شرط موفقیت مذاکرات ایران و آمریکا

به گزارش اقتصادنیوز، محمد مقیمی در پنجمین همایش بین‌المللی صلح و حل منازعه که امروز دوشنبه ۷ خرداد ماه در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: یکی از وجوه مشترکی که می‌شود برای همه جوامع فارغ از هر نوع نژاد، جنسیت، اقلیم، فرهنگ و مذهبی بیان کرد، این است که همه به دنبال عدالت واقعی هستند و تحقق عدالت جزو آمال و آرزوها و خواسته‌های همه ملت‌ها است. تحقق این عدالت مستلزم فراهم شدن پیش‌زمینه‌ها و بسترهای مورد نیاز است.

بر اساس گزارش روابط عمومی دانشگاه تهران، مقیمی با بیان اینکه وقتی صحبت از فراهم شدن بسترهای تحقق عدالت می‌شود، مفهوم صلح و حل منازعات و اختلافاتی که بشر در سطوح مختلف با آنها دست‌وپنجه نرم می‌کند در اولویت قرار خواهد داشت، افزود: وقتی صحبت از بحث صلح می‌شود باید تعریف عملیاتی روشن و دقیقی از صلح ارائه دهیم. ممکن است «صلح» یک مفهوم بدیهی به نظر برسد ولی بررسی ابعاد آن نشان می‌دهد که ارائه تعریفی جامع و کامل از صلح، کار دشواری است.

ابعاد صلح چگونه روشن می‌شود؟

رئیس دانشگاه تهران، روشن‌تر شدن ابعاد صلح را مستلزم دسته‌بندی و نوع‌شناسی انواع منازعات و تعارضات در جامعه بشری دانست و ادامه داد: در کنار این نوع‌شناسی تعارضات، لازم است با شناسایی بسترهایی که منجر به شکل‌گیری منازعات می‌شود، راهکارها و راهبردهای لازم را برای حل تعارضات و دستیابی به صلح پایدار ارائه دهیم.

استاد دانشگاه تهران بیان داشت: وقتی می‌خواهیم تعریف عملیاتی از صلح ارائه کنیم، باید بحث تفاوت و اینکه افراد بشر متفاوت خلق شده‌اند و خداوند متعال هدف مشخصی در خلقت داشته است که در قرآن کریم آمده است که «شما را گروه گروه خلق کردیم که بهتر شناخته شوید.» مورد توجه قرار گیرد. اما باید ببینیم که حد بهینه تضادها و تعارضات کجاست. تعارضات در چه فضاهایی ناکارآمد هستند و کارکرد منفی بر جای می‌گذارند و در کجا شاهد کارکرد مثبت از تعارضات هستیم.

رئیس دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: اگر قرار باشد در جامعه‌ای هیچ تفاوت فکری و ایده‌ای و نگرشی بین افراد جامعه وجود نداشته باشد، جامعه راکد و ساکنی خواهیم داشت و نمی‌شود انتظار پویایی از آن جامعه داشته باشیم. از آن سو، وقتی به حد غیربهینگی تعارضات می‌رسیم و شاهد اوج‌گیری اختلاف هستیم، ملاحظه می‌کنیم که جنبه‌های غیرکارکردی تعارض همه چیز را آتش می‌زند و از بین خواهد برد.

مقیمی با بهره‌گیری از آموزه‌های نهج‌البلاغه و کلام امیرالمومنین علیه‌السلام، گفت: هر کس در دشمنی مبالغه کرد، گناه ورزید و کسی که در آن کوتاهی نماید، دشمن بر او غلبه کند. اشاره امام علی (ع) این است که باید این حد تعارضات یک حد بهینه باشد. نه اینکه بگوییم حالا چون به دنبال صلح هستیم، هر ظلم و تجاوزی بر ما و جامعه فرود آمد، سکوت کنیم؛ به این بهانه که می‌خواهیم به آرامش و صلح برسیم. بی‌تفاوتی نسبت به تحولات اطراف، پدیده مذمومی است و نباید به بهانه صلح و آرامش اجازه دهیم هر بی‌عدالتی انجام شود.

بهینگی تعارضات کجاست؟

رئیس دانشگاه تهران افزود: خط‌کش و معیار ما برای اینکه بدانیم حد بهینگی تعارضات کجا است و برای اینکه تعارضات را به سمت کارکردی هدایت کنیم یا قضاوت کنیم که یک نوع تعارض از جنس کارکردی است یا غیرکارکردی، بحث تحقق عدالت است. در جایی که عدالت مستقر می‌شود ما شاهد کمترین تعارض خواهیم بود. ولی وقتی بی‌عدالتی حاکم است، صلح واقعی و پایدار امکان تحقق ندارد؛ اگرچه ممکن است صلح و آرامش ظاهری اتفاق افتاده باشد.

استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران در بحث نوع‌شناسی تعارض، توضیح داد: در مدیریت، تعارضات را به دو دسته عمده «تعارض نهادینه‌شده» و «تعارض نوظهور» دسته‌بندی می‌کنیم. تعارضات نهادینه‌شده یا تعارضات بنیانی، تعارضات در هدف و آرمان‌ها و مقاصد است. اما تعارضات نوظهور، تعارض در منافع مادی و معنوی است و به تناسب موضوعات جاری جامعه شاهد تعارضات نوظهور در جامعه هستیم.

وی با یادآوری اینکه جنس تعارضات نهادینه‌شده با تعارضات نوظهور کاملاً متفاوت است، خاطرنشان کرد: بر اساس آموزه‌های دینی، در مواجهه با تعارضاتی که معطوف به هدف است، حتی اگر نیاز شد باید جان را هم فدا کنیم. در زمینه مواجهه با تعارضاتی که در حد منافع است نیز رهنمودهایی در قرآن کریم داریم که «وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا» و تاکید بر این است که تعارضات، جامعه را فشل می‌کند. یا «أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» که بخش اول ناظر بر بحث تعارض نهادینه‌شده است که طی آن با کفار مقابله می‌کنیم چراکه در هدف با کفار نه تنها اشتراک نداریم، بلکه شاهد تعارضات ذاتی هستیم. البته تعدیل‌هایی در رابطه با حل تعارض حتی با کفار هم می‌تواند وجود داشته باشد. آنچه که در قرآن کریم با عنوان تألیف قلوب یاد می‌شود، هدفش آن است که تعارض نهادینه‌شده را مدیریت کند؛ به گونه‌ای که پیامبر گرامی اسلام (ص) حتی از کفار و غیرمسلمانان حمایت اقتصادی به عمل می‌آورد تا بین آنها و مسلمانان پیوند ایجاد کند.

مقیمی توضیح داد: هدف بنیادی و نهادینه‌شده مسلمانان، قرب خداوند است و هدف کفار دور شدن از قرب الهی است. این بیانگر تعارض در هدف است و لذا باید در این حوزه مورد تعارض، شدت عمل به خرج دهیم. ولی درباره تصمیم‌گیری برای حل تعارضات بین خود مسلمانان، موضوع به نحو دیگری است؛ چون مسلمانان بین خودشان هدف مشترک دارند که همانا قرب الهی است و اگر اختلافی بین آنها پدید می‌آید، ناشی از منافع مادی و اجتماعی متفاوت است. بنابراین قرآن می‌گوید برای رفع تعارضات بین خودتان بایستی با همدیگر مهربانانه‌تر برخورد کنید. آموزه‌های قرآن بیانگر این است که در حل اختلافاتی که بر سر منفعتی و موضوعی بین مسلمانان ایجاد می‌شود، وظیفه داریم بی‌تفاوت نباشیم، در مقابل قومی که ظلم کرده است باید بپا خاست تا زمانی که او وادار شود که به برقراری عدالت تن دهد. یعنی در بین خود مسلمانان هم این رحم و مروت و مهربانی یک حدی دارد که البته در نهایت باید به صلح منتهی شود.

تعارض در حقابه ایران و افغانستان

رئیس دانشگاه تهران با اشاره به وجود بسترهای مختلف در موضوعات سیاسی، اقتصادی، انرژی، آب و غیره در دنیا، تاکید کرد: متأسفانه این بسترهای تنش‌زا رو به تزاید است و باید شیوه‌های متفاوتی برای مدیریت این تعارضات اعمال شود. هم در سطح بین فردی، بین گروهی، بین سازمانی و استانی و هم بین کشورها شاهد تنوعی از این تعارضات هستیم. مانند بحث حقابه هیرمند که بین ایران و افغانستان شاهد تعارض هستیم یا تعارض در بهره‌برداری از منابع انرژی در خلیج فارس که بین ایران و کویت و عربستان وجود دارد؛ که البته این تعارضات نهادینه‌شده نیستند، بلکه تعارض در منافع است و برای حل آنها باید راهبردهایی متناسب با آنها انتخاب شود. اما تعارض با داعش، تعارض از نوع منافع نیست بلکه تعارض از نوع هدفی و فکری و بنیانی است.

مقیمی در تشریح سطوح راهبردهای حل تعارضات، بیان داشت: راهبردها از کناره‌گیری از تعارض شروع می‌شود و تا جنگ و مبارزه هم پیش می‌رود؛ که حالت بینابین آن بحث مذاکره است. یعنی از طریق مذاکره می‌توانیم به راهبردهایی برسیم. راهبردهای حل تعارض را در یک دسته‌بندی کلی می‌توان به سه دسته تقسیم کرد؛ برد – برد، باخت – باخت و برد – باخت. یا هر دو طرف برنده می‌شوند، یا یک طرف برنده و طرف دیگر بازنده می‌شود و یا هر دو طرف بازنده می‌شوند.

آئینه صلح در فلسطین

وی در بیان دیدگاه خود درباره صلح در آئینه فلسطین، گفت: ما الآن در فلسطین شاهد اتفاقاتی هستیم که اگر دارای نگاه سطحی به صلح باشیم و بگوییم «آشتی کنید و چرا با هم دعوا و جنگ می‌کنید»، به بشریت ظلم کرده‌ایم. ما باید ببینیم که بسترهای تحریک‌کننده این تنش‌ها کدامند و صلح واقعی چیست؟ اینکه بگوییم «آرامش باشد و دعوا نکنید و سر جایتان بنشینید» که با این رویکرد نه تنها کمکی به صلح نکرده‌ایم بلکه بی‌عدالتی را ترویج کرده ایم. دستیابی به صلح پایدار و واقعی در رابطه با فلسطین از رهگذر مذاکره برد – برد حاصل می‌شود که طبق آن ما بایستی شاهد این باشیم که همه مردم فلسطین فارغ از نوع مذهب و نژاد و قومیت بتوانند خودشان بر اساس اراده خود حکومتی را تشکیل دهند.

وی خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری بارها تاکید کرده‌اند که اگر می‌خواهیم به صلح پایدار و عادلانه در فلسطین دست پیدا کنیم، ساکنان و مالکان اصلی فلسطین اعم از مسلمانان، یهودیان و مسیحیان انتخاباتی آزاد برگزار کنند و حکومتی برخاسته از ملت فلسطین ایجاد شود. ما هم به این اراده احترام می‌گذاریم، همان‌طور که در آفریقای جنوبی اتفاق افتاد. یعنی رژیم نژادپرست و آپارتاید آفریقای جنوبی و حکمرانی عده قلیلی از سفیدپوستان در رابطه با سیاه‌پوستان انجام می‌دادند، با انقلابی که صورت گرفت یک اتفاق برد – برد را رقم زد و هم سفیدپوستان و هم سیاه‌پوستان دارند منتفع می‌شوند؛ هر دو طرف برنده شدند و نه تنها جایگاه و احترام آفریقای جنوبی در سطح بین‌الملل ارتقا پیدا کرد بلکه در عرصه بین‌المللی دارد نقش‌آفرینی می‌کند و یکی از تجربه‌های موفق از راهبردهای برد – برد است.

استاد دانشگاه تهران با نگاهی تاریخی و بر اساس مکتب بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، گفت: امام خمینی (ره) در ابتدای انقلاب اسلامی اشاره فرمودند که با اسرائیل و حکومت آفریقای جنوبی مسئله داریم و نمی‌توانیم با آنها مذاکره کنیم چون هدف‌مان با هم متفاوت است؛ چرا که هدف آنها و بنیان حکومت آنها مبتنی بر بی‌عدالتی است. بنابراین حضرت امام ارتباط با این دو دولت را ممنوع کردند و رابطه با بقیه کشورها حتی آمریکا را مشروط بر آنکه زیاده‌خواهی‌هایش و تعارضاتش در حوزه منافع مادی و معنوی را کاهش دهد. هر چند که ما با آمریکا دارای بیشترین تعارضات هستیم اما این نوع تعارضاتی لاینحل نیست و می‌توان از طریق مذاکره عادلانه برد - برد به توافق قابل قبول رسید، مشروط بر آنکه طرف مقابل از خود حسن نیت نشان دهد‌.

مقیمی با تاکید بر اینکه مبنای صلح آمریکایی و صلح در فرهنگ اسلامی کاملاً متفاوت است، مبنای استکبارستیزی مردم ایران اسلامی و فرزندان خمینی کبیر را مخالفت با نیت‌ها و روش‌های حاکمان آمریکا برای سیطره بر جهان و نفی خوی استکباری آمریکا و غرب دانست و در عین حال تصریح کرد: در تعارضات حکومت اسلامی با حاکمان آمریکا، باید از سیره امام و فرامین رهبری حکیم انقلاب پیروی کنیم و در این چارچوب و با پافشاری بر رویکرد انقلابی، تکلیف آن بخشی از تعارضات که ناظر بر تعارض در منافع است را به شکلی روشن کنیم که نفع ملت‌ها را در پی داشته باشد.

مقیمی به تفاوت‌های مبنایی نگاه به «صلح» از منظر نظام اسلامی و نظام سلطه، گفت: نظام سلطه اعتقاد دارد صلحی درست است که نظام سلطه یا ایادی او در آن صلح برنده باشند و طرف مقابل بازنده باشد و طرف بازنده نیز همواره تمکین کند. اما در نظام اسلامی، صلح به معنای این است که هر دو طرف باید برنده باشند و در بازنده بودن یک طرف تعارض، صلح واقعی محقق نخواهد شد. نمونه بازی باخت باخت همین ظرفیت بالقوه برای جنگ هسته‌ای است که در آن هیچ برنده‌ای وجود نخواهد داشت و همه در این زمینه بازنده خواهند بود.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.