پس از ۲۴ سال سرپیچی بازیکنان تیم ملی ایران در فرانسه تکرار شد
دومنک دهداری میشود؟
سالها از پاییز دلگیری که مرحوم سیروس قایقران در هواپیما امضایش را از پای برگه استعفای دستهجمعی بازیکنان تیم ملی پس میگرفت، گذشته بود. آن روزها رسانههای جهان کوچکتر از این حرفها بودند که این اتفاق بزرگ را در تاریخ ثبت کنند؛ بنابراین داستان بلند استعفای ستارگان ایران بعد از بازیهای آسیایی سئول ۱۹۸۶ بین خودمان ماند. برخلاف ممانعت فرانسویها از تمرین که جهانی شد.
پژمان راهبر
سالها از پاییز دلگیری که مرحوم سیروس قایقران در هواپیما امضایش را از پای برگه استعفای دستهجمعی بازیکنان تیم ملی پس میگرفت، گذشته بود. آن روزها رسانههای جهان کوچکتر از این حرفها بودند که این اتفاق بزرگ را در تاریخ ثبت کنند؛ بنابراین داستان بلند استعفای ستارگان ایران بعد از بازیهای آسیایی سئول ۱۹۸۶ بین خودمان ماند. برخلاف ممانعت فرانسویها از تمرین که جهانی شد. از دهداری تا استعفا
انتخاب پرویز دهداری چهره مشهور مکتب شاهین به عنوان سرمربی تیم ملی بعد از شکست ایران مقابل لهستان که در مسابقات دهه فجر۱۳۶۴ رخ داد، پرویز دهداری بعد از انتساب محمودی یاوری به جای فریدون عسگرزاده با تغییر و تحولات فدراسیون به عنوان سرمربی انتخاب شد.
دهداری که چهرهای مشهور و خاص در فوتبال ایران بود، پس از مدتی کارخود را در فوتبال پرستاره ایران آغاز کرد در حالی که اردوی بلندمدت وی بعد از مسابقات جام باشگاههای تهران و جام حذفی کشورکه با قهرمانی پرسپولیس و ملوان به پایان رسید، نشان میداد که تغییراتی در راه است. ایران با تیم پرستارهاش در جام ملتهای آسیا ۱۹۸۴ چهارم شده بود و این در حالی بود که ستارگان پرسپولیس با چهرههایی مثل حمید درخشان و ناصرمحمدخانی در اوج قرار داشتند، در استقلال هم چهرههایی مثل عبدالعلی چنگیز، رضا احدی، جعفر مختاریفر، شاهین بیانی و ... حضور داشتند.
حمید علیدوستی ستاره بزرگ تیم هما بود و در ملوان هم سیروس قایقران به سرعت تبدیل به چهره بزرگ در سطح کشور شده بود. دهداری در اردوهای مختلف، اما به بازیکنان سراسر ایران چشم داشت و از چهرههایی مثل احد شیخلاری ستاره فوتبال تبریز، حسین حسینبیگی مدافع تیم خیبر خرمآباد، حسین مسگر ساروی مدافع تیم دریای بابل و ... دعوت به عمل آورد و آنها را تا مراحل پایانی اردو نگه داشت. در تیم او همچنین کریم باووی مهاجم تیم شاهین انتخاب اول برای خط حمله بود، چیزی که البته چندان به مذاق ستارههای وقت تیم ملی خوش نیامد.
سکوت خبری
فضای سال ۶۵-۱۳۶۴هنوز در یاد ورزشیخوانها هست. در آن روزها دو هفتهنامه دنیای ورزش و کیهان ورزشی جو غالب را در دست داشتند و هفتهنامههای دیگری مثل هدف، پهلوان و ... به اخبار حاشیهایتر میپرداختند، اما به طور کلی فضای خبری با امروز به شدت متفاوت بود؛ بنابراین با وجود اخبار گاه و بیگاه از درون اردوی تیم ملی که نشان میداد پرویز دهداری با بعضی از ستارهها مثل درخشان، پنجعلی، چنگیز و بیانیها رابطه خوبی ندارد، خبر خاصی به بیرون مخابره نمیشد. در این فضا تیم ملی بعد از یک بازی دوستانه با تیم ملوان برای شرکت در بازیهای سئول ۱۹۸۶ به کرهجنوبی رفت. کره در آن سال به جامجهانی صعود کرده بود و با کسب نتایج قابل قبول به کشورش بازگشته بود؛ آنها در آغاز روزهای استیلا بر آسیا بودند.
ایران در بازی اول با گلهای ناصر محمدخانی و عبدالعلی چنگیز، دو بر سه ژاپن را برد، سپس با ۴ گل از سد بنگلادش گذشت بعد یک بر صفر به کویت باخت و با پیروزی ۶ بر صفر مقابل نپال به مرحله بعد رسید که در مرحله حذفی در ضربات پنالتی مغلوب کره میزبان شد و از دور مسابقات کنار رفت. این شکست نوک اوج تنش در تیمی بود که ستارههایش با سرمربی سر سازگاری نداشتند.
استعفای دسته جمعی
۱۴ تن از بازیکنان تیم ملی که همه آنها جزو ستارگان مهم و سرشناس آن روزهای فوتبال بودند، در بازگشت از کره جنوبی در نامهای استعفای خود را از تیم ملی اعلام کردند، این یک اقدام عجیب و غیرقابل تصور بود که پیش از این رخ نداده بود، چرا که اصولا دعوت به تیم ملی و ملیپوش بودن یک شغل نیست که بتوان از آن استعفا داد، اما به هر حال این یک اعتراض مدنی پس از سه ماه زندگی غیرمسالمتآمیز میان چهرههای آن روز و پرویز دهداری و دستیارانش بود. این خبر که برای اولینبار در روزنامه ابرار منتشر شد، تیراژ این روزنامه صبح را به عدد
۱۰۰ هزار و بالاتر رساند.
صفحه ورزشی این روزنامه توسط
اردشیر لارودی اداره میشد که خود از علاقهمندان به دهداری بود، اما علی رییسی خبرنگار این روزنامه در سئول سرنخ اخبار را در دست داشت، او از زمانی یاد میکند که مرحوم سیروس قایقران که یکی از امضا کنندگان این استعفانامه بود به سراغ وی میآید و از او میخواهد به خاطر یک وام ده هزار تومانی اسم او را از این برگه خط بزند. به جز سیروس که بنده خدا معلوم نشد به وام ۱۰هزارتومانیاش رسید یا نه. مجید نامجومطلق، کریم باووی، احمد سجادی، حسین مسگرساروی و چند چهره دیگر پای برگه استعفا را امضا نکردند. اما ستارگان اصلی مثل چنگیز، پنجعلی، درخشان، حاجیلو، بیانی، محمدخانی، پیوس و چندتای دیگر از تیم ملی کنار کشیدن و ۴ تن از آنها نیز با محرومیتهای سنگین مواجه شدند.
مردم علیه دهداری
در آن روزهای دهه شصتی و در تب و تاب جنگ و مشکلات کمرشکن اقتصادی، تحمل خبر قهر ستارهها که اکثرشان برای ادامه فوتبال به قطر سفر کردند، دشوار بود. این اقدام و ماجراهای بعدی محبوبیت پرویز دهداری را به شدت کاهش داد و او با وجود اصولی که روی آن پا میفشرد در نهایت دو سال بعد در یک روز برفی با فحاشی تماشاگران حاضر در ورزشگاه آزادی که او را یک چهره ستارهستیز میدانستند، برای همیشه از فوتبال ملی کنار رفت.
داستانی که ادامه دارد ...
اگر امروز همه فرانسه در انتظار لورن بلان است که او تیم جدیدی را بسازد در آن روز هیچکس از دهداری حمایت نکرد، اما دهداری برای مسابقات المپیک مقدماتی تیم جدیدی ساخت چهرههایی که بعضی از آنها در فوتبال ایران اسطوره شدند: چهرههایی مثل احمدرضا عابدزاده بازیکن تیم تام اصفهان، جواد زرینچه مدافع تیم ژاندارمری(دسته چهارم تهران)، نادر میراحمدیان عضو تیم بانک ملی(که در اولین بازی کاپیتان تیم شد)، بیژن طاهری مهاجم استقلال، مهدی فنونیزاده، مهرداد امینشیرازی و چهرههای دیگری که یادشان بخیر. پرویز دهداری در فوتبال ایران به معلم اخلاق مشهور شد، اما آنچه که از او به خاطر میآوریم همین جنگ بیپایانش با ستارههایی است که سه سال بعد با استقبال شدید مردم در زمان مربیگری پروین به تیم ملی بازگشتند. استعفای ۱۴ بازیکن تیم ملی ایران یک اتفاق نادر و یک واقعه مهم تاریخی است که باید بیشتر به آن پرداخت. ما را باش که از کجا به کجا رسیدیم.
منبع : سایت گل
ارسال نظر