بازنگری در فرآیندها

نخست، ساختار سازمان بورس و اوراق بهادار آمریکا با سازمان بورس ایران تفاوت‌ زیادی دارد. ابزارهایی که در بازار سرمایه آمریکا وجود دارد، آزادی عمل شرکت‌ها در تعیین کارمزدها، نوع خدمات و حتی مدل ارائه خدمات توسط نهادهای مالی، همه نشان از یک ساختار منعطف‌تر دارد. در آن بازار، بروکرها با مسیرها و مدل‌های متنوع‌تری فعالیت می‌کنند و در ارائه خدمات رقابت بالایی وجود دارد.

در مقابل، سال‌هاست که فعالان بازار سرمایه ایران، از قیمت‌گذاری دستوری در بخش‌های مختلف گله‌مند هستند. هرچند از یک منظر، باید به سازمان بورس و اوراق بهادار در ایران این حق را داد؛ چرا که ساختار و ماهیت بازار ما با بازارهای آزاد و بالغ دنیا متفاوت است. هم از نظر حجم معاملات و هم از نظر تنوع ابزارها، شرایط ایران با دنیا تفاوت دارد. با این حال، در برخی بخش‌ها، به‌ویژه معاملات بلوکی، کارمزدها طی سال‌های طولانی ثابت بوده است. به‌عنوان مثال، رقم کارمزد در این بخش طی حدود ۱۴ تا ۱۵ سال گذشته هیچ تغییری نداشته است. این در حالی است که معاملات بلوکی نه تنها تاثیری بر رفتار سرمایه‌گذاران خرد ندارد، بلکه با توجه به ریسک‌ها و مسوولیت‌های سنگینی که دارد، مستحق بازنگری جدی در نرخ‌های کارمزد است. یکی از درخواست‌های کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار این است که می‌توان این بخش را به‌صورت علمی و فرمول‌بندی‌شده اصلاح کرد تا هم عدالت رعایت شود و هم انگیزه لازم برای توسعه این نوع معاملات فراهم شود.

از سوی دیگر، بحث افزایش کارمزد در خرید واحدهای صندوق‌های سرمایه‌گذاری و تخفیف‌هایی که برای صندوق‌ها در خرید سهام در نظر گرفته شده، از ابتدا با نیت تشویق مردم به سرمایه‌گذاری غیرمستقیم مطرح شد. اما اکنون در نقطه‌ای قرار داریم که جذابیت اصلی بازار برای بسیاری از سرمایه‌گذاران در قالب صندوق‌ها خلاصه شده و تمایل به سرمایه‌گذاری مستقیم کاهش یافته است. از این رو، شاید بد نباشد در این زمینه نیز تجدیدنظر شود؛ به‌گونه‌ای که سرمایه‌گذاران حقیقی و خرد متضرر نشوند و در عین حال تعادل به بازار بازگردد.

نکته دیگر آن است که در بازار ایران، بسیاری از خدمات مالی ارائه می‌شود که در قبال آن هیچ کارمزدی دریافت نمی‌شود. برای مثال، در معاملات الگوریتمی، خدمات اعتباری، یا تحلیل‌هایی که با همکاری شرکت‌های مشاور ارائه می‌شود، هیچ گونه دریافتی برای شرکت امکان‌پذیر نیست. این موضوع در بلندمدت باعث می‌شود انگیزه توسعه ابزارها و خدمات جدید کاهش یابد. سازمان بورس و اوراق بهادار می‌تواند با تدوین دستورالعملی دقیق، چارچوب دریافت کارمزد برای این نوع خدمات را مشخص کند تا هم نهادهای مالی انگیزه بیشتری برای نوآوری پیدا کنند و هم بازار از نظر خدمات عمق بیشتری بگیرد.

به طور خلاصه، تفاوت‌های ساختاری بازار ایران و آمریکا بسیار زیاد است. در بازارهای پیشرفته، بروکرها بخش عمده‌ای از خدمات را خودشان ارائه می‌دهند، درحالی‌که در ایران، این خدمات میان نهادهای مختلف تقسیم شده است. نگارنده شخصا، به‌عنوان یک فعال بازار سرمایه، به‌هیچ‌وجه با قیمت‌گذاری دستوری موافق نیست و آن را مانع توسعه و رقابت سالم می‌داند. تجربه نشان داده است که هرجا قیمت‌ها به‌صورت دستوری تعیین شده، کیفیت خدمات کاهش یافته و مسیر رشد بازار کند شده است.

بنابراین، می‌توان به‌جای کنترل قیمتی، به سمت مدل‌های رقابتی‌تر حرکت کرد. همان‌طور که اشاره شد، بازنگری در نرخ معاملات بلوکی، تعریف کارمزد برای خدمات جدید و تشویق نهادهای مالی به ارائه خدمات متنوع‌تر، می‌تواند به بهبود عملکرد بازار و افزایش عمق آن منجر شود. برای مثال، در بسیاری از صنایع از جمله بانک‌ها یا شرکت‌های لیزینگ، برای خدمات کارشناسی یا حتی خدماتی مانند ارسال پیامک، کارمزد مشخصی دریافت می‌شود. این الگو می‌تواند در بازار سرمایه نیز مورد استفاده قرار گیرد؛ چرا که تعریف کارمزد عادلانه نه‌تنها به توسعه خدمات کمک می‌کند بلکه رقابت میان کارگزاری‌ها را برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان افزایش می‌دهد.

* عضو هیات‌مدیره کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار