خلاقیت تلویزیونی در کرونا

این تصمیمات با واکنش‌های ضدونقیضی بین تماشاچیان تلویزیونی همراه شده است؛ برخی سیاست کارگردان تلویزیونی لالیگا را پسندیده‌اند و برخی آن را تصنعی و باورناپذیر دانسته‌اند. اصل موضوع اما چیز دیگری است؛ اینکه اهالی مرتبط با فوتبال در دنیا دست روی دست نگذاشتند و سعی کردند در قبال اتفاقاتی که رخ داده، هر آنچه از دست‌شان بر می‌آید انجام بدهند. در آلمان هم بعضی باشگاه‌ها از ماکت‌های مقوایی به شکل تماشاگر روی سکوها استفاده کردند. بعضی دیگر از آنها حتی از مدت‌ها قبل با نام‌نویسی از هواداران و دریافت مقدار اندکی پول از آنها، تصویر چهره هر کدام‌شان را روی صندلی قرار دادند. به این ترتیب حتی درآمدزایی مختصری هم صورت گرفت که البته عمدتا صرف امور خیریه و مخصوصا مقابله با کرونا شد. کافی است این رویکرد را با آنچه در فوتبال ایران می‌گذرد مقایسه کنیم. اینجا با اینکه سازمان لیگ از حدود یک ماه پیش به‌طور قطعی از بازگشایی مسابقات لیگ برتر خبر داده، بسیاری از باشگاه‌ها همچنان سعی در سرپیچی و به هم زدن ماجرا دارند. این تیم‌ها حتی تمرین جدی هم انجام نمی‌دهند و هر روز با مصاحبه و اعمال فشار، دنبال لغو لیگ هستند. این شاید یکی از تفاوت‌های فرهنگی ما با کشورهای پیشرفته باشد؛ اینکه ما معمولا در پذیرش «مساله» تاخیر داریم وصرفا وقتی آن را می‌پذیریم که دیگر چاره‌ای جز قبولش نداشته باشیم. به این ترتیب فرصت لازم برای در نظر گرفتن تدابیر صحیح از دست می‌رود. داستان کرونا و فوتبال (و حتی کرونا و زندگی) هم همین است. دنیا پذیرفته که فعلا تا اطلاع ثانوی باید با ویروس تاجدار ساخت و راه‌های همزیستی با آن را پیدا کرد. ما اما هنوز در کشاکش و جنگ با یکدیگر هستیم. طبعا اگر باشگاه‌های ایرانی نیز به این ضرورت پی می‌بردند، می‌توانستند ایده‌های خلاقانه مشابه به‌کار ببندند یا حداقل بازیکنان‌شان را برای حضور موثر در مسابقات آماده کنند، اما هنوز هیچی نشده دو بازیکن پرسپولیس و استقلال رباط صلیبی پاره کرده‌اند تا روشن شود ما همیشه دیر «باور» می‌کنیم، همیشه دیر کنار می‌آییم.