در حال حاضر،  بسیاری از دانشگاه‌‌‌های معتبر در آمریکا،  اروپا  و آسیا،  گرایش‌‌‌های مختلفی در زمینه جامعه‌‌‌شناسی مهندسی ارائه می‌‌‌دهند. این تلاش‌‌‌ها جهت تقویت توانایی دانشجویان در ارزیابی تاثیرات اجتماعی پروژه‌‌‌های مهندسی و توسعه راهکارهایی برای حل مسائل اجتماعی و فنی هستند. چند نمونه از این تجربیات آورده شده است:

دانشگاه استنفورد   از جمله دانشگاه‌‌‌های برجسته است که برنامه‌‌‌های آموزشی و تحقیقاتی گسترده‌‌‌ای در زمینه جامعه‌‌‌شناسی مهندسی دارد. مرکز تحقیقاتی «برنامه‌‌‌های طراحی برای تغییر اجتماعی» در این دانشگاه فعالیت می‌‌‌کند که به بررسی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی پروژه‌‌‌های مهندسی می‌‌‌پردازد.

دانشگاه ام‌‌‌آی‌‌‌تی نیز یکی از دانشگاه‌‌‌های پیشرو در ترکیب مهندسی و جامعه‌‌‌شناسی است. برنامه مهندسی و سیاست جامعه‌‌‌ای (Engineering Systems and Societal Policy)  در ام‌آی‌تی،  دانشجویان را در توسعه راهکارهایی برای حل مسائل اجتماعی و فنی آموزش می‌‌‌دهد.

در دانشگاه کالیفرنیای برکلی مرکز تحقیقاتی «برنامه‌‌‌های جامعه‌‌‌پذیر» فعال است که به مطالعه ارتباطات میان پروژه‌‌‌های مهندسی و جامعه‌‌‌های محلی می‌‌‌پردازد. این مرکز برنامه‌‌‌های آموزشی و تحقیقاتی بسیاری در زمینه جامعه‌‌‌شناسی مهندسی ارائه می‌‌‌دهد.

در دانشگاه کمبریج تحقیقات در حوزه «مهندسی و جامعه» انجام می‌‌‌شود که به بررسی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی پروژه‌‌‌های مهندسی می‌‌‌پردازد. این تحقیقات به توسعه راهکارهایی برای ارتقای مشارکت جامعه محلی در فرآیند تصمیم‌‌‌گیری و اجرای پروژه‌‌‌های مهندسی کمک می‌‌‌کند.

در دانشگاه کارنگی ملون  مرکز تحقیقاتی به نام «مرکز همکاری مهندسی و جامعه» فعال است که به توسعه راهکارهای نوآورانه برای حل مسائل جامعه‌‌‌ای و فنی می‌‌‌پردازد. این مرکز تحقیقاتی مثال‌‌‌های زیادی از پروژه‌‌‌های موفق در زمینه جامعه‌‌‌شناسی مهندسی ارائه کرده است.

دانشگاه لندن  واحد تحقیقاتی «مرکز مهندسی و جامعه» با هدف بررسی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی پروژه‌‌‌های مهندسی ایجاد کرده است. این مرکز تحقیقاتی مطالعات گسترده‌‌‌ای در زمینه مسکن شهری،  حمل‌‌‌ونقل همگانی و بهره‌‌‌وری انرژی انجام داده است.

این مثال‌‌‌ها تنها نمونه‌‌‌ای از تجربیات دانشگاه‌‌‌های بزرگ در زمینه جامعه‌‌‌شناسی مهندسی هستند که نشان می‌‌‌دهند چگونه این دانشگاه‌‌‌ها در تلفیق دانش مهندسی با درک عمیق از ابعاد اجتماعی و فرهنگی جوامع محلی پیشرو هستند.

به سوی راه‌‌‌نشان و راهکار

واژه‌‌‌ «راه‌‌‌نشان» را آوردم؛ زیرا معتقدم گاه در زمینه عدم‌توفیق مسیر توسعه در کشور به موضوعات فرعی یا کم‌‌‌اثر در شناسایی مسائل کشور و پرداختن به مجموعه راهکارهای متناسب با نیاز ملی پرداخته می‌‌‌شود و به عبارتی آدرس اشتباه داده می‌‌‌شود. منظور من از راه‌‌‌نشان،  توجه به این مطلب است که ما نه نیازمند اختراع چرخ از اول هستیم و نه خواهان ماندن در صرفا بیان مسائل و مصائب امروز‌‌‌ ایران، بلکه در سنگلاخ توسعه و هیاهوهای سیاسی،  ناملایمات اجتماعی و فشارهای اقتصادی،  به دلیل ظرفیت پایین حل مساله از سوی دولت‌‌‌ها دچار «ندیدن» و «نشنیدن» شده‌‌‌ایم. راه‌‌‌نشان می‌‌‌خواهد راهکارها را نشان دهد،  راه‌‌‌هایی که می‌‌‌دانیم و جسته و گریخته رفته‌‌‌ایم و بنا به ده‌‌‌ها دلیل غیرکارشناسی آنها را متوقف کرده‌‌‌ایم. راه‌‌‌نشان در اینجا تصویری از توسعه پایدار ملی و حرکت روبه‌‌‌جلوی کشور در اثربخشی پروژه‌‌‌های عمرانی با همگرایی عالمان علوم اجتماعی و مهندسی در نگاه مشترک به مساله توسعه است. در این مسیر،  ترکیب مهندسی با جامعه‌‌‌شناسی می‌تواند بهبود عملکرد و کیفیت پروژه‌‌‌های مهندسی را بهبود بخشد،  اما موانع مختلفی ممکن است باعث شود که مهندسان کمتر به این حوزه مراجعه کنند. دلایلی وجود دارد که ممکن است باعث شود مهندسان کمتر به جامعه‌‌‌شناسان مراجعه کنند و لازم است راهکارهای درست جهت برطرف کردن این دست از مسائل تدوین شوند:

تمرکز بر فنّیات:  مهندسان معمولا در تخصص‌‌‌های فنی و مهندسی آموزش دیده‌‌‌اند و به‌‌‌دنبال راهکارهای فنی برای حل مسائل هستند. اغلب آنها کمتر علاقه‌‌‌مند به ارتباط مستقیم با جوامع و انسان‌‌‌ها هستند و ممکن است اهمیت مسائل اجتماعی و فرهنگی را نادیده بگیرند.

فاصله فرهنگی:   برخی مهندسان ممکن است فاصله‌‌‌ای فرهنگی بین خود و جامعه‌‌‌شناسان مشاهده کنند و به همین دلیل احساس نگرانی یا ناامنی در مواجهه با آنها داشته باشند که این موضوع باعث مشکل در ارتباط و تبادل دانش و تجربه می‌‌‌شود.

عدم‌آشنایی:  برخی از مهندسان احتمالا با تخصص و فعالیت‌‌‌های جامعه‌‌‌شناسان آشنایی کافی ندارند و به همین دلیل به آنها مراجعه نمی‌‌‌کنند.

ترکیب مهارت‌‌‌ها:  برای حل مسائل پیچیده،  ترکیبی از مهارت‌‌‌های فنی و اجتماعی ممکن است لازم باشد. اما برخی از مهندسان ممکن است اعتقاد داشته باشند که توانایی‌‌‌های فنی آنها برای حل مسائل کافی است و نیازی به مهارت‌‌‌های اجتماعی ندارند.

محدودیت‌‌‌های زمانی و مالی:   انجام تحقیقات جامعه‌‌‌شناسی مهندسی نیازمند زمان،  منابع مالی  و همکاری میان تیم‌‌‌های چندتخصصی است که ممکن است موانعی را برای انجام این نوع تحقیقات ایجاد کند. ممکن است برای برخی مهندسان محدودیت‌‌‌های زمانی و مالی وجود داشته باشد که از مراجعه به جامعه‌‌‌شناسان و همکاری با آنها جلوگیری کند.

نقدهای متقابل:   برخی از مهندسان ممکن است نقدهایی به مهندسان جامعه‌‌‌شناس داشته باشند و برعکس،  برخی از جامعه‌‌‌شناسان هم نقدهایی به مهندسان داشته باشند که باعث تشدید فاصله بین دو حوزه می‌‌‌شود.

نیاز به تغییر فرهنگ سازمانی:  در برخی سازمان‌ها و شرکت‌ها،  فرهنگ سازمانی ممکن است بر اساس رویکرد‌‌‌های فنی و مهندسی باشد و تغییر این فرهنگ به سمت مشارکت جامعه‌‌‌شناسان در فرآیند تصمیم‌‌‌گیری ممکن است چالش‌برانگیز باشد.

تفاوت در اولویت‌‌‌ها و ارزش‌‌‌ها:   مهندسان و جامعه‌‌‌شناسان ممکن است اولویت‌‌‌ها و ارزش‌‌‌های متفاوتی داشته باشند که باعث تعارض در همکاری و توافق بر سر روش‌‌‌های مشترک برای حل مسائل می‌‌‌شود.

با وجود این‌،  با ترویج فرهنگ همکاری بین حوزه‌‌‌های مختلف،  ارتقای آگاهی و ارتباط بین مهندسان و جامعه‌‌‌شناسان،  می‌توان به تدریج این موانع را کاهش داد و به توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی در جوامع کمک کرد. جامعه ایرانی امروز نیازمند این سطح از همکاری بین‌بخشی و بین‌رشته‌‌‌ای است و ضرورت دارد تا در نهادینه شدن محور جامعه‌‌‌شناسی مهندسی هم در دانشگاه‌‌‌ها و هم در ساختارهای اجرایی و حرفه‌‌‌ای،  سازوکارهای لازم ایجاد شود. باید پذیرفت که بدون علم و ارزیابی اجتماعی پروژه‌‌‌های عمرانی و مهندسی،  کشور در مسیر درست توسعه قرار نگرفته و منابع طبیعی،  انسانی و سرمایه‌‌‌ای‌‌‌مان را هدر خواهیم داد. اگر تا دیروز،  تصمیم‌‌‌های ما در اولویت‌‌‌دهی و اجرای پروژه‌‌‌های عمرانی صرفا سیاسی و نهایتا مهندسی بوده،  از امروز باید راه را اصلاح کرد و صحیح اندیشید و عمل کرد. جامعه‌‌‌شناسی مهندسی،  راه درک صحیح شرایط و چالش‌‌‌های دیروز و فردا را همین امروز به تصمیم‌‌‌سازان و تصمیم‌‌‌گیران نشان می‌‌‌دهد.