پادزهر ایران‏‏‌هراسی در توریسم

بنا به گفته متولی گردشگری از دلایل اصلی بازدارنده سفر تماشاگران احتمالی به ایران، موضوع همیشگی ترویج ایران هراسی نزد رسانه‌‌‌های معاند است تا شهروندان کشورهای مختلف را از بازدید واقعیت‌های امروزین ایران باز دارند. نظر شما در این باره چیست؟

در روزهای اخیر در سطح شهر تهران تابلوهایی از آثار برگزیده هنر و معماری ایران یا آنچه با عنوان ثروت و میراث فرهنگی کشور می‌‌‌شناسیم نصب شده است. از نمونه این تابلوها می‌توان به تصاویری از میدان نقش جهان یا ارگ بم اشاره کرد. چنین تابلوهایی باعث می‌شود کودکان با میراث فرهنگی ما آشنا شوند و بدانند ایران کشوری با سرمایه فرهنگی بالاست. حال شما چنین رفتار و راهکاری را می‌توانید در سطح بین‌المللی نیز در پیش بگیرید. به این معنا که به جای مقابله سیاسی با ایران‌‌‌هراسی، راهکار فرهنگی را انتخاب کنید. در واقع از دیدگاه بنده ما باید آنچه در کشورمان تحت عنوان ثروت فرهنگی داریم را مدام مطرح کرده و به مخاطب غیرایرانی عرضه کنیم. اما آنچه تاکنون ما انجام داده‌‌‌ایم مواجهه سیاسی بوده که کارآمد نبوده است، ما در مقابل باید حقیقت ایران با تمام دارایی‌‌‌هایش را برای توریست عرضه کنیم. زمانی که از دارایی هم صحبت می‌‌‌کنیم منظور مجموعه‌‌‌ای از تمام داشته‌‌‌های فرهنگی و سبک زندگی از قبیل موسیقی، ‌‌‌ خوراک‌‌‌، معماری، کاشی‌‌‌کاری و... است.

زمانی که از مواجهه سیاسی صحبت می‌‌‌کنید، ‌‌‌ بخشی از این مواجهه از طریق رسانه بوده است؟

بله. به عنوان مثال در پرس‌‌‌‌‌‌تی‌‌‌وی ما این مواجهه سیاسی را داشتیم. ولی ما باید به شکلی کشورمان را معرفی کنیم که بیننده این رسانه مشتاق شود هم به ایران سفر کند و هم درباره تاریخ کشورمان اطلاعات بیشتری به دست‌‌‌ آورد که در نهایت این افزایش اطلاعات به میل و خواست سفر به کشورمان منجر خواهد شد. به زعم بنده تنها از این طریق است که می‌توان کوس رسوایی کسانی که ایران‌‌‌هراسی را به راه انداخته‌‌‌اند برملا کرد. درست است که طرف مقابل هم دارای رسانه است و فضای افکار عمومی دنیا را در اختیار دارد اما ما هم باید ابتدا داشته‌‌‌های فرهنگی خودمان را بشناسیم و در وهله دوم آنها را به دیگران معرفی کنیم. علاوه بر آن سفارت‌‌‌خانه‌های ما در کنار جنبه‌‌‌های سیاسی و اقتصادی باید روی وجه فرهنگی بیشتر متمرکز شده و در این زمینه فعالیت کنند.

اختلال اینترنت در روزهای پایانی شهریور و مهر ماه‌‌‌، یکی دیگر از دلایلی است که متولی گردشگری به عنوان عاملی برای عدم‌تمایل توریست‌‌‌های خارجی عنوان می‌کند. این موضوع در پاییز سال ۹۸ هم اتفاق افتاد و باعث سردرگمی توریست‌‌‌های خارجی شد. به نظر شما این قطعی را نمی‌توان دلیلی قابل قبول دانست؟

گرچه چنین عاملی اثرگذار است اما نمی‌توان آن را صددرصد در نظر گرفت. مشابه اینکه شما بگویید من کوه نمی‌‌‌روم چون کفش کوه ندارم‌‌‌، اما چنان میل رفتن به کوه در شما وجود داشته باشد که به هر حال با هر شکلی شده کوه بروید. قطعی اینترنت گرچه در این موضوع اثرگذار است اما پرسش این است که آیا تمام کسانی که به ایران سفر نکردند دلیل‌‌‌شان این بود که اینترنت در ایران مختل شده است؟ به نظرم ما به مقداری خلاقیت در این زمینه نیاز داریم که با به کار‌گیری آن مشکل‌‌‌مان را حل کنیم. به عنوان مثال بنده با وجود مشکل اینترنت در حال انجام کاری هستم که هر روز نیاز به اینترنت دارد و توانسته‌‌‌ام مشکلم را حل کنم.

شما از خلاقیت صحبت می‌‌‌کنید اما چطور می‌شود با خلاقیت با ایران‌‌‌هراسی یا سایر مسائل و چالش‌های پیش روی صنعت توریسم مقابله کرد؟

زمانی که از مسوولان درباره عدم‌ورود گردشگر می‌پرسید به مواردی مانند ایران‌‌‌هراسی یا نبود دلار و. .. اشاره می‌کنند اما آیا واقعا در برابر این چالش‌ها کاری نمی‌شود کرد؟ اینجاست که مدیریت خلاق می‌تواند به ما کمک کند. مگر ما با چند کشور مخالفت جدی داریم؟ در جهان بیش از ۲۰۰ کشور وجود دارد و شهروندان بسیاری از این کشورهای آسیایی، اروپایی‌‌‌، آفریقایی و... علاقه‌‌‌مند به فرهنگ ایران هستند. ما می‌توانیم از رسانه‌‌‌های تصویری، شنیداری، ساخت پادکست و... کمک بگیریم که شهروندان کشورهای مختلف را به سمت ایران جذب کنیم. می‌توانیم ایستگاه رادیویی به این منظور تاسیس کنیم. در حال حاضر واقعا چقدر برنامه بین‌المللی فرهنگی داریم که دیگران را جذب کند و پاسخی به جریان ایران‌‌‌هراسی باشد. زمانی که ما از کار جهادی صحبت می‌‌‌کنیم به آن معناست که بهانه‌‌‌تراشی را کنار گذاشته و در این زمینه به شکل قوی عمل کنیم.

مشکل عدم‌اتصال هتل‌‌‌های ما به سیستم رزرواسیون آنلاین بین‌المللی و همچنین مشکل پرداخت آنلاین که پیامد تحریم‌هاست باعث شد هتل‌‌‌های کشورهای امارات و عمان از طرف فیفا به عنوان هتل‌‌‌های رجیستر شده برای جام جهانی انتخاب شوند و از هتل‌‌‌های ایران استفاده نکنند. به نظر شما در چنین وضعیتی اصولا این امکان وجود داشت که توریست به ایران بیاید؟

قطری‌‌‌ها ورزشگاه ۹۷۴ را به عنوان اولین ورزشگاه موقت جام جهانی افتتاح کردند. ورزشگاهی که با ۹۷۴ کانتینر حمل‌ونقل بازیافتی ساخته شده است و پس از پایان مسابقات به شکل کامل برچیده می‌شود. این ورزشگاه نشان‌دهنده خلاقیت مدیران این کشور برای حل چالشی است که با آن مواجه بوده‌‌‌اند. ما هم می‌توانستیم به راه‌‌‌هایی برای حل مشکلات‌‌‌مان فکر کنیم. مذاکره با بانک مرکزی، مشورت گرفتن از کسانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند از جمله راهکارهایی بود که می‌توانستیم آنها را به کار بگیریم. از نظر بنده اگر فردی عاشق کاری باشد، حتما راهی برای چالش‌هایی که بر سر راهش برای انجام آن کار وجود دارد پیدا می‌کند همچنان که عاشق برای رسیدن به معشوق حاضر است با تیشه کوه را بکند. در همین راستاست که معتقدم با کار اداری نمی‌شود در این زمینه کار کرد و موفق شد. ما در ابتدای انقلاب باید سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را تاسیس می‌کردیم فکر می‌‌‌کنید آن زمان انجام چنین کاری ساده بود؟ ما عاشق کارمان بودیم و توانستیم برای تمام مشکلات پیش رو راهکاری پیدا کنیم، ‌‌‌ امروز نیز مسوولان باید چنین رویه‌‌‌ای را در پیش گیرند.

برخی کارشناسان معتقدند چالش‌هایی که  در حوزه توریسم در ایران با آن مواجهیم نه در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری بلکه در وزارت خارجه قابل حل است، ‌‌‌ نظر شما در این باره چیست؟

اگر منظور ما از وزارت امور خارجه و نمایندگی‌های خارج از کشور یک نمایندگی فرهنگی باشد طبیعتا بله می‌تواند از این کانال بگذرد. اما در نظر بگیرید که نهادهای مختلف مرتبط با فرهنگ نظیر وزارت ارشاد‌‌‌ و فرهنگستان ادب را داریم. تصور من این است که مساله توریسم در ایران به صورت فرهنگی و نه با کار سیاسی قابل حل است. بنابراین اگر تلقی ما از وزارت خارجه تنظیم کارهای سیاسی باشد در زمینه توریسم تاثیر خاصی ندارد اما اگر وزارتخانه را به شکل نمایندگان فرهنگی ببینیم که در کنار تعاملات سیاسی و اقتصادی، ‌‌‌ به این مقوله هم توجه می‌کنند قطعا اثرگذار است. در کنار این وزارتخانه باید ببینیم که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا سازمان تبلیغات اسلامی در این زمینه چقدر انتظار داریم، به نظر می‌رسد در اینجا مفهوم تبلیغات چندان روشن نیست، اینکه کشورمان را به شکلی معرفی کنیم که پاسخی بر تصویر منفی شکل‌گرفته از سوی سایر رسانه‌‌‌ها باشد. باید ظرفیت‌‌‌ها، پتانسیل‌ها، امنیت، اقتصاد، زیبایی، سابقه هنری و معماری و ادبیات ایران را به شهروندان سایر کشورها معرفی کنیم. متاسفانه مشکلی که در حال حاضر با آن مواجهیم این است که هنوز نمی‌‌‌دانیم قرار است چه محصولی به توریست خارجی عرضه کنیم. به عنوان مثال مشخص نیست در بازدید از میدان نقش جهان قصد داریم قدرت ۴۰۰ ساله معماری‌‌‌مان را به گردشگر نشان دهیم، ‌‌‌ درباره روابط انسان‌‌‌ها در طول تاریخ برای او توضیح دهیم یا.... در این بخش نیاز داریم جهت‌‌‌گیری و اهدافمان را مشخص کنیم.

زمانی که از جهت‌‌‌گیری صحبت می‌‌‌کنید دقیقا به چه چیزی اشاره دارید؟

منظور از جهت‌‌‌گیری، چگونگی معرفی یک اثر و کیفیت تعامل و مواجهه ماست. به عنوان مثال در کشورمان تنوع از فرهنگ اقوام مختلف در کنار ادبیات‌‌‌، معماری‌‌‌، عرصه‌‌‌های طبیعی و... را داریم اما متاسفانه در پایین‌‌‌ترین سطح با آن مواجهه می‌‌‌شویم. گویی که در حالی که اقسام خوراک را داریم اما آنچه عرضه می‌‌‌کنیم تنها نان و پنیر است. برای معرفی درست هم ابتدا لازم است خودمان را درست بشناسیم تا بتوانیم این ارزش‌‌‌ها را به دیگران معرفی کنیم. متاسفانه مساله پژوهش در این حوزه در کشورمان مغفول مانده است. در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری هم شاهدیم بخش گردشگری در یک معاونت قرار دارد و پژوهشگاه در بخش دیگری. همین موضوع سبب شده است تا این دو مقوله با هم ارتباط زیادی نداشته باشند، ‌‌‌ در حالی که مغز توریسم پژوهش است و باید در کنار هم قرار داشته باشند.

شما از این صحبت می‌‌‌کنید که وزارت خارجه تنها در بخش فرهنگی وارد شود، اما گاهی با مشکلاتی برای توریست‌‌‌ها مواجه می‌‌‌شویم که از طریق این وزارتخانه قابل حل است!

متاسفانه به واسطه تعداد اندک توریست‌‌‌هایمان به حساسیت‌‌‌ها توجه نمی‌‌‌کنیم. مثلا می‌‌‌گوییم توریست بدون ویزا می‌تواند به کشورمان در بازه زمانی محدود بیاید یا اگر گردشگری برای خوردن مهر روی پاسپورتش مشکل داشته باشد این موضوع را برایش در نظر می‌‌‌گیریم. این رویه نادرست است و باید بتوانیم در بخش بازاریابی قوی عمل کنیم. آنگاه با افزایش تقاضا نیازی نیست حساسیت‌‌‌هایمان را کم کنیم و همین امر از بروز مشکلات بعدی می‌‌‌کاهد.