سیاسی شدن یک رابطه نیم قرنی

شی جین پینگ در نیمه دوم سال ۲۰۱۲ به عنوان رئیس جمهور چین انتخاب شد و در طول این یک دهه نقش مهمی در ارتقای قدرت چین به خصوص در ابعاد نظامی و سیاسی داشته است.  شی از آن دسته نخبگان چینی نبود که سیاست کسب منزلت برای ارتقای قدرت ملی، عدم‌مواجهه مستقیم با آمریکا در ابعاد سیاسی و نظامی، ارتقای بازیگری فراتر از شرق آسیا و تمرکز ویژه روی ابعاد اقتصادی را دنبال کرده است. جدا از اینکه این تغییرات چه پیامدهای داخلی برای عرصه قدرت و سیاست‌ورزی در چین به همراه خواهد داشت، آنچه که در این میان مهم است، چشم‌انداز روابط ایران و چین و تاثیری است که انتخاب دوباره شی بر روابط دو کشور به خصوص با توجه به توافق ۲۵ ساله خواهد گذاشت.

گذشته روابط

تاریخچه روابط ایران و چین در دوره معاصر به نیم قرن می‌رسد. در ۲۵ مرداد ۱۳۵۰ سفرای دو کشور در اسلام‌‌‌آباد پاکستان دیدار کردند و سندی را امضا کردند که در آن ایران حکومت پکن را به رسمیت شناخت، اعلامیه رسمی‌ای فردای آن روز همزمان در پایتخت‌‌‌های دو کشور منتشر شد. از آن زمان ایران و چین به عنوان دو کشور مهم و دو بازیگر اثرگذار در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی که از سابقه‌ای قابل اشاره و چشمگیر طی چند دهه گذشته در گسترش مناسبات دوجانبه برخوردارند، به تقویت روابط در عرصه‌های مختلف اقدام کرده‌اند. در بررسی وضعیت موجود می‌توان روابط دو کشور را در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی و استراتژیک مورد ارزیابی قرار داد. همسویی در برخی حوزه‌های سیاست خارجی، تکمیل‌‌‌گری متقابل اقتصادی و همپوشانی‌های امنیتی سه حوزه‌ای است که قطب نمای روابط ایران و چین را هدایت می‌کند.

ایران یکی از شرکای تجاری مهم چین در خاورمیانه است که در سال‌های اخیر، دو کشور از طریق امضای موافقت‌نامه‌های مختلف در حوزه تجاری، اقتصادی، سرمایه‌گذاری و بانکی تلاش کرده‌اند این مناسبات را تقویت کنند. از آنجا که ایران یکی از اجزای اصلی پروژه کمربند-راه چین است و نقش مهمی در تامین نفت موردنیاز چین دارد، روابط دو کشور حتی پس از خروج دولت ترامپ از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ نیز ادامه یافت.

اگرچه به واسطه بازگشت تحریم‌ها و پاندمی کرونا سطح روابط اقتصادی افت محسوسی را تجربه کرد، اما چین همچنان سومین شریک تجاری ایران به شمار می‌رود. حجم روابط تجاری دو کشور در سال‌های اخیر بین ۱۲ تا ۲۰ ‌میلیارد دلار در نوسان بوده که نسبت به روابط تجاری در اواسط دهه اول قرن ۲۱ یعنی بازه زمانی ۲۰۰۳-۲۰۱۳ افت حدودا ۵ تا ۱۰‌میلیارد دلاری پیدا کرده است. با این حال طرفین در تلاش‌اند تا این عدد را ۵۰‌میلیارد دلار افزایش دهند.

توافق ۲۵ ساله

اوج تحرک در روابط اقتصادی دو کشور را می‌توان در امضای قرارداد ۲۵ ساله همکاری‌های استراتژیک ایران و چین دانست که به عنوان بخشی از این قرارداد، چین متعهد به ۴۰۰‌میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در ایران طی بازه فوق شده است. شروع عملیاتی شدن توافق همکاری‌‌‌های راهبردی و جامع ۲۵ ساله ایران و چین خبری بود که روز جمعه ۲۵ دی ماه حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه در دیدار و گفت‌‌‌وگو با مقام‌‌‌های عالی رتبه چین در پکن به‌‌‌صورت رسمی اعلام کرد. پیش‌تر ۷ فروردین ماه سال ۱۴۰۰ بود که قرارداد همکاری ۲۵ ساله ایران و چین در تهران امضا شد. آغاز بحث این توافقنامه به سفر شی جین پینگ، رئیس‌‌‌جمهور جمهوری خلق چین، به ایران در سال ۱۳۹۴ برمی‌گردد که بلافاصله پس از اجرایی شدن برجام در دی ماه ۱۳۹۴ صورت گرفت.

آن گونه که بعد از امضای این سند اعلام شد سند مذکور در راستای صلح، ثبات و توسعه منطقه‌‌‌ای و بین‌المللی تدوین شده و بنابراین در مخالفت با هیچ طرف ثالث یا برای مداخله در امور هیچ کشوری نیست. این سند یک نقشه راه برای همکاری‌‌‌های جامع استراتژیک دو کشور ایران و چین تعریف شده است. همانگونه که چین با دیگر بازیگران نفتی همچون امارات عربی متحده و عربستان سعودی این همکاری جامع استراتژیک را به عنوان بخشی از استراتژی کمربند-راه تعریف کرده است.

جمهوری خلق چین طرحی را با نام ابتکار کمربند- راه به‌‌‌عنوان یک طرح فراگیر منطقه‌‌‌ای مطرح کرده که حدود ۶۵ کشور را در برمی‌گیرد و دارای ابعاد متعدد و مختلف اقتصادی- تجاری، علمی- فرهنگی و حتی ژئوپلتیک و امنیتی است که می‌تواند آثار و پیامدهای وسیعی در منطقه داشته باشد. هدف کلان این طرح ارتقای سطح توسعه کشورهای مابین مرزهای شرقی و غربی اوراسیا از طریق تسهیل همکاری‌‌‌های منطقه‌‌‌ای و توسعه زیرساخت‌‌‌های کشورهای مسیر عنوان شده است. در این چارچوب، قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین نمود عینی گسترش روابط از حوزه اقتصادی به حوزه‌های سیاسی، نظامی و امنیتی است که نمودهای آن در تبادلات نظامی و برگزاری مانورهای متعدد ظرف چند سال گذشته جلوه گر شده است.

شیفت روابط به عرصه‌های سیاسی- نظامی

نمودهای روابط سیاسی و نظامی ایران و چین در دوره شی جینگ پینگ متاثر از برداشت و فهم او از روندهای در حال تغییر بین‌المللی و همچنین آشکار شدن جلوه‌های تقابل چین و آمریکا در شرق آسیا، گسترش پیدا کرده و وارد حوزه‌های نظامی و امنیتی شده است. ضرورت حضور فعال در نظام بین‌المللی در حال تغییر و نگاه تجدیدنظرطلبانه به روندهای نظم موجود بین‌المللی باعث شده تا همسویی سیاسی ایران و چین به همراه روسیه در چند سال اخیر ابعاد تازه‌ای پیدا کند. از پیوستن رسمی ایران به سازمان همکاری شانگهای تا برگزاری مانورهای نظامی دو کشور در خلیج فارس. به‌نظر می‌رسد با تقابل بیشتر بین پکن و واشنگتن در دو حوزه راهبردی شرق آسیا و خلیج فارس، زمینه برای گسترش روابط تهران و پکن در حوزه نظامی و امنیتی فراهم شود. این مساله به خصوص با توجه به جهت‌گیری شرق‌گرایی در سیاست خارجی ایران در دوره جدید امر محتملی است و می‌توان انتظار داشت زمینه برای همکاری‌ها و همسویی‌های سیاسی ایران و چین برای قرار گرفتن در یک بلوک ضد آمریکایی بیش از گذشته نمود عینی به خود بگیرد.

تصویر آینده روابط

با چنین تصویری از روابط ایران و چین که در طول نیم قرن اخیر در ابعاد اقتصادی و سپس سیاسی و نظامی گسترش پیدا کرده است، مشارکت ایران و چین در نظم بین‌المللی چندجانبه در حال وقوع و به دور از سلطه تقویت خواهد شد و زمینه‌های همسویی بیشتر را مهیا خواهد کرد. هدف‌گذاری تجارت ۵۰‌میلیارد دلاری بین دو کشور و اجرایی شدن توافق ۲۵ ساله و مشخص شدن تاثیرات عملی آن بر اقتصاد و سیاست ایران مساله‌ای است که می‌توان از روابط در حال تقویت ایران و چین انتظار داشت که پیشران‌های قرار گرفتن در یک جبهه واحد در عرصه بین‌المللی را مشخص خواهد کرد.

در این میان نکته حائز اهمیت در تصویر آینده روابط ایران و چین، نقش‌آفرینی متغیر نظام بین‌الملل و چگونگی رفتار ایالات متحده در قبال چین است. آنگونه که استراتژیست‌های آمریکایی همچون جان مرشایمر از روابط قدرت‌های بزرگ انتظار دارند، هرگونه تقابل نظامی پکن و واشنگتن می‌تواند بیشترین پیامد را برای بازیگرانی چون جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته باشد که خود را در بلوک مشخص‌تری تعریف کرده و به دنبال‌گذار از نظم بین‌المللی به رهبری ایالات متحده‌اند.