هدف این مقاله تبیین مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور یا ریشهیابی آنها نیست. همچنین مخاطبان این مقاله سیاستمداران یا فعالان اقتصادی نیستند بلکه بیشتر روی سخنم با دو گروه از متخصصان علوم انسانی یعنی «اقتصاددانان» و اساتید «روابط بینالملل» است که پیرامون مسائل کشور اظهار نظر میکنند و خلاصه کلامشان اتکا بر روابط بینالمللی است. بدون شک تعامل با دیگر کشورها حتی اگر نفعی در بر نداشته باشد همانند تقابل برای توسعه زیانبار نیست. اما تمرکز صرف بر تعامل با دنیای خارج نیز بهتنهایی حلال مشکلات نیست. هر دو گروه ریشه مشکلات و راهحل آنها را در خارج از کشور جستوجو میکنند. این گزاره نه تنها درست نیست بلکه تبعات منفی دارد که در این مقاله توضیح داده میشوند.
امیر ۸۳ ساله کویت که کمتر از ۵ ماه از صدارتش بر این امیرنشین خلیج فارس میگذرد، در اقدامی نادر پارلمان یا مجلس الامه را که نگین دموکراسی نیمبند در جهان عرب و یکی از معدود پارلمانهای قانونگذاری موثر در خاورمیانه بود، برای یک دوره ۴ ساله منحل و۶ماده از قانون اساسی را تعلیق و یک ماده را هم ملغی کرد. شیخ مشعل احمد جابر الصباح برادر ناتنی امیر سابق و چهره اطلاعاتی و امنیتی کویت تمامی اختیارات مجلس را ذیل دیوان امیری و کابینه قرار داد. اقدامی که میتواند پیامها و پیامدهای قابلتوجهی را بر صحنه سیاسی و اجتماعی این کشور بر جای بگذارد. شیخ مشعل در نطق انحلال پارلمان و خطاب به نمایندگان بر چند کلیدواژه تاکید کرد: دخالت در هسته اختیارات و حقوق اساسی امیر، مداخله در تعیین ولیعهد، فساد گسترده، رفتارهای مغایر با قانون اساسی و تهدید امنیت کشور به اسم دموکراسی.
وقتی چپاول به شیوه زندگی در یک جامعه تبدیل میشود، در طول زمان یک سیستم قانونی برای تایید خود و یک قانون اخلاقی برای تکریم خود ایجاد میکند. مطالعه رابطه میان دولت و قوه قضائیه در پاکستان نکات جالبی از یک اقتصاد سیاسی چپاولی را نشان میدهد. برآوردها با استناد به نقل و انتقالات کلان در قالب املاک گرانقیمت از دولت به قوه قضائیه و بهصورت متقابل در قالب احکام حامی دولت از طرف قوه قضائیه نشان میدهد که اختصاص املاک به قضات موجب افزایش احکام حامی دولت و کاهش تصمیمگیری درباره ماهیت پروندهها میشود. این فساد اگرچه برای دولت هزینهای به اندازه ۰.۰۳درصد از تولید ناخالص داخلی دارد، با این حال، به دولت اجازه میدهد تا زمینهای اضافی به ارزش ۰.۲درصد از تولید ناخالص داخلی را در یکسال مصادره کند.
رکود بزرگ اقتصادی که سال۱۹۲۹ میلادی از ایالات متحده آمریکا آغاز شد و به مرور بخش بزرگی از جهان را در خود بلعید، باعث شد تا ادبیات علم اقتصاد با تحول چشمگیری مواجه شود. در خلال سالهای ۱۹۲۹ تا سال ۱۹۳۲ میلادی، تولید ناخالص داخلی (GDP) جهان به اندازه ۱۵درصد کاهش پیدا میکند.
در بودجه سال ۱۴۰۳، دولت در قالب یکبند ۶۷کلمهای، در عرصه اقتصادی کشور آشوبی ایجاد کرده است. به موجب بند «س» تبصره ۶ قانون بودجه سال ۱۴۰۳، برای کلیه معافیتهای مالیاتی بهجز سه مورد، سقفهای مشخصی تعیین شده و عملا کلیه معافیتهای مالیاتی، مستقل از منشأ یا کارکرد آنها حذف شدهاند. بند «س» تبصره ۶ قانون بودجه میگوید: مجموع معافیتها، نرخ صفر مالیاتی، کاهش نرخ مالیاتی و سایر مشوقهای مالیاتی اشخاص حقیقی و حقوقی از محل مجموع درآمدهای حاصلشده برای عملکرد سال ۱۴۰۳ کلیه مؤدیان بهاستثنای معافیتهای دارای سقف زمانی مشخص و موارد مندرج در ماده «۱۳۹» قانون مالیاتهای مستقیم و قانون جهش تولید دانشبنیان برای اشخاص حقوقی تا ۵هزار میلیارد ریال و اشخاص حقیقی تا ۵۰۰میلیارد ریال قابل اعمال است. در این یادداشت نسبتا مفصل تلاش شده است ضمن بیان بخشی از دلایل پایهای مبنی بر لزوم وجود معافیت مالیاتی، آثار حذف یکباره معافیتهای مالیاتی بیان شود.
طبق آخرین آمار قابل دسترسی از بانکمرکزی، تورم سالانه در سال ۱۴۰۰ کمی بیش از ۴۶درصد بوده است. در چند سال اخیر تورم فزاینده به حقیقتی پنهانناپذیر در اقتصاد ایران تبدیل شده است که گریبانگیر زندگی روزمره مردم است. عوامل متعددی را میتوان به عنوان دلایل تورم نام برد که بررسی آنها مستلزم نگاهی عمیق به رابطه اجزای مختلف اقتصاد کشور است که از حوصله این متن به دور است. اما میتوان بررسی توصیفی از روند تورم در چند سال اخیر داشت و با استفاده از آن، تصویری، اگرچه ناکامل ولی گویا، از آینده تورم در ایران ساخت.
مدتی است که سخن از ناترازی صندوقهای بازنشستگی و ازجمله سازمان تامین اجتماعی میشود و بهعنوان یکی از چالشها یا ابرچالشهای کشور مطرح میشود؛ غافل از اینکه بخش اعظم ناترازی سازمانها و صندوقهای بازنشستگی کشور محصول سایر ناترازیهای مبتلابه کشور است؛ از جمله ناترازی بودجه دولت، ناترازی تجارت خارجی، ناترازی آب، ناترازی انرژی (برق و گاز)، ناترازی جمعیت و ناترازی حساب سرمایه که به این ترتیب شاید بتوان ایران را ناترازآباد دانست.
مرزهایی که جهان را در حالات امروزی شکل دادهاند ممکن است پاکنشدنی به نظر برسند؛ اما وقتی بازه زمانی را گسترش میدهید، خطوط بسیار سیالتر میشوند. امروزه یافتن مرز بینالمللی که در دو قرن اخیر تغییر نکرده باشد، دشوار است. دولتها متولد و ناپدید میشوند. قدرتهای بزرگ متورم، کوچک و ناپدید میشوند. در سال ۱۹۱۰، تقریبا ۸۰درصد از کره زمین به تعداد انگشتشماری از امپراتوریهای اروپایی تعلق داشت - و بسیاری از بقیه در اختیار دودمانهای عثمانی و چینگ قرار داشت. اما جنگهای جهانی و استعمارزدایی شاهد ظهور بسیاری از دولت-ملتهای جدید و اغلب بسیار کوچک بود.
طرح مباحثی در نقد کارنامه سیاسی مصدق و اندیشههای پشتیبان آن از دو دهه پیش به اینسو به افسونزدایی از هاله تقدسی که پس از وقایع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ درباره وی از سوی برخی روشنفکران عمدتا چپ برساخته شده بود، کمک زیادی کرده است. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که میراث سیاسی مصدق تاثیر عمیقی بر تاریخ کشورمان گذاشته و این تاثیر تا به امروز تداوم داشته است. مصدق با ناسیونالیسم رمانتیک و اجنبی ستیز خود به دستاوردهای حیاتی جنبش مشروطهخواهی ضربههای مهلکی وارد ساخت که پس از وی از سوی هوادارانش، بهویژه مصدقیهای چپ، تداوم یافته است.
نزدیک به ۸۰ سال است که آمریکا توانسته است خود را بهعنوان قدرت بلامنازع جهانی به تثبیت برساند. در طول این ۸۰ سال کمتر کشوری قادر شده قدرت اقتصادی آمریکا را به چالش بکشد. حتی با آنکه اتحاد جماهیر شوروی از لحاظ نظامی با آمریکا برابری میکرد، اما در بخش اقتصاد و قدرت اقتصادی همواره بازی را باخته بود و در نهایت همین رقابت اقتصادی بود که آن امپراتوری را از پا درآورد. در دهه ۱۹۸۰ میلادی هم با آنکه دو اقتصاد آلمان و ژاپن - علیالخصوص ژاپن - اندکی اقتصاد آمریکا را به چالش کشیدند باز این اقتصاد آمریکا بود که توانست از این چالش پیروز بیرون بیاید.
در تعریف اقتصادی تورم پدیدهای پولی است؛ اما همین پدیده پولی بر بندبند جزئیات حیات ما تاثیر میگذارد. کینز معتقد بود با ادامه روند تورم، دولتها میتوانند بخش مهمی از ثروت شهروندان خود را مخفیانه و بدون مشاهده مصادره کنند. او اعتقاد داشت که تورم هم به امنیت و هم به اعتماد مردم به سیستم اقتصادی صدمه میزند. تورم نه تنها بر حیات اقتصادی امروز ما تاثیرگذار است، بلکه طیفی از مطالعات آثار جبرانناپذیر بیننسلی و ماندگار تورم را به اثبات رساندهاند.
دنیای اقتصاد-محمدحسین باقی:
چین در روابط خارجی خود هیچ محدودیتی قائل نیست. آنها با برداشتن عینک هنجاری از پتانسیل تمام کشورها برای توسعه استفاده میکنند: از اسرائیل گرفته تا کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز؛ از اروپا و آمریکا تا قلب آفریقا. چینیها نهتنها در منابع و زیرساختهای استراتژیک کشورهای ثروتمند که در زیرساختهای استراتژیک کشورهای فقیر یا درحالتوسعه هم سرمایهگذاری میکنند. چینیها با افزایش قدرت اقتصادی خود نهتنها اشتهای زیادی دارند تا قواعد غربی شکلگرفته و موجود در جهان را تغییر دهند، بلکه به دنبال دسترسی به مواد اولیه ارزان و بازار مصرفی بکر هستند و میکوشند تا اقتصاد دیگر کشورها را به خود وابسته سازند. بهطور مثال، اسرائیل یک بازیگر تکنولوژیکمحور است. چینیها علاقهی وافری دارند تا به فناوریهای حساس دست یابند. چینیها از فناوری اسرائیل برای رشد اقتصادی خود استفاده میکنند. در سال۲۰۱۶ سرمایهگذاری مستقیم چین در اسرائیل تقریبا ۳برابر شد و به ۱۶میلیارد دلار رسید. دانیل گالی، یک تبعه اسرائیل که در دانشگاه گیلی در پکن تدریس میکند، معتقد است: «چین در تلاش است تا از ابتکار و خلاقیت اسرائیلیها در اقتصاد کشورش استفاده کند.»
در چند ماه اخیر، خبرهای مرتبط با محافل دانشگاهی بسیاری را در بهت فروبرده است. پژوهشگرانی که به صورت پیشفرض باید به دنبال کشف حقیقت باشند، اکنون به انواع دادهسازیها و سرقتهای ادبی متهم هستند. شاید خوشبینانه فکر کنید که دادهسازی مختص رشتههایی خاص در علوم انسانی است. اما شوربختانه، حتی محققانی که روی سرطان کار میکنند نیز متهم به دادهسازی هستند. از قضا این پدیده صرفا مختص دانشگاههایی که میخواهند سریعتر در رتبهبندیهای معتبر دانشگاهی ترقی کنند نیست و شاید تعجب کنید که حتی دانشگاه هاروارد هم از این آفت در امان نبوده است!
سیاست موضوعی ساده و احساسی نیست که با منطق صفر و صد و متغیرهای ساده قابل حل باشد. سیاست در موضوعات دیپلماتیک، امنیتی، سیاستگذاری داخلی و خارجی متغیرهای چند بعدی و سطح پیچیدهای دارد که گاهی آنچه به ظاهر درست میآید، قابل اجرا نیست و در صورت اجرا، دولتکشور با بحرانهای پی در پی روبهرو خواهد شد.
اساسا مشکل اصلی در مدیریت شهرداری تهران، «خروج از اولویتهای شهر و نیازهای مردم پایتخت» است؛ آنها که میخواهند در پارک قیطریه مسجد بسازند آلودگی هوای تهران، ترافیک و کاهش فضای سبز شهری را نادیده گرفته و میخواهند به جای دیگری پیام دهند که ما آدمهای معتقدی هستیم.