هجوم بیوقفه و بیامان شهرداری تهران به عرصه تاریخ و فرهنگ / دوره شهرداری احمدینژاد عینا همین شیوه اعمال شد
روزنامه اعتماد نوشت:
خبر تخریب خانهها و بافت تاریخی چیز جدیدی نیست، اما این هجوم بیوقفه و بیامان شهرداری تهران به عرصه تاریخ و فرهنگ و بیاعتنایی به اعتراضها و واکنشهای دستگاههای مسوول و مردم، در ادوار مختلف مدیریت بلدیه کم سابقه است. البته که در شیوه مدیریت آقای زاکانی، چنین رفتاری چندان جای غافلگیری و تعجب ندارد.
مدیریت این دوره بارها نشان داده است که شهرداری برای نظرات دیگران و اعتراضهای مردم پشیزی ارزش قائل نیست. نمونهاش ماجرای فروش آثار موزه امام علی (ع) و قطع درختان پارکهای لاله و قیطریه و خیابان ولیعصر (عج) و دهها مورد دیگر. خبر خوب این است که این دوره پرمشقت تهران رو به پایان است و باید امیدوار باشیم که مدیریتی حرفهای و متخصص و غیرسیاسی و متمرکز بر مسائل عدیده شهر تهران، جایگزین مدیریت این دوره شود.
این میزان حساسیت شهروندان درباره شهر و کشور و میراث تاریخی و طبیعی، به راستی نعمتی است که باید قدر آن دانسته شود. حاکمیت در ایران همواره توسعه را بر حفظ داشتههای ملی مقدم دانسته. شوربختی آنجاست که توسعهای که دولتها به دنبال آن بودهاند، معمولا انجام پروژههای موقتی بوده که در درازمدت خسارتهای عظیم و آلایندگیهای زایل نشدنی به بار آورده و به ندرت نتیجهای بلندمدت به دنبال داشته است. تخریب بافت تاریخی شهر تهران آن اندک میراث باقی مانده معماری این شهر و تجاوز به حریم بناهای ثبتی و یونسکویی، به بهانه نوسازی بافت یا برپا کردن «شاپینگ مال» از سنخ همان اقدامات شرمآور دوره پهلوی است که بناهای زیبای میدان توپخانه را تخریب کردند و به جایش ساختمان زشت و «شوفاژگونه» وزارت پست و تلگراف و تلفن را ساختند.
در دوره مدیریت آقای قالیباف بر شهرداری تهران، به منطقه تاریخی تهران توجهی ویژه شد. منطقه ۱۲ تهران که امروز مدیریتی مخرب و ضد هویت و تاریخ شهر دارد، به عنوان قلب تاریخی تهران نام گرفت و شهرسازی متخصص و متعهد و فرهیخته به نام دکتر علیمحمد سعادتی بر مدیریت این منطقه تکیه زد و منشا اثرات فراوانی شد. شنیده شده است که شخص شهردار تهران در آن دوره، هفتهای چند شب را در بافت تاریخی تهران و منطقه ۱۲ ساکن میشد و از نزدیک بر مدیریت و احیای بافت تاریخی نظارت داشت. کار تاریخی و شایان توجه و تمجید دکتر قالیباف و شهرداری قلب تاریخی تهران، احیای عمارت بلدیه بود. با آمدن مدیریت جدید و شیوه کار غیر اصولی و تخریب هر آنچه از مدیریتهای پیشین مانده بود، طبیعتا شرایط در شهرداری منطقه ۱۲ هم عوض شد و حالا هر روز خبری از حمله نیروهای شهرداری به ساختمانهای قدیمی و ارزشمند یا صدور مجوزهای تخریب بافت تاریخی تهران به گوش میرسد.
متاسفانه عدهای بر مسندهای مدیریتی مانند شهرداری تهران نشستهاند که مطلقا فاقد دید تاریخی و فرهنگی هستند. تاریخ را نخوانده و نمیدانند و نگران هم نیستند که بعدا درباره آنها و خطاکاریشان در تخریب شهر تهران و مدیریت نادرستشان که منجر به زشت شدن و آلوده شدن این شهر شد، چهها خواهند گفت. بالاتر از این، شیوه نادرست مدیریت آنها چه تاثیر مخربی بر روان و روحیه مردم در این شرایط میگذارد و چطور آنها را ناامید و افسرده میکند. شهرداری به جای لجبازی با مردم و اصرار بر تحمیل سلیقه خاص مدیرانش میتواند نقشی بسیار واقعی و پررنگ در بهبود کیفیت زندگی شهروندان بر عهده بگیرد. شعار دادن و شعارها را با فونت بزرگ بر بیلبوردهای چند میلیاردی در معرض دید شهروندان گذاشتن درمان هیچ دردی نیست.
نگاه مدیران فعلی شهرداری به مقوله شهر و شهروندی، نگاهی است که محور آن رفاه و بهبود کیفیت زندگی نیست. آنها برای شهر هم ارزشی قائل نیستند، فضاهای فرهنگی و بوستانها و دیگر امکانات شهری را هم فقط وسیلهای برای ترویج سلیقه خود میبینند. همسن و سالهای من به خوبی به یاد دارند که دوره شهرداری کوتاهمدت آقای احمدینژاد عینا همین شیوه در اداره شهر اعمال شد و نتیجهاش خسارتهایی است که برای سالیان متمادی بر دوش تهران و شهروندانش افتاده. نابودی کوچهباغهای شمال تهران، ساخت و ساز گسترده در مسیر کریدور باد و نابودی فضاهای شهری و از کار انداختن فرهنگسراها از جمله نتایج مدیریت چند ماهه بر شهر تهران بود. دورهای پر از ادعا و پر از شعار و البته پر از تخریب و مقابله با خواست مردم. اصرار شهرداری در بنا کردن مسجدی در حریم تئاترشهر در آن تاریخ، تبدیل به مسالهای مهم شد و لجبازی مدیران شهرداری سرانجام نتیجه داد و این مسجد بنا شد.
اما نتیجه حاصل از این اقدام چه بود؟ آیا نمیشد این مسجد را در نقطهای دیگر برپا کرد و به تقابلها دامن نزد؟ مدیریت به همان شیوه در این دوره شدت و حدت بیشتری داشت و دارد، اما جامعه مدنی زنده و پویای ایران و احساس مسوولیت شهروندان مانعی جدی برای تخریبگران است.
جامعه مدنی ایران، یعنی شبکهای از شهروندان ایرانی که بر مفهوم شهروندی و حقوق و مسوولیتهای آن واقف هستند که در بین کشورهای منطقه و همتراز و بلکه کشورهای توسعه یافته هم کمنظیر است. مسوولان باید شکرگزار این میزان از آگاهی و حساسیت نسبت به میهن باشند و به جای مقابله و لجبازی گام در راه بهبود کیفیت زندگی و رفاه مردم شهر و کشورشان بردارند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.