حضور حداکثری زنان در صنایع روستایی

هدایت‌الله نوری و نرگس علی‌محمدی* این تحقیق توصیفی- تحلیلی و مطالعه‌ای پیمایشی است که داده‌های آن از طریق پرسشگری به صورت مصاحبه با زنان روستایی ۱۵ تا ۶۵ سال منطقه برا آن استان اصفهان تهیه شده است. در این پژوهش تعداد ۱۶۴ زن از ۹ روستای منطقه به روش خوشه‌ای تصادفی و بر اساس تخصیص بهینه گروه‌های سنی مختلف به عنوان نمونه برگزیده شده‌اند. در این مطالعه این سوال‌ها که فعالیت‌های اقتصادی زنان روستایی چه نقشی در اقتصاد روستایی منطقه بر آن دارد؟ و زمینه‌های ایجاد و گسترش فعالیت اقتصادی زنان روستایی کدام است؟ مورد توجه قرار گرفته است. شاخص‌های عمده مورد شرکت داده شده در تجزیه و تحلیل آماری در این تحقیق عبارتند از: ویژگی‌های فردی پاسخگویان(سن، تحصیلات، شغل، وضعیت تاهل، همسر، درآمد همسر، فرزندان)، وضعیت اشتغال یا بیکاری، وضعیت فعالیت اقتصادی زنان (کشاورزی، صنایع روستایی، سایر مشاغل)، نظر خانواده یا همسر زنان شاغل در رابطه با اشتغال، علل و انگیزه اشتغال، سهم درآمد زنان از درآمد خانواده، میزان رضایت از درآمد، موارد مصرف درآمد، وضعیت مالی در صورت عدم فعالیت و ادامه فعالیت در صورت کافی بودن درآمد خانوار، تخصص و تجربه در زمینه حرفه، اهمیت برخورداری از شغل و رضایت شغلی، فرصت‌های شغلی موجود در منطقه، موانع و مشکلات اشتغال زنان. نتیجه و ارائه راهکار: منطقه مورد مطالعه در زمینه فعالیت اقتصادی زنان روستایی از ابعاد بسیاری شرایط معمول نواحی روستایی کشورهای در حال توسعه را دارا است. فعالیت‌های اقتصادی در چارچوب فیزیکی خانه، فعالیت سنتی تولیدی در پایین‌ترین سطح تکنولوژی، عدم آشنایی و کنترل بر شرایط و مناسبات کاری خود و اغلب کار بدون دریافت دستمزد از ویژگی‌های معمول کار زنان روستایی در ناحیه براآن است. با وجود این در این منطقه به لحاظ برخورداری از شرایط نسبتا مناسب کشاورزی و به تبع آن درآمد نسبتا خوب خانوادگی، نزدیکی به شهر و ارتباط تنگانگ این منطقه با شهر بزرگی چون اصفهان، گذشته از فعالیت عمده قالیبافی که به شکل سنتی در منطقه اجرا می‌شود، بسیاری از جلوه‌های منفی اشتغال زنان چون فعالیت مداوم و بدون دستمزد در فعالیت‌های دامداری و کشاورزی خیلی نادر به چشم می‌خورد. این شرایط کلی موجب شده زنان این ناحیه که به ویژه با توجه به جوانی جمعیت، توانمندی عظیمی برای توسعه منطقه دارد، مشارکت بسیار ناچیزی در فعالیت اقتصادی داشته باشند. با مشاهده ارقام انواع فعالیت‌های اقتصادی زنان روستایی می‌توان به این نتیجه دست یافت که اکثر زنان روستایی منطقه براآن در بخش صنایع روستایی مشغول به انجام فعالیت هستند و کمتر در فعالیت‌های کشاورزی و... مشارکت دارند، لذا با مساعد شدن شرایط فرهنگی محیط از طریق آموزش به مردان در مورد کار زنان، می‌توان شاهد گسترش فعالیت زنان در کشاورزی و سایر مشاغل بود. از مجموعه نتایج تجزیه و تحلیل داده‌ها در این پژوهش مشخص شد که انگیزه‌های اقتصادی چون کسب درآمد، کمک به اقتصاد خانواده و داشتن اشتغال، البته در کنار فرصت‌های فعالیت در وضع موجود و نظر همسر و خانواده، به ترتیب مهم‌ترین شاخص‌های موثر در فعالیت اقتصادی و چگونگی آن برای زنان منطقه روستایی براآن است. این نتایج حاکی از آن است که زمینه‌های بسیار مناسبی برای توسعه این بخش از جامعه، در منطقه وجود دارد. * گروه جغرافیای دانشگاه اصفهان، کارشناسان ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی