راهنمای خرید میلگرد برای ساختوساز
پس هر اشتباهی در انتخاب گرید، قطر، وزن یا پایین بودن کیفیت میلگرد میتواند سالها بعد خودش را با ترکخوردگی، کاهش شکلپذیری یا حتی رد شدن سازه در آزمایشها نشان دهد. بههمیندلیل، داشتن یک راهنمای خرید میلگرد روشن و عملی برای هر سازنده، پیمانکار و دفتر فنی ضروری است. در ادامه قدمبهقدم از روی نقشه و لیستوفر جلو میرویم، استانداردها و گریدهای رایج را معرفی میکنیم، روش محاسبه وزن و مقدار موردنیاز را توضیح میدهیم و در نهایت به چکلیستهای سادهای میرسیم که هنگام سفارش، تحویلگیری و انبارش در کارگاه میتوانید از آنها استفاده کنید تا هم ریسک فنی کاهش پیدا کند و هم هزینهها بهتر کنترل شود.
قدم به قدم در راهنمای خرید میلگرد
در ادامه یک راهنمای جامع برای خرید میلگرد را میخوانید.
قبلاز خرید میلگرد: از نقشه شروع کنید، نه از قیمت
اولین قدم در هر راهنمای خرید میلگرد حرفهای این است که قبلاز تماس با فروشنده، تکلیف طراحی روشن شده باشد. یعنی بهجای اینکه دفترچه تلفن را باز کنید و بپرسید «قیمت میلگرد چند؟»، اول این موارد را از طراح یا دفتر فنی بگیرید:
۱.نوع سازه و عضو: فونداسیون، ستون، تیر، دال، دیوار برشی و… هر کدام الگوی آرماتورگذاری و گرید خاص خودشان را دارند.
۲.گرید یا رده موردنیاز: در ادبیات مقررات ملی، ردههایی مثل 340S، 400S و 500S برای میلگردهای نوردگرمشده تعریف شدهاند. طراح، رده فولاد آرماتور را طبق مبحث نهم و سطح شکلپذیری سازه انتخاب میکند.
۳.قطرها و طولها از لیستوفر: لیستوفر (Bar Bending Schedule) نقشه واقعی مصرف است و بدون آن، برآورد مقدار و هزینه، حدسی و پرریسک خواهد بود.
۴.نوع تأمین: مشخص کنید کجا به شاخه ۱۲ متری، کجا به ۶ متری و کجا به کلاف نیاز دارید (مثلاً برای خاموت، مش یا آرماتورهای فرعی).
۵.محدودیتهای اجرایی: آیا جوشکاری آرماتور مجاز است؟ خمهای تند داریم؟ کوپلر مکانیکی استفاده میشود؟ شرایط کارگاه (فضا، جرثقیل، دسترسی) چگونه است؟
در «مبحث نهم مقررات ملی ساختمان» برای بعضی کاربردها، استفاده از ردههای خیلی بالا محدود شده است؛ چون هرچه فولاد مقاومتر باشد، معمولاً شکلپذیری و خمپذیری آن سختتر میشود. پس در یک راهنمای خرید میلگرد منطقی، همیشه گفته میشود: «رده بالاتر همیشه بهتر نیست؛ رده درست همان است که با نقشه، ضوابط و شرایط اجرا هماهنگ باشد.»
۲. شناخت زبان مشترک در دنیای میلگرد!
قدم دوم در خرید میلگرد این است که «زبان فنی مشترک» بین همه طرفها شکل بگیرد. این زبان مشترک همان استانداردها، گریدها و نوع میلگرد است که باید روی پیشفاکتور و قرارداد بیاید.
در ایران، مرجع پایه برای میلگردهای ساختمانی استاندارد ملی ۳۱۳۲ است. این استاندارد:
- ردهبندی فولادهای آرماتور را تعریف میکند،
- حدود تنش تسلیم و کششی را مشخص میکند،
- روش آزمونهای کشش و خم و تلرانسهای قطر و وزن را توضیح میدهد.
در کنار آن، بسته به نوع پروژه ممکن است به استانداردهای زیر هم برخورد کنید:
- ASTM A۶۱۵ (آمریکا)
- استانداردهای اروپایی مثل EN ۱۰۰۸۰ و کلاسهای B۵۰۰
در اغلب پروژههای داخی، مبنا همین INSO 3132 بههمراه مبحث نهم است؛ مگر اینکه کارفرما در قرارداد، استاندارد دیگری را الزام کرده باشد.
نکته: در اعضای اصلی مثل تیر، ستون و فونداسیون معمولاً از ردههای بالاتر (۴۰۰S و ۵۰۰S) طبق نظر طراح استفاده میشود و برای خاموتها و آرماتورهای عرضی، ردههای نرمتر بهدلیل خمکاری بهتر ترجیح داده میشود. یادتان باشد مرجع نهایی همیشه نقشه و دفترچه محاسبات است نه پیشنهاد فروشنده. در انتخاب نوع میلگرد هم باید بین ساده و آجدار، و بین ترمکس و میکروآلیاژی بر اساس نیاز به جوشکاری، مقدار خمکاری و شرایط کارگاهی تصمیم گرفت و گواهی آزمون کارخانه را حتماً بررسی کرد.
۳. محاسبه مقدار خرید و تنظیم پیشفاکتور؛ فقط وزن مهم نیست!
بعد از روشن شدن گرید و قطر، نوبت به سؤال اصلی میرسد: «چقدر میلگرد باید بخریم؟» در این بخش از راهنمای خرید میلگرد، تمرکز روی محاسبه وزن، تعداد شاخه و پرت است تا برآورد هزینه و برنامهریزی تأمین واقعیتر شود.
برای محاسبه وزن تقریبی میلگرد، از فرمول معروف زیر استفاده میشود:
✔ وزن (کیلوگرم) = طول میلگرد (متر) × قطر به توان دو تقسیم بر ۱۶۲
با همین رابطه میتوان وزن شاخه ۱۲ متری را در چند ثانیه حساب کرد، بدون اینکه هر بار سراغ جدول بروید. در جدول زیر، وزن تقریبی برخی سایزهای پرکاربرد را میبینید:

- توجه: وزن واقعی هر کارخانه میتواند بهدلیل تلرانس قطر و شرایط نورد، کمی با این اعداد فرق داشته باشد.
مثال کارگاهی برای محاسبه تعداد میلگرد مورد نیاز
فرض کنید لیستوفر شما نشان میدهد حدود ۵ تن میلگرد ۱۶ نیاز دارید. با وزن هر شاخه ۱۸.۹۶ کیلوگرم:
● ۵۰۰۰ ÷ ۱۸.۹۶ ≈ ۲۶۴ شاخه
این عدد، مقدار تئوری است. اما در کارگاه واقعی، برش، خم، اصلاح اشتباهها و باقیماندههای غیرقابلاستفاده باعث ایجاد پرت میشود. معمولاً بسته به نظم کارگاه و پیچیدگی سازه، بین ۲ تا ۸ درصد پرت منطقی است. بهتر است در برآورد اولیه، این درصد را از همان ابتدا در نظر بگیرید تا مجبور نشوید چندبار با قیمتهای مختلف خرید تکراری انجام دهید. بنابراین مثلاً در مثال بالا توصیه میشود بهجای 264 شاخه، بین 270 تا 286 میلگرد تهیه کنید.
۴. کنترل کیفیت در تحویل و انبارش؛ آخرین حلقه راهنمای خرید میلگرد
آخرین حلقه در این راهنمای خرید میلگرد، رفتار شما در کارگاه است. حتی اگر بهترین کارخانه و درستترین گرید را انتخاب کرده باشید، تحویلگیری و انبارش اشتباه میتواند بخشی از زحمات را هدر بدهد. پس وقتی کامیون در کارگاه میرسد، چند کار ساده اما مهم باید انجام شود:
- آجها یکنواخت و بدون لهیدگی و تاخوردگی غیرعادی باشند.
- زنگزدگی سطحی نازک قابل قبول است، ولی پوستههای ضخیم زنگ، حفره و خوردگی عمیق علامت خطر است.
- شاخهها بیشازحد کج یا تابیده نشده باشند.
- با کولیس، قطر چند میلگرد را بهصورت تصادفی اندازه بگیرید و با قطر اسمی مقایسه کنید.
- طول شاخهها (مثلاً ۱۲ متر) را در چند نمونه چک کنید.
- علامت حکشده کارخانه روی بدنه میلگرد با آنچه در پیشفاکتور و MTC آمده، یکسان باشد.
- شماره ذوب روی پلاک بندیل با شماره درجشده در گواهی آزمون تطبیق داشته باشد.
در پروژههای بزرگ یا کارفرمایان سختگیر، معمول است که نمونههایی به آزمایشگاه ثالث فرستاده شود تا آزمونهای کشش و خم طبق استاندارد انجام شده و نتایج با الزامات قرارداد مقایسه شود.
برای انبارش ایمن میلگرد، بندیلها را روی خاک مرطوب نگذارید و حتماً روی چهارتراش یا پالت قرار دهید، با پوشش نیمهباز (نه کاملاً کیپ) آنها را از باران محافظت کنید تا تعریق و زنگزدگی تشدید نشود. میلگردها را بر اساس قطر، گرید و شماره ذوب تفکیک و برچسبگذاری کنید و در پروژههای طولانی، اصل «اول وارد، اول مصرف» را رعایت کنید. ثبت تاریخ تحویل، باسکول، شماره کامیون و مشخصات بندیلها هم بهعنوان یک عادت مدیریتی، در حل اختلافات احتمالی بعدی بسیار کمککننده است.
سخن پایانی
در اینجا یک راهنمای خرید میلگرد قدم به قدم برای شما بررسی کردیم. نتیجه این رویکرد، سازهای است که هم از نظر ایمنی و دوام، خیال شما را راحتتر میکند و هم از نظر هزینه و مصرف فولاد، منطقیتر و قابلکنترلتر است.
ارسال نظر