سفرش را به تنهایی آغاز کرد

 آزادی‌ور در سه سال پیش در چنین روزی با پریدن از پنجره منزلش به زندگی خویش پایان داد. هوشنگ چالنگی، شاعر شناخته شده کشور در برنامه‌ای که پس از درگذشت آزادی‌ور برای گرامیداشت او برگزار شده بود، گفت: «من ۵۵ سال سابقه دوستی با او را دارم. او از جوانی به سمت مسائل فرهنگی جذب شد و از اولین شاگردان مدرسه عالی تلویزیون بود. بعدها ترجمه‌هایی از او منتشر شد که مانند تالیف هستند. هوشنگ متوجه خالی بودن این تالیفات در حوزه سینما و تئاتر بود بنابراین کتاب‌هایی که او ترجمه و نگارش کرد، مانند مرجعی در این حوزه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. فعالیت هوشنگ در حوزه شعر و شاعری به سال‌های ۴۴ و ۴۵ برمی‌گردد. پیشروی شاعرانه و قوی او و همچنین استفاده از بدایع دلنشین در کتاب «پنج آواز برای ذوالجناح» او به خوبی دیده می‌شود. قطعا همه جایگاه فرهنگی والای او را می‌شناسند، اما او جایگاه انسانی والایی هم داشت. من خیال نمی‌کردم روزی برسد که مجبور شوم بالای پیکرش بایستم و درباره او صحبت کنم.»پدرام اکبری، پژوهشگر سینمای مستند نیز گفته: «در این سال‌های آخر عمرش هم هیچ‌گاه غفلت نمی‌کرد و هرگاه موضوعی به ذهنش می‌رسید قلم به‌دست می‌گرفت و یادداشت می‌کرد. او بسیار تنها بود و همسر و فرزندش از او جدا شده بودند و در خارج از کشور زندگی می‌کردند. او به‌خاطر این تنهایی‌ها، دلمرده‌تر از پیش شده بود و در تنهایی خود به سر می‌برد و نهایتا هم سفر بی‌بازگشت خود را به تنهایی آغاز کرد.»