اهمیت فعالیت‌های چین برای کسب مزیت تجارت رقابتی- با دور زدن یا نادیده گرفتن و استهزای قواعد رسمی یا هنجارهای غیررسمی نظم تجاری بین‌المللی- نمی‌تواند دست‌کم گرفته شود. رفتار چین در قبال نظم پساجنگ را همچنین می‌توان از طریق اقداماتش در مورد مسائل چندجانبه خارج از چارچوب نهادهای بین‌المللی خاص یا معاهدات ارزیابی کرد. چین برخی گام‌های مثبت را برداشته است اما – همان‌طور که در مورد آمریکا و بیشتر قدرت‌های مهم دیگر مصداق دارد- اقداماتش همچنان مغشوش و مبهم و تحرکاتش یک‌جورهایی متناقض هستند و این نشان‌دهنده منافع پیچیده این کشور است.

منافع داخلی قدرتمند در چین- همچون آمریکا- به شدت مخالف این است که چین از سوخت‌های فسیلی فاصله بگیرد. در مجموع، چین شروع کرده که در مسائل آب و هوایی نقش رهبری داشته باشد و بنابراین میزانی از پیشرفت را هم در مورد رفتار آب و هوایی خود نشان داده است مانند سرمایه‌گذاری‌های جدید در نیروگاه‌های جدید. این وضع تا حدودی به‌خاطر قیمت پایین و فعالیت ناساز این کشور در مسائل جدید مرتبط با برق و کسب‌وکار صادراتی این کشور در زمینه سوخت‌های فسیلی است. با این حال با در نظر گرفتن تمام اینها، موضع چین – به‌ویژه برای کشوری که همچنان خود را کشوری درحال توسعه می‌پندارد- شبیه به موضع آمریکا نیست؛ کشوری که مشخصه‌اش ترکیبی از حمایت از آب و هوا و رفتارهای آسیب‌رسان است.

کارت برنده در حال ظهور: «دست دراز نفوذ چین»

یک مقوله رفتاری که می‌تواند تاثیراتی چشمگیر بر نقش چین در یک نظم چندجانبه داشته باشد همانا تلاش‌های روزافزون برای دستیابی به نفوذ و ترویج نگاه چینی به مسائل از طریق طیفی از تاکتیک‌ها و تکنیک‌ها است که در زندگی سیاسی و اجتماعی داخلی کشورهای دیگر می‌تواند ورود کرده و تاثیرگذار باشد، تا سطحی که این کمپین شتاب گیرد به گونه‌ای که نشان‌دهنده یورشی گسترده بر جوامع دیگر باشد، چین را در یک موضع خصمانه‌تر نسبت به نظم چندجانبه موجود قرار می‌دهد. براساس گزارش‌های اخیر، این تلاش‌ها عبارتند از برنامه‌های مربوط به تبلیغات مستقیم و ارائه اطلاعات غلط که هدفش دولت‌های مهم به‌ویژه در آسیا هستند. این برنامه‌ها به لحاظ ماهیتی (اگر نگوییم به لحاظ حجم) شبیه است به تلاش‌های مرتبط با اطلاعات غلط از سوی روسیه. این تلاش‌ها به‌طور فزاینده‌ای نمایان‌کننده همان نوع از تبلیغ محاسباتی روبات‌محور همچون تلاش‌های روسیه است و به تکرار «اوباش مجازی»ای

[troll farms: در رابطه با این عبارت دو نکته لازم به ذکر است: الف) اوباش اینترنتی یا ترول (Troll) در گفتمان اینترنتی به افرادی گفته می‌شود که با رفتار مخرب در فضای وب به‌دنبال جلب‌نظر کاربران، ایجاد تشنج و بیان مطالب محرک و توهین‌آمیز هستند. این افراد در اتاق‌های گفت‌وگو، تالارها، وب‌نوشت‌ها یا تارنماهای کاربرمحور پیام‌هایی ارسال می‌کنند که حاوی مطالب ناراحت‌کننده یا جنجال‌برانگیز است. (ب) اوباش مجازی هم معادل عباراتی مانند «یگان‌های مجازی» (web brigades)، «ارتش اوباش» (troll army)، «کارخانه ترول» (troll factory) و «مزرعه ترول» (troll farms) همگی همان افسران هکری، اوباش مجازی یا کلاهبرداران اینترنتی هستند که به شکلی وسیع در فضای مجازی بعضا با اکانت‌های جعلی فعال هستند و مبادرت به فحاشی، پراکندن اطلاعات غلط می‌کنند. اقدامات آنها عمدتا در راستای منافع دولت متبوع‌شان است] را به استخدام می‌گیرد که باعث می‌شود تعداد زیادی از افراد گزارش‌های جعلی را در فضاهای [platforms] رسانه‌های اجتماعی دست به‌دست سازند. اینها شامل تلاش‌هایی برای بسط و تعمیم نفوذ چین به دانشگاه‌ها و مراکز علمی غربی است که هر دو با محدود کردن آن چیزی انجام می‌گیرد که در مورد چین گفته و نوشته می‌شود و نظامی «اورولی» برقرار می‌سازد که به‌واسطه آن دانش‌آموزان چینی در خارج یکدیگر را به‌دلیل محتوای ایدئولوژیکی اظهاراتشان – حتی در کلاس‌های درس- مورد نظارت و رصد قرار می‌دهند. این کمپین مشتمل است بر رشوه مستقیم و اجبار افراد و سیاستمداران در کشورهای دیگر از جمله در استرالیا که موردی است که بسیار بازتاب یافت. این تلاش‌ها عبارت است از استفاده از سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی برای کسب نفوذ، به خدمت گرفتن هدایا از موسسات کنفوسیوسی و دیگر NGO‌ها برای شکل دادن به مباحث عمومی در کشورهای هدف. به‌طور فزاینده‌ای، اینها به‌عنوان کمپین‌هایی یکپارچه در حال ظهورند که از ابزارهای چندگانه استفاده می‌کنند: از اجبار افراد تا روابط گسترده تجاری برای تاثیر گذاشتن بر شرایط سیاسی و اجتماعی کشورهای دیگر.  یک مشکل در پاسخ یا واکنش نشان‌دادن به چنین تلاش‌هایی این است که آنها ضرورتا نقض قواعد یا هنجارهای خاص نظم مستقر نیستند. آنها ممکن است نقض قوانین ملی آن کشور هدف خاص باشند اما هیچ مجموعه مستقری از قانون بین‌المللی یا هنجار عموما پذیرفته شده وجود ندارد که بسیاری از این فعالیت‌ها را ممنوع سازد. مفهوم کلی به خدمت‌گیری سرمایه‌گذاری اقتصادی برای کسب نفوذ- حتی بر رهبران سیاسی محلی- برای چینی‌ها منحصربه‌فرد و مهم است. در حقیقت، می‌توان استدلال کرد که هیچ دولتی به اندازه آمریکا تاکتیک‌های نفوذ اجتماعی را- از کمپین‌های فعال اطلاع‌رسانی تا استفاده اجبارآمیز از سرمایه‌گذاری و تجارت (در برخی موارد) برای پنهان کردن تلاش‌ها جهت نفوذ بر سیاستمداران محلی- به خدمت نگرفته است. با این حال، همان‌طور که تجربه‌های اخیر از استرالیا و نیوزیلند نشان می‌دهد- و همان طور که واکنش به تلاش‌های شدیدتر روسیه در این حوزه‌ها نشان می‌دهد- دولت‌های اقتدارگرایی که به کمپین‌های گسترده دستکاری اجتماعی [social manipulation] که در فرآیندهای سیاسی و ثبات اجتماعی کشورهای دیگر مداخله می‌کند دست می‌زنند نمی‌توانند به‌عنوان اعضای مسوول نظم مشترک چندجانبه نگریسته شوند. درحال‌حاضر در این زمینه اطلاعات و شفافیت اندکی وجود دارد: نه مسیر نهایی کمپین‌های نفوذ چین روشن است و نه تمایل یا توانایی جامعه بین‌المللی برای ایجاد قواعد یا هنجارهای معناداری که چنین فعالیت‌هایی را محدود می‌سازد. از این‌رو استفاده چین از چنین ابزارهایی، با توجه به ثبات تعاملات آینده‌اش با نظم بین‌المللی، نمایاننده یک «کارت برنده» است.