فعل و انفعالات سیاسی دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب در مدت زمانی که تا انتخابات ریاست‌جمهوری سال ٩٦ باقی مانده است می‌تواند متر و معیار خوبی برای حدس راهبرد رقیب برای جریان‌های سیاسی باشد. با مطالعه اظهارات و کنش‌های سیاسی جریان‌های سیاسی می‌توان فهمید که هر جناح برای پیروزی در انتخابات آتی به چه معادله‌ای متوسل شده است. با اندکی تامل در کنشگری سیاسی جریان اصولگرا می‌توان دریافت که این جریان سیاسی سعی در ناتوان و ناکار آمد نشان دادن دولت روحانی دارد تا از این طریق بدنه اجتماعی حامی دولت را از او جدا کند و این بدنه اجتماعی در سال ٩٦ پای صندوق رای حاضر نشود. به این دلیل که انتخاباتی که با مشارکت بالای مردم برگزار شود شانسی را برای جریان اصولگرا باقی نخواهد گذاشت. لذا تلاش می‌کنند تا از مشارکت مردمی در انتخابات آتی بکاهند و به مردم القا کنند که دولت آقای روحانی دولت مطلوب آنها برای تحقق مطالبات‌شان نبوده است. حتی اگر نتوانند نتیجه را به سمت پیروزی خود تغییر دهند باز می‌کوشند که دولت آقای روحانی را با پشتوانه پایین رای برای دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش تضعیف کنند. این روزها شاهد هستیم که هر بار موضوع تازه‌ای علیه دولت در رسانه‌های‌شان مطرح می‌کنند و سعی در بزرگنمایی مشکلات کشور دارند. ضمن اینکه آنها اشاره نمی‌کنند که بخش اعظمی از این مشکلات کشور به خاطر بی‌تدبیری‌های دولت‌های نهم و دهم به وجود آمده است و رفع آنها توسط آقای روحانی برنامه‌ریزی بلندمدتی را می‌طلبد. با این حال جریان اصولگرا از نظر ساختار درونی و اجماع و ائتلاف برای انتخابات آتی با مشکلاتی روبه رو است. به همین دلیل است که سعی در تضعیف جریان اصلاح‌طلب دارند. البته جریان رقیب تا زمان انتخابات کارویژه‌های دیگری نیز برای خود تعریف کرده است که مهم‌ترین آنها ناامید کردن دولت یازدهم از ادامه مسیر و رفع مشکلات مردم و حتی ناامید کردن آقای روحانی از شرکت و ثبت نام در انتخابات ٩٦ است. اینها راهبردهایی است که اصولگرایان تا زمان انتخابات به‌طور جدی دنبال می‌کنند. در مقابل چنین تاکتیک‌هایی که جریان اصولگرا به کار گرفته است، آقای روحانی باید در مقابل افکار عمومی با قاطعیت و شفافیت بیشتر فعالیت‌ها و موفقیت‌هایش را برای مردم تشریح کند. همچنین دولت باید مشکلات و موانعی را که بر سر راه دارد با دقت بیشتر و شفافیت بیشتر برای مردم توضیح دهد. اینکه شرایط کشور در ابتدای دولت یازدهم چگونه بوده است و از دولت پیشین چه چیزی به دولت یازدهم به ارث رسیده است. در کنار کارهایی که دولت روحانی باید انجام دهد کارهایی هست که اصلاح‌طلبان باید در دستور کار خود قرار دهند. در گام اول اصلاح‌طلبان باید حفظ انسجام و یکپارچگی درونی خود را مدنظر قرار دهند و برای آن بکوشند. گام دوم هماهنگی برای طرح مطالبات اصلاح‌طلبان از دولت و فضای سیاسی آینده کشور است. اگرچه اصلاح‌طلبان از دولت آقای روحانی حمایت می‌کنند اما قطعا باید بگویند که با چه رویکردی از دولت حمایت خواهند کرد. همچنین آنها باید بگویند که اولویت‌های اصلاح‌طلبان چه بوده و چه بخشی از آن در دولت آقای روحانی تحقق پیدا کرده و چه بخشی از آن باید در آینده توسط دولت پیگیری شود. به هر حال اصلاح‌طلبان بیش از اینکه یک جریان ناظر به قدرت باشند، ناظر به متن جامعه هستند و مطالبات‌شان باید در متن جامعه و با مردم در میان گذاشته شود. دولت روحانی در سال ٩٢ با حمایت تمام و کمال اصلاح‌طلبان روی کار آمد و طی این سه سال نیز اصلاح‌طلبان همواره از دولت روحانی حمایت کردند. اگرچه این حمایت همراه با نقد‌هایی بود و نقدهای مشفقانه اصلاح‌طلبان به آقای روحانی هیچگاه قطع نشد. از این رو حمایت اصلاح‌طلبان در سال ٩٦ یک حمایت مطلق نخواهد بود. طبیعی است که حوزه اقتصاد همچنان اولویت اول مردم است اگرچه دولت دارد تلاش می‌کند در حوزه اقتصاد رکود را کم و تورم را مهار کند و فعالیت‌هایی از این دست دارد لیکن دولت روحانی برای ٤ سال دوم خود تعهدات ویژه‌ای در زمینه اقتصادی و معیشت به مردم داشته باشد. همچنین دولت باید به مردم توضیح دهد که در هر کدام از حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی چه قدم‌های مثبتی برداشته است و برای دور دوم در این زمینه‌ها چه قدم‌هایی برخواهد داشت. مهم‌ترین کاری که از دولت انتظار می‌رود این است که در مورد موفقیت‌ها و کاستی‌هایش صادقانه با مردم سخن بگوید.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.