پیشنیاز توسعه
از کجا میتوان فهمید و دریافت که دولتها و حکومتها در عمل و نه با سخن و کلمه، در اجرای این وظایف گام برمیدارند؟ یکی از بهترین گزینهها «حکمرانی خوب» است، چرا؟ زیرا موثر بودن و هماهنگ بودن اقدامات آنها را محک میزند و بهعنوان پیشنیازی برای همه آن استراتژیها و سیاستهای اعلامی آنها ظهور و بروز میکند. نه تنها بانک جهانی بلکه بانکهای منطقهای چون بانک توسعه آسیایی چهار عنصر اصلی برای حکمرانی خوب شناسایی و معرفی کردهاند که عبارتند از: الف) پاسخگویی (Accountability) ب) سهیم کردن و مشارکت مردم در تصمیمات (Participation) ج) پیشبینیپذیری (Predictability) د) شفافیت (Transparency).
برای حفظ سازگاری بحث اجازه دهید از میان تعاریف متعدد برای «حکمرانی خوب» از دریچه مطالبه حیاتی جهان سومیها یعنی رشد و توسعه پایدار و فراگیر که با محور بحث ما سازگاری دارد، بگوییم منظور از حکمرانی عبارت است از: رفتار، نحوه، طرز، روش و طریقتی که در آن «قدرت» در خدمت مدیریت منابع اقتصادی و اجتماعی جامعه برای رشد و توسعه مردم کشور باشد. در این معنی، مفهوم حکمرانی بهطور مستقیم به طرز مدیریت فرآیند توسعه مربوط و منوط میشود و بخش عمومی و خصوصی جامعه را دربرمیگیرد. به معنی وسیعتر حکمرانی وقتی خوب است که جو و محیطی نهادی داشته باشد که در آن بر پایه سرمایه اجتماعی (اعتماد) مردم با یکدیگر و با دولت منتخب خود رابطه تعاملی دارند. فقدان چنین حکمرانی اجرای سیاستهای پولی، مالی و ساختاری دولتها را برای توسعه با شکستهای پرهزینه همراه میکند. جوهره این حرف آن است که اگر حکمرانی خوبی حاکم نباشد، تمام سیاستهای دولت در اجرا با درماندگی مواجه میشوند. چراکه عنصر اصلی مدیریت موثر و کارآی لازم برای تحقق اهداف توسعه چیزی جز حکمرانی خوب تا حال شناخته نشده است. اگر دولتها به وظایف اصلی خود در نظام مختلط یعنی در ترکیب دولت و بازار به خوبی عمل کنند یعنی علاوه بر حکمرانی خوب به سیگنالدهی قیمتها توسط قوای بازار میدان دهند و با یارانهها و مالیاتهای نامناسب بر سر مخابره آنها پارازیت و انحراف قیمتی تولید نکنند، بلکه همه ظرفیت خود را به جای حواشی صرف وظایف کلیدی خود چون ۱- برقراری و حفظ ثبات اقتصاد کلان ۲- تهیه و عرضه زیربناها ۳- ارتقای برابریها و عدالت ۴- تهیه و عرضه کالاهای عمومی ۵- جلوگیری از شکست و عجز بازار (Market failure) کنند، توسعه دستیافتنی خواهد شد.
از بعد از جنگ جهانی دوم که «توسعه» ورد زبان حکمرانان کشورهای در حال توسعه شده است چگونگی دستیابی به اهداف توسعه و جعبه ابزار کارآ و موثر برای آن و هدایت و سازماندهی بهینه (بهترین) منابع اجتماعی- اقتصادی و در یک کلمه «مدیریت توسعه» همیشه چالشبرانگیزترین مساله پیش روی حکومتها و دولتهای مزبور بوده است. به قول سازمان ملل جنبههای مهم حکمرانی خوب شامل «همرایی حکومت و ملت و توافق عمومیگرایی»، «مشارکت همگانی»، «پاسخگویی»، «شفافیت»، «حساس و پذیرا بودن به مطالبات مردم و انتقادپذیری» و برابریخواه و فراگیر بودن است. از طرف دیگر «مدیریت توسعه» نیازمند آن است که از حکمرانی خوب بهعنوان ابزاری برای اجرای موثر و ثمربخش فعالیتهای توسعهای کشور و دستیابی در زمانی معقول به اهداف رشد و توسعه بهره بگیرد. به رسم رایج، برخی کشورهای در حال توسعه به کمک برقراری حکمرانی خوب توانستهاند برای زندگی مردم خود محیطی را خلق کنند که در آن رشد اقتصاد پایدار و نسبتا بالا و فراگیری قابل دسترسی باشد و برعکس.