکو برای اروپاییان که از مدتها قبل فقط کلیسای رومی را میشناختند قابل توجه است. وی در راه بازگشت در سال ۱۲۹۴ دوباره به تبریز آمد. در این زمان به وجود صومعهای اشاره کرده و میگوید: «در نزدیکی تبریز صومعه خداپسندانهای قرار دارد که اسمش بارساموی مقدس است. راهب بزرگی در کسوت کرملیها با راهبهای زیادی در این صومعه به سر میبرد. آنها برای پرهیز از بیکاری و تنبلی همواره به بافتن کمربندهای پشمی مشغولند... چون این کمربندها درد بدن را برطرف میکنند همه مشتاق به دست آوردن آن هستند.»
ارسال نظر