تهیه‌کننده، شجاع‌ترین فعال اقتصادی است

محمد خرمی - اگر فیلم‌های سینمایی را به دو گروه فیلم‌هایی که به اقتصاد سینما کمک می‌کنند و فیلم‌هایی که به اعتبار سینما می‌افزایند تقسیم کنیم، آن وقت می‌توان گفت که به دلیل عدم موفقیت در جشنواره‌های جهانی و افت فروش فیلم‌ها در اکران، سینمای ایران در سال‌های اخیر ناموفق عمل کرده است. همین دیدگاه و قاچاق فیلم، اختلاف تهیه‌کنندگان، افت فروش فیلم‌ها، تشکیل فدراسیون تهیه‌کنندگان و توزیع‌کنندگان سینمای ایران و عدم موفقیت در تولید فیلم از جمله موضوعاتی بود که در گفت‌وگو با مرتضی شایسته مطرح شد. تهیه‌کننده‌ای که مدیریت «هدایت فیلم» را بر عهده دارد. گفت‌وگو با شایسته که نسبت به شایعات پیرامون خود موضع می‌گیرد با ۳۰ دقیقه تاخیر از طرف او و دخترش انجام ‌شد. مرتضی شایسته که توزیع فیلم «سنتوری» را بر عهده دارد پس از گفت‌وگو از تلاش خود، فرازمند تهیه کننده فیلم و داریوش مهرجویی برای اکران این فیلم خبر داد و ابراز امیدواری کرد که به زودی سنتوری را در سینماهای کشور خواهیم دید. در گفت‌وگویی که در ادامه می‌خوانید رییس اتحادیه تولیدکنندگان از مشکلات اقتصادی سینمای ایران می‌گوید و از برخی مسوولان و همکاران خود گله می‌کند.

آقای شایسته در سال‌های اخیر خبرهای نگران‌کننده‌ای از سینمای ایران به گوش می‌‌رسد که این صنعت را از نظر اقتصادی دچار مشکلات بسیاری کرده و حتی به اعتقاد برخی از منتقدان زمان زیادی تا ورشکستگی سینمای ایران باقی نمانده است. به عنوان یک تهیه‌کننده فعال چه نظری در این باره دارید؟

شکی نیست به دلیل از دست دادن بسیاری از موقعیت‌های اقتصادی از سوی تهیه‌کنندگان، وضعیت اقتصادی صاحبان فیلم نسبت به گذشته بدتر شده است.

در دهه‌های گذشته اگر فیلمی با هزینه ۱۰۰میلیون تومان ساخته می‌شد، صدا و سیما این فیلم را حدود ۴۰میلیون تومان خریداری می‌کرد، دولت نزدیک به ۳۰میلیون تومان برای فیلم پرداخت می‌کرد و بقیه هزینه‌ها نیز در زمان اکران فیلم جبران می‌شد.این موقعیت‌ها در‌حال‌حاضر از دسته رفته و تقریبا تنها منبع درآمدی فیلم برای تهیه‌کنندگان، گیشه سینما است، که این موقعیت نیز به دلایل رعایت نکردن قانون کپی‌رایت تا حدودی از دست رفته است.سینماهای کشور نیز در تعداد محدودی از شهرها مانند تهران، شیراز، اصفهان، رشت، مشهد و تا حدودی اهواز خلاصه شده است و فیلم‌ها در بقیه شهرها به دلیل از دست دادن فرصت اقتصادی خود درآمدی برای تهیه‌‌کنندگان ندارند. به دلیل فرسودگی سینماها، فروش در بسیاری از شهرها به شدت پایین آمده است. به عنوان مثال در سال ۱۳۷۰ در تبریز فیلمی اکران شد که ۳۰میلیون تومان فروش داشت ولی امسال پرفروش‌ترین فیلم در تبریز، یک‌میلیون و دویست هزار تومان فروش داشته است، که به هیچ‌وجه قابل مقایسه با سال ۷۰ نیست.

بنابراین هر موقعیت اقتصادی که تهیه‌کنندگان از دست می‌دهند در مقابل درآمد نیز کاهش می‌یابد.

همچنین به دلیل استفاده از قانون تاریخ گذشته در سینما، فناوری و تکنولوژی که در تمام بخش‌ها به کمک اقتصاد آمده است تا حدودی زیادی به ضرر ما شده است و میلیاردها تومان به سینمای ایران خسارت وارد کرده است.

با این روند نزولی اقتصاد سینما که در آن هزینه‌های تولید چند برابر شده و همچنین فرصت های درآمدی از ما گرفته شده است، به وضعیتی دچار شده‌ایم که اگر هزینه‌ها بعد از دو، سه سال جبران شود، احساس موفقیت می‌کنیم.

این ضعف اقتصاد سینمایی کشور در روند کاری فعالان سینما اثر منفی گذاشته است و تولیدات نیز کیفیت خود را از دست داده است.

ضعف بنیه اقتصادی سینمای ایران که در چند سال اخیر بیشتر از گذشته به چشم آمده تا چه حد به وابستگی سینمای ایران به دولت مربوط می‌شود؟

تجربه نشان داده است که سرمایه‌گذاری دولتی در تولیدات سینمایی ناموفق بوده است. بخش عمده‌ای از این تولیدات به صورت سفارش ساخته می‌شود و برخی دیگر ساختار نامناسبی دارند که به همین دلیل اغلب در اکران شکست خورده‌اند.به نظر من دولت باید در ابتدا مشکلات ساختاری سینمای ایران را برطرف سینما را به بخش خصوصی واگذار می‌‌کرد.در‌حال‌حاضر تکلیف دولت با سینما مشخص نیست و گویا بحث خصوصی سازی که در سال‌های اخیر مطرح شده است شامل سینما و سالن‌های سینما نمی‌شود. فیلم‌ها در نهادها و مراکز دولتی بدون اجازه از صاحبان فیلم پخش می‌شود که در هیچ جای دنیا چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد.با این تفاسیر تهیه‌کننده به دلیل سرمایه‌گذاری در زمینه‌ای که از عاقبتش بی‌خبر است، شجاع‌ترین فعال اقتصادی محسوب می‌شود و تنها عشق به سینما است که تهیه‌کنندگان را به فعالیت در این زمینه وا می‌دارد.

وضع مالی بسیاری از تهیه‌کنندگان بغرنج شده است که این زنگ خطری برای سینمای ایران خواهد بود.

سینمای ایران از چه زمانی به این وضعیت دچار شد؟

از سال ۷۳ هزینه‌های تولید در سینما به صورت چشمگیری افزایش یافت، درآمدها به تحقق نرسید و این مساله از سال ۷۹ حادتر شد.

در دو سال اخیر نیز تهیه‌کنندگان برای حفظ سینما و پر کردن اوقات فراغت مجبور به کار خیریه شده‌اند و هیچ منفعتی از سرمایه‌گذاران خود نمی‌برند. آمار نشان می‌دهد در سال چهار فیلم هزینه تولید و پخش خود را جبران می‌کند حدود پنج فیلم بخشی از هزینه‌های تولید و پخش را برمی‌گردانند و بقیه فیلم‌ها حتی نمی‌توانند هزینه پخش خود را جبران کنند.این واقعیت سینمای ایران است وقتی با این مشکلات وضعیت بسیاری از همکارانم را می‌بینم خدا را شکر می‌کنم.

در سال‌های اخیر بیشتر تولیدات سینمایی با هدف گیشه ساخته شده است که به دلیل عدم موفقیت در اکران کمکی به اقتصاد سینمای ایران نکرده‌‌اند. همچنین عدم تمایل تهیه‌‌کنندگان برای ساخت فیلم‌هایی که به اعتبار سینما کمک کنند، این سینما را در جشنواره‌های جهانی نیز ناموفق نشان داده است. به نظر شما شکست در تولید فیلم‌های سینمایی به چه دلیل است؟

نتیجه ضعف اقتصادی سینمای ایران، تولیدات نازل است که در این باره به مسوولان سینمایی کشور هشدار داده‌ایم. وقتی تهیه‌کننده‌ای در سال ۸۴ فیلمی با هزینه ۲۰۰میلیون تومان ساخته است و این سرمایه‌گذاری بازده نداشته، نمی‌تواند فیلم بهتری در سال‌های بعد تولیدکند. ضعف اقتصادی، محدودیت‌ها و ناامنی‌ها در کارهای سینمایی اثر مخرب گذاشته است و زمانی که در بهترین حالت فکر می‌کنی، فیلمی که تولید شده مورد استقبال قرار می‌‌گیرد به دلیل کپی‌های غیرقانونی که در خیابان‌ها به فروش می‌رسد به یک شکست خورده تبدیل می‌شوی. با تمامی این مشکلات سعی می‌کنیم، تا فیلمی تولید شود که به اقتصاد و اعتبار سینما یاری رساند.

در گفت‌وگویی اعلام کرده بودید اگر امنیت فیلم‌ها تامین نشود دیگر فیلم اکران نخواهید کرد با توجه به اینکه فیلم «محاکمه» را در اکران دارید، در حال حاضر امنیت فیلم‌ها تامین شده است؟

به دلیل عدم برقراری امنیت برای فیلم‌های در حال اکران و کم‌کاری برخی از مسوولان، سرمایه تهیه‌کنندگان در مرحله نابودی قرار داشت و دیگر امکان اکران فیلم‌ها نبود. با تلاش‌هایی که در اتحادیه تهیه‌کنندگان، پلیس امنیت و قوه‌قضائیه صورت گرفت تا حدودی این موضوع مهار شد و همچنان این مبارزه ادامه خواهد داشت.

به گفته شما تا حدودی بحث قاچاق فیلم کنترل شده است و دیگر مانند گذشته شاهد این قضیه نیستیم. به نظر شما با ادامه این روند می‌‌توان با این جریان مخرب مبارزه کرد؟

این جریان یک حرکت سازماندهی شده است و در بسیاری از تخلفات شاهد تولید و توزیع فیلم غیرمجاز به صوت صنعتی بوده‌ایم. گردش اقتصادی در سینمای ایران در حدود ۲۵میلیارد تومان در سال است. موسسه‌های قانونی پخش فیلم‌های ویدیویی در بهترین حالت می‌توانند ۱۰۰۰۰ نسخه از یک فیلم که حدود ۳۰میلیون تومان از صاحب فیلم خریده‌اند، کپی کنند ولی شبکه‌های قاچاق ۵۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰۰۰ نسخه کپی و به بازار می‌فرستند که حساب ساده متوجه می‌شوید سود بسیاری نصیب این شبکه‌ها که حق رایت نداده‌اند، می‌شود. به عنوان مثال تکثیر و فروش نسخه غیر قانونی «اخراجی‌ها» در بازار یک‌میلیارد تومان برای شبکه قاچاق درآمد داشته است و گردش اقتصادی شبکه قاچاق بیش از ۴۰۰میلیارد تومان است. با فعالیت‌های صورت گرفته در مبارزه با قاچاق فیلم، کمتر کسی جرات فروش این فیلم‌ها را دارد که مشکلی برای سران پشت پرده شده است. در کشورهای دیگر نیز قاچاق فیلم وجود دارد ولی با جریمه‌های بالایی که در نظر گرفته شده کسی جرات فروش و حمل این فیلم‌ها را ندارد. این فعالیت‌ها باید ادامه پیدا کند و از نیروی انتظامی به دلیل کار بزرگی که انجام داده است،‌ سپاسگذاریم. نیروی انتظامی در این راه تنها است و اگر مبارزه از سوی اتحادیه و نیروی انتظامی صورت نمی‌گرفت، امروز سینمای ایران تعطیل بود.

*تصویب قانون کپی رایت می‌تواند کمک بزرگی به فرهنگ این کشور باشد. چرا به عنوان یک تهیه‌کننده با شرایط موجود پیگیر این موضوع نمی‌شوید؟

پیوستن به پروتکل کپی رایت از خواسته‌های ماست. بسیاری از شبکه‌های ماهواره‌ای فیلم‌های ایرانی را بدون دریافت مجوز پخش می‌کنند و از این طریق درآمد کسب می‌کنند ولی برای صاحبان فیلم هیچ درآمدی ندارد. با تصویب قانون کپی رایت فیلم‌ها را تامین خواهیم کرد و بیش از دو برابر هزینه می‌توانیم درآمد داشته باشیم.

وقت تلف کردن در تصویب قانون کپی رایت که به گفته شما یکی از عوامل ضعف اقتصادی سینمای ایران است به چه دلیل است؟

دولت و مجلس در این زمینه کوتاهی می‌کنند و باید بدانند که پیوستن به پروتکل کپی‌رایت از ساختن سینما واجب‌تر است. صاحبان فیلم در کشورهایی که قانون کپی‌رایت دارند در انتظار هستند که فیلم‌هایشان به صورت غیر قانونی در شبکه‌ای پخش شود تا با ادعای خسارت، مبلغ هنگفتی از این طریق دریافت کنند. احتمال سرقت سرمایه تهیه کنندگان در هر لحظه وجود دارد که نمونه این سرمایه‌گذاری را در هیچ بخشی نمی‌توانید پیدا کنید.

اگر تکلیف قانون کپی‌رایت در این کشور مشخص شود سینما امکان رشد و بالندگی را پیدا می‌کند.

ایده «بیمه سرقت» که از طرف شما مطرح شد در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

طرح بیمه سرقت که سرمایه‌گذاری تولید فیلم را بیمه می‌کند را از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد و معاونت سینمایی پیگیری می‌کنیم. در این زمینه با کارشناسان بیمه نیز صحبت‌هایی کرده‌ایم که اگر این طرح اجرا شود بسیاری از مشکلات رفع خواهد شد.

آیا با این ضعف‌ها و مشکلات که تا اینجای بحث مطرح شده باید به حرف آقای شمقدری مبنی بر تعطیلی صنعت سینما در کشور مانند برخی از کشورها رسید؟

سینمای ایران زنده خواهد ماند و کسی نمی‌تواند آ را تعطیل کند. بحث من با سایر افراد فرق می‌کند و به ضعف‌های سینما می‌پردازد که اگر حل شود سینمای ما در جهان خواهد درخشید.من بابت این که سینما زنده بماند نگرانی خود را عنوان می‌کنم ولی بعضی دوستان برای نماندن سینمای ایران، که این دو دیدگاه متفاوت است.

اتحادیه تهیه کنندگان بیش از دو ماه پیش طی بیانیه‌ای اعلام کرد که در صورت حل نشدن برخی از مسائل جشن سینمای ایران را تحریم خواهد کرد و پس از تشکیل فدراسیون تهیه کنندگان و توزیع کنندگان سینمای ایران از سوی خانه سینما و وزارت ارشاد این جشن از سوی شما تحریم شد.

منشاء این اختلافات که به سینمای ایران ضربه خواهد زد چیست؟

در هم جمع شدن دو گروه از اتحادیه تهیه کنندگان که انتخاب کردند در جایی دیگر غیرممکن است. دوستانی که دوره‌ای ادعا کردند قادر به کار کردن در کنار یکدیگر نیستند حال اصرار می‌کنند که در جایی با عنوان فدراسیون تهیه کنندگان فعالیت کنیم و چه تضمینی است که درباره انتخاب شکل نگیرد؟ دلایل تشکیل فدراسیون تهیه کنندگان برای ما مشخص نیست و باید جواب این سوال را کسانی که پیگیری تشکیل این تشکل هستند پاسخ دهند.

همچنین صنف باید به وسیله اعضای صنف تشکیل شود و دولت نمی‌تواند به عنوان یک طرف مذاکره کننده وارد شود. وقتی ۹۰درصد مشکلات و گرفتاری‌های تهیه‌کنندگان با وزارت فرهنگ و اداره کل نظارت و ارزشیابی است، چرا باید آنها خود را نگران خواسته‌های ما نشان دهند که اگر بسیاری از درخواست‌های ما از طرف وزارت ارشاد تحقق یابد شاید نیازی به تشکیل صنف نیز نباشد. ریشه این انشعابات جلوگیری از عدم فعالیت صنفی تهیه‌کنندگان است که با عمومیت‌سازی خواستار توقف فعالیت‌های اتحادیه هستند. برای بی‌خاصیت‌سازی اتحادیه تصمیم به صنف سازی کرده‌اند که هدف آنها برای ما روشن است و از اینکه اتحادیه فعال است احساس ناراحتی می‌کنند. آقای اربابی ( مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی وزارت فرهنگ و ارشاد) که دلسوز صنف تهیه‌کنندگان شده‌اند با اداره تحت مدیریت ایشان مشکلات لاینحل بسیاری داریم و حالا برای ما تشکیل فدراسیون تهیه‌‌کنندگان می‌دهند که این دلسوزی جای شک دارد.

این شکوکیت شما چیست؟

بحث قبضه کردن و بی‌خاصیت‌کردن سینما است. آقایان می‌خواهند در زمانی که قدرت را در دست دارند، سینما را در کنترل خود بگیرند و احساس می‌کنند باید با بخش‌خصوصی از موضع قدرت برخورد کنند و اصلا نیز به این موضوع فکر نمی‌کنند اگر روزی صندلی مدیریت را تحویل دادند، خیلی چیزها را در دوران خود نابود کرده‌اند.

اختلاف تهیه‌کنندگان از کجا شروع شد که امروز شاهد این اختلافات و انشعاب هستیم؟‌

هنوز خودم دقیقا اطلاع ندارم. تعدادی از تهیه‌کنندگان در برنامه به یک دوره از انتخابات اتحادیه اعتراض کردند و کمیته چهارنفره‌ای را تشکیل دادند که چهل نفر آن نامه را امضا کردند. اتحادیه دوباره انتخابات را برگزار کرد که از آن چهارنفر، سه نفر عضو شورای مرکزی هستند و از ۴۰نفری که نامه را امضا کردند حدود ۳۰۰نفر در مجمع عمومی عضو هستند و هشت نفر دیگر از تهیه‌کنندگان آن‌ها را خائن نامیدند و دست به انشعاب زدند. پشت این اختلافات حرف اصولی وجود ندارد و خواسته آنها فقط تعطیلی اتحادیه بود. این افراد کسانی بودند که زمانی سمت‌هایی داشتند و حالا که وارد بخش‌خصوصی شده‌اند، می‌خواهند همه‌کاره باشند ولی سینما آنها را قبول ندارد.

نباید فراموش کنیم که ما مدیری مثل سیف‌ا... داد نیز در بدنه سینما داشته‌ایم که به دلیل عملکرد سالم و شفاف خود محبوب اهالی سینما است.

دلیل تحریم جشن سینمای ایران که از سوی خانه سینما برگزار می‌شود، تشکیل فدراسیون تهیه‌کنندگان بودیا دلیل دیگری داشت؟

آیین‌نامه جشن سینما هر سال بنا به دلایل نامشخصی تغییر می‌کند و اعضای خانه سینما به آیین‌نامه‌ای که سال گذشته نوشته‌اند هر ساله ایراد می‌گیرند. امسال نیز بدون هیچ مشورتی با اتحادیه تهیه‌کنندگان، آیین‌نامه را تغییر دادند و ما چیزی نگفتیم.به ما اعلام کردند ما داور برای جشن معرفی کنیم که از داورانی که مشخص کردیم، ۴ داور به دلایل نامشخص از طرف آنها جابه‌جا شدند که این تفکر تهیه‌کننده‌ستیزی ما را به جمع‌بندی رساند که این جشنی که مربوط به سینمای ایران نیست را تحریم کنیم.به هیچ عنوان مشکلی با خانه سینما که خود موسس آن بوده‌ایم، نداریم و مشکل چندنفری هستند که خانه را به انحصار خود درآوردند.به آنها که اعتباری در سینما ندارند، توصیه می‌کنیم از این حرکت‌های خود دست بردارند و خانه را به دست کسانی بدهند که بلندنظر و وحدت‌گرا هستند.

آقای شایسته به عنوان سوال آخر آیا سینمای ایران زنده می‌ماند؟

به دلیل علاقه اهالی سینما به این حرفه، سینمای ایران زنده خواهد ماند. شاهد هستیم که در‌حال‌حاضر جلوی حرکت قطار سینما سنگ‌اندازی می‌شود و این قطار را از ریل خارج می‌کنند که اگر با سرعت مناسب از روی ریل‌های خود حرکت کند از مرزهای کشور خارج خواهد شد و بازارهای جهانی را به دست آورد. اهالی سینما در شرایط فعلی خسته‌ و کسل هستند و یک مدیر مجرب باید این غبار ناامیدی را پاک کند و آن زمان است که می‌توان به زنده ماندن سینما امید داشت.