این کارآفرین از سن ۱۱‌سالگی از شاگرد آهنگری در تهران آغاز به‌کار کرد و توانست با ۱۴۰‌تومان پس‌‌‌‌‌‌‌‌انداز و انعام دریافتی از آخرین استادکار خود، مغازه کوچکی در خیابان عین‌‌‌‌‌‌‌‌الدوله (ایران فعلی) در سال‌۱۳۱۸ خریداری کند. آزمایش، کودکی خوبی نداشت زیرا مجبور بود که شبانه‌‌‌‌‌‌‌‌روز در کارگاه کار کند تا اندوخته‌‌‌‌‌‌‌‌ای به‌دست آورد و با آن زندگی مادر، برادر و خواهرانش را تامین کند.

 در آغاز سال‌۱۳۳۰ دولت تلاش کرد که لوله‌‌‌‌‌‌‌‌کشی شهر تهران را تکمیل کند. اکثر کارهای آن در تاسیس لوله‌‌‌‌‌‌‌‌کشی آب، مثل کندن کوچه‌‌‌‌‌‌‌‌ها و خیابان‌ها، انشعابات آب، ساخت لوله آب، تاسیسات و انبار و... از طریق مناقصه به پیمانکاران خصوصی واگذار می‌شد. محسن آزمایش نیز در برخی از این مناقصه‌‌‌‌‌‌‌‌ها مشارکت فعال داشت. وی توانست اجرای برخی از این فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به‌دست آورد. همچنین در اواسط سال‌های ۳۰، به ساخت صندلی فلزی و مبل در شرق تهران روی‌آورد. وی برخی از این صندلی‌‌‌‌‌‌‌‌های ساخت کارگاهش را به سازندگان اتاق اتوبوس در ایران نیز می‌‌‌‌‌‌‌‌فروخت. در کنار ساخت صندلی، کارگاهی برای آبکاری داشت. در این کارگاه به بهترین نحو، صندلی و سایر وسایل ساخت فلزی آبکاری می‌‌‌‌‌‌‌‌شدند.

 با این همه تلاش، کارگاه او در سال‌۱۳۳۶ در آتش سوخت و بخش بزرگی از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌اش در اثر این حادثه نابود شد اما در همین زمان کارخانه صنعتی آزمایش را در همان محل سابق، جاده تهران‌‌‌‌‌‌‌‌نو در ۱۶‌اسفند سال‌۱۳۳۷ پایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری کرد. شرکت آزمایش در سال‌۱۳۴۴ شروع به بهره‌‌‌‌‌‌‌‌برداری کرد. سرمایه اولیه آن ۳۰‌میلیون ‌ریال بود و پس از چند مرحله در سال‌۱۳۴۷ سرمایه شرکت به ۲۰۰‌میلیون ‌ریال افزایش یافت، پس از چند سال ‌که در خیابان دماوند به تولید صندلی و بخاری نفتی و... پرداخت، زمینی به مساحت ۱۸۵‌هزار متر در کیلومتر ۱۰جاده آبعلی سه‌راه آزمایش به‌منظور تولید محصولات لوازم‌خانگی خریداری کرد. زیربنای کارخانه از دو،سه‌هزار متر در سال‌های آغازین فعالیت به دویست‌هزار متر در اواسط سال‌های دهه پنجاه توسعه پیدا کرده بود.  از نظر پرداخت حقوق، حقوق کارکنان شرکت آزمایش نسبت به سایر صنایع و نهادهای دولتی چند‌درصد بیشتر بود. محسن آزمایش این‌گونه اقدام مدیریتی را، برای دلگرمی کارکنان صنعتی به‌منظور تولید بهتر و مطمئن‌‌‌‌‌‌‌‌تر محصول تولید داخلی ضروری می‌دانست. الگوی وی در اداره شرکت تاکید بر مدیریت و نقش آنها در اداره کارخانه بود و به مدیران به اشکال مختلف پرداخت‌‌‌‌‌‌‌‌های مالی داشت؛ ماشین، منزل، زمین یا وام برای ساخت مسکن، در اختیارشان می‌گذاشت. گاهی هزینه عروسی آنها را می‌پرداخت و ماشین شخصی خود را در روز عروسی به همراه هدایایی قابل‌توجه به آنها می‌داد. با آغاز ساخت کارخانه شهر مرودشت شرکت انتظار داشت ۱۵۰۰‌نفر پرسنل در مرودشت مشغول به‌کار شوند؛ همچنین درنظر داشت در کنار کارخانه، یک مجتمع آموزشی وسیع با هزینه ۲۰۰‌میلیون‌ریال سرمایه از سوی بنیاد آزمایش تاسیس شود و در آن۵۰۰ دانش‌‌‌‌‌‌‌‌آموز با هزینه بنیاد تحصیل کنند و مکان آن به‌صورت دائمی وقف آموزش شود.

پس از وقوع انقلاب سال‌۵۷، زندگی و کارخانه محسن آزمایش به سرنوشت سایر واحدهای صنعتی بزرگ در آن زمان ‌دچار شد. سه شرکت وابسته به آزمایش در تهران، مرودشت و ساوه مشمول بند «‌ج» قانون حفاظت صنایع ایران قرار گرفت و مصادره شد. وی یک‌سال پس از مصادره کارخانه‌‌‌‌‌‌‌‌هایش برای زندگی به سوئیس رفت، غافل از اینکه در داخل ایران به او اتهام خروج ارز از کشور در زمان انقلاب زده شده بود و نهادهای دولتی کنترل و مدیریت کسب‌وکارهای او را در دست گرفتند. فعالیت تولیدی آن تا اوایل سال‌۱۳۸۰ تا حدی رونق داشت، پس از گذشت زمان، سرانجام معضلاتی که در ۲۳‌سال‌ مدیریت دولتی به دلیل مازاد نیروی انسانی، بدهی و زیان‌‌‌‌‌‌‌‌ انباشته گریبان‌گیر شرکت شده بود، نمایان شد. زیان انباشته شرکت در سال‌۱۳۸۳ حدود ۵/ ۱۲‌میلیارد‌تومان بود و با توجه به زیان‌های سال‌های پیش از آن، جمعا ۳۵‌میلیارد‌تومان زیان داشت. دولت در همین سال‌ها با فروش برخی از زمین‌‌‌‌‌‌‌‌های شرکت به کاهش زیان اقدام کرد.

 صاحبان و مدیران جدید ۱۰هکتار زمین در شهرک صنعتی سمنان به‌منظور انتقال فعالیت صنعتی کارخانه به آنجا در نظر گرفتند؛ همچنین به تاسیس شرکت هلدینگ و چند شرکت در زمینه بسته‌‌‌‌‌‌‌‌بندی، ‌‌‌‌‌‌‌‌خدمات پس از فروش هادکو و... اقدام‌کردند، با این‌وجود مدیران خصوصی که کارخانه‌‌‌‌‌‌‌‌ را خریدند موفقیتی در توسعه شرکت نداشتند. آنها به اخذ وام از بانک‌ها اقدام‌کردند، اما با این وجود در کمتر از ۵ سال ‌شرکت دچار ناتوانی در پرداخت بدهی‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مجبور به استمهال بدهی‌‌‌‌‌‌‌‌ها شد. شرکت آزمایش به علت عدم‌شفافیت از تالار بورس کنار گذاشته شد. با فروش برخی از دارایی‌های شرکت در سال‌۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ به پرداخت بدهی و بازخرید پرسنل کارخانه مرودشت و تهران ادامه دادند. پرسنل مرودشت از حدود ۱۴۰۰ نفر به ۱۶۰ نفر در خرداد سال‌۱۳۸۸ کاهش یافت (۹۳۱ نفر در طرح پیش از موعد صنایع نیمه‌دوم سال‌۱۳۸۳ بازنشسته شده‌بودند) و کارخانه نیمه‌تعطیل بود. چند‌تن از صاحبان فعلی خصوصی در دادگاه محکوم شدند. کارخانه آزمایش پس از نیم قرن فعالیت، در آستانه اضمحلال قرار گرفت.

محسن آزمایش در بیشتر فعالیت اقتصادی در طول زندگیش، روزی حدود ۲۰ ساعت به مدت چهل سال‌(تا سال‌۱۳۵۷) کار می‌کرد. آرزویش این بود که کارخانه آزمایش را به یکی از بزرگ‌ترین کارخانه‌‌‌‌‌‌‌‌های تولیدکننده لوازم‌خانگی با تولید ۲۰۰ تا ۳۰۰ نوع محصول در جهان تبدیل کند. همچنین صاحبان سرمایه پولشان را به‌جای بورس‌‌‌‌‌‌‌‌بازی و سرمایه‌گذاری در زمین، در صنایع به‌کار اندازند. او در سال‌۱۳۴۷ گفت: «اگر در این محیط فراهم شده، جوانی بی‌‌‌‌‌‌‌‌سواد با ایمان و پشتکار خود به چنین موفقیت‌هایی دست‌یافته‌ است آیا دیگران به‌خصوص تحصیلکرده‌‌‌‌‌‌‌‌های ما نخواهند توانست از این همه موهبت برخوردار گردند و شاهد پیروزی را در آغوش گیرند؟»

 سال‌های آخر زندگی آزمایش، سرشار از یأس و رنج بود. فقدان درآمد و کار، هزینه بالای زندگی، بیماری و پیری در خارج از کشور وضع روحی او را به‌شدت متاثر کرده بود. مردی که عمری بر پای خود ایستاده بود و زندگی بیش از۲۰‌هزار نفر از طریق کارخانه‌‌‌‌‌‌‌‌اش تامین می‌شد اکنون محتاج به خانواده‌‌‌‌‌‌‌‌اش بود. پنج سال‌آخر زندگیش توام با بیماری و بیشتر یک تراژدی بود. مردی که از کودکی تکیه‌‌‌‌‌‌‌‌گاه دیگران بود، اکنون به ناچار وابسته به دیگران شده بود. چیزی از درون روحش را متلاشی کرده بود، پسرش تنها تکیه‌‌‌‌‌‌‌‌گاه و همزبانش در کشور مراکش بود. محسن آزمایش که ۱۴سال ‌از کارخانه‌‌‌‌‌‌‌‌اش و حاصل زندگیش جدا شده بود، سرانجام در غربت و در سال‌۱۳۷۱ در شهر رباط مراکش درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.

برگرفته از کتاب سرگذشت ۵۰ کنشگر اقتصادی ایران