8 نکات مهم برای آغاز یادگیری یک مهارت جدید در بزرگسالی

یادگیری مهارت جدید روشی عالی برای سالم نگه‌داشتن مغزی است که روز به روز در حال مسن‌تر شدن است. علاوه بر آن لذتی وصف‌نشدنی در خلق مجدد خود از طریق کشف ساحت‌های تخصصی مغفول‌مانده وجود دارد.

۱.اهداف یادگیری‌تان را تعیین کنید

مهم است که پیش از شروع سفر یادگیری‌تان اهداف‌تان از یادگیری را تعیین کنید. باید دلیل مشخصی برای یادگیری یک مهارت تازه برای خودتان تعیین کنید تا مطالعات تازه‌تان معنادار شود. در ضمن بهتر است که اهداف‌تان بسیار جزئی و دقیق باشند زیرا این نوع اهداف در مقایسه با اهداف بسیار گسترده بهتر می‌توانند شما را هدایت کنند. اهداف کاملا تعریف‌شده با مرز و محدوده‌های مشخص انگیزه‌های شما را تقویت می‌کند.

۲.با قدم‌های ریز شروع کنید

خرد کردن یک مهارت به اجزای ریز و استادی در هر بخش تا رسیدن به مرحله‌ای که آن مهارت به صورت خودکار انجام شود، بسیار اهمیت دارد. رسیدن به اهداف ریزتر ساده‌تر است و انگیزه شما را تقویت می‌کند. هر چه قدم‌های کوچکتری در راه رسیدن به هدف‌تان بردارید شروع نیز ساده‌تر به نظر می‌رسد.

۳.یادتان نرود که چرا دارید این کار را انجام می‌دهید

مهم است که افراد در حین دنبال کردن اهدافشان از اهداف ضروری در برابر اهداف رقابتی محافظت کنند. موانعی مثل خودتردیدی مانعی در برابر رسیدن به اهداف تازه در سنین بزرگسالی هستند. حدیث نفس منفی به اشکال مختلفی بروز می‌کند. (مثلا اصلا دلیل انجام این کار چیه؟ چرا باید یه کار تازه توی این سن و سال یاد بگیری؟ خیلی دیره دیگه!)

یادتان باشد که شما برای رشد شخصی‌تان می‌خواهید یک مهارت تازه یاد بگیرید. یادگیری مهارت تازه شیوه تفکر و شیوه‌ی نگریستن به جهان را در شما تغییر می‌دهد. مثلا یادگیری یک ساز می‌تواند شکل گوش دادن به موسیقی و سلیقه موسیقایی‌تان را تغییر دهد.

۴.قدرت انگیزه درونی

کارها را به دلیل علاقه‌ای که به آن‌ها دارید انجام دهید. انگیزه درونی یعنی بخواهید کاری را صرف انجام دادن آن کار انجام دهید. تمرکز به جای رسیدن به هدف، روی لذتی است که در حین انجام این کار احساس می‌کنید. فعالیت‌هایی مثل یادگیری موسیقی، هنر، مطالعه، کشف‌های ذهنی، ورزش و هزاران دلمشغولی دیگر اگر به صرف لذت بردن انجام شوند، پایدار می‌شوند.

۵.بازنمایی‌های ذهنی

بازنمایی ذهنی مسیری که باید طی کنید و نقطه‌ای که نهایتا باید به آن برسید را برایتان مشخص می‌کند. بازنمایی‌هایی ذهنی باعث می‌شود که فرد روی خودش نظارت کند. مثلا بازنمایی ذهنی در موسیقی (تصور اینکه یک قطعه باید نهایتا به چه شکلی درآید) به متخصصان موسیقی امکان می‌دهد تا برای رسیدن به آن شکل در حینِ تمرین صداهایی را دوبرابر کنند. دانشجویانی که بازنمایی‌های ذهنی بهتری در موسیقی دارند، بهتر از سایرین می‌توانند در هنگام تمرین خطاهایشان را تصحیح کنند.

۶.تمرین آگاهانه

تمرین آگاهانه هدفمند است و می‌داند که قرار است به کجا برود و به همان جا می‌رود. تمرین تکنیک درجه دو به نتایج درجه دو می‌انجامد. وقتی قرار است که سنجیده شده تمرین کنید، باید سرعت‌تان را در تمرین کاهش دهید. کندتر که کار کنید، چیزها نیز ساده‌تر می‌شود. اطلاعات تازه را باید خیلی کند و آهسته آموخت. اگر خیلی سریع بخواهید یک پروژه را تمام کنید، عملکردتان ضعیف می‌شود.

۷.ذهنیت رشد را اتخاذ کنید

ذهنیت رشد به این باور دلالت دارد که توانایی‌ها ثابت نیستند بلکه می‌توان با تلاش آن‌ها را بهبود داد. صرفا چون الان در کاری خوب نیستید، معنایش این نیست که تا ابد در آن کار خوب نخواهید بود. اولش همه ما در انجام کارها بد هستیم.

۸.فوایدی که در یادگیرنده بزرگسال بودن هست

با بالا رفتن سن بیشتر احتمال دارد که یک قدم به عقب برداریم و به تصویر کلی نگاه کنیم. با بالا رفتن سن بیشتر احتمال دارد که در مقایسه با سنین پایین‌تر جزئیات یک رویداد را فراموش کنیم. در عین حال، ما نکته‌سنج‌تر می‌شویم و مضمون کلی رویدادها را بهتر درک می‌کنیم. کودکان مهارت‌های جدید را ساده‌تر یاد می‌گیرند اما در دیدن تصویر کلی‌تر و کنترل تنش‌هایشان نیز بیشتر مشکل دارند.

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.