استقبال از کافهگردی و اثبات هویت
زمینه و پیامدهای گسترش کافهها در اصفهان
تفاوت فرهنگ نسلی، گسترش فردگرایی، رهایی از سلطههای فرهنگی، نقش مصرف مکان در هویتیابی و اثبات قدرتمندی از سوی جوانان در برابر فرهنگ سنتی، ازجمله عواملی است که منجر به افزایش تعداد کافهها در سطح شهر اصفهان و فرهنگ کافهگردی شده است.
این روزها اگر در خیابانهای شلوغ اصفهان قدم بزنید، با تعداد بسیاری از کافهها مواجه خواهید شد. این درحالیاست که تا پیش از یک دهۀ گذشته، کافهها عموماً در جایی دور از چشم رهگذران بودند. از سوی دیگر نگاههای منفی که پیش از این به کافهها وجود داشت منجر به عدم اعتماد اقشار مختلف جامعه برای استفاده از آنها میشد. هرچند هنوز هم نگرشهای منفی به کافهها زنده هستند و آثار و تبعات این دیدگاهها دامان کافهداران را گرفته است، اما استقبال از کافهها توسط جوانان، پدیدهای جدید است که به تبیین اجتماعی نیاز دارد. در همین راستا با زهرا کلباسی اشتری، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان و همچنین زهرا ماهر، جامعهشناس و استاد دانشگاه اصفهان، گفتوگو شده است.
زهرا ماهر، عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: امروزه کافهها در سطح شهر اصفهان گسترش روزافزونی یافتند و با این پدیده میتوان زیست جدید جامعه و سبک زندگی طبقۀ متوسط جدید را مورد مطالعه و شناسایی قرار داد.
او با بیان اینکه اکثر جامعهشناسان، نگرش منفی، آسیبشناسانه و جانبدارانه به بحث گسترش کافهها ندارند، افزود: این متخصصان معتقدند که سبک زندگی مدرن، رشد طبقه متوسط و لزوم وجود مکانی برای بروز و نمود فرهنگ نسلیِ نسل جوان، منجر به استقبال از کافهها شدهاست.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه کافه، ویژگیهایی دارد و این ویژگیها با جامعۀ مدرن که ما نیز در آن به سر میبریم سازگارتر است، افزود: طبیعی است که در کافهها کمتر افراد مسن و سنتی حضور دارند. مشتریهای کافهها را افراد نوگرا و همراه با جریان نوگرایی تشکیل میدهند.
کافه، محل تجمع طبقۀ متوسط
ماهر با بیان اینکه طرفداران کافیشاپها در برخی طبقات اجتماعی بیشتر دیده میشوند، تأکید کرد: طبقه متوسط جدید شهری یکی از طبقاتی هستند که از کافهها حمایت میکنند. طبقات پایین و مشاغل تولیدی و کارگران و غیره چندان از کافه استفاده نمیکنند.
او با تقسیم طبقه متوسط به دو دسته جدید و بازاری، تصریح کرد: بازاریها معمولاً صاحبان حرفهها و کسبوکارها هستند و طبقۀ متوسط جدید، شامل متخصصان و کارمندان دولت، دانشگاهیان، مهندسان و وکلا و قشر تحصیل کردۀ جامعه است که نوگرا هستند و دارای نگرش انتقادی به سنت، علاقهمند به شبکههای اجتماعی، سفر و کسب تجربههای جدید هستند، روحیه تکثرگرایی، نوگرایی و فردگرایی دارند و تحقیقات ثابت کرده که بیشترین طرفداران کافهها را این طبقۀ متوسط جدید تشکیل میدهند که محصول دنیای مدرنیته هستند.
این محقق و پژوهشگر اجتماعی، کافیشاپ را با مؤلفههای دنیای مدرنیته سازگار دانست و بیان کرد: جامعۀ مدرن، از ابعادی تشکیل شده است. یکی از این ابعاد، بُعد اقتصادی است که دغدغۀ مصرفگرایی و سودجویی در آن رواج دارد. مصرفگرایی و سودجویی نیز کاملاً در فضای کافهها دیده میشود.
ماهر با بیان اینکه در دنیای مدرن، افراد از طریق مصرف کسب هویت میکنند، اضافه کرد: یک جوان از طریق اینکه در فلان خیابان با مراجعه به فلان کافیشاپ، فلان مدل قهوه را مینوشد، احساس هویت میکند و کافه برای جوانان بیشتر از اینکه جنبۀ خوردنی داشته باشد، جنبۀ مصرف مکان دارد. این درحالی است که یک انسان سنتی ترجیح میدهد با هزینۀ کمتری یک فنجان قهوه را در منزلش بنوشد. افرادی مثل زیمل بر مفهوم «مصرف مکان» تأکید میکنند و آن را هویتبخشِ انسان در جامعۀ مدرن میدانند. مصرف، امکان معرفی خود به دیگران را به وجود میآورد.
این عضو هیئت علمی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر، کسی که کافه را تأسیس میکند نیز به دنبال سودجویی اقتصادی است که با مؤلفههای دنیای مدرن سازگار است.
فردگرایی، عامل توسعه کافهها
مهر با بیان اینکه از لحاظ اجتماعی در جامعه مدرن، شاهد رشد روزافزون لیبرالیسم و فردگرایی هستیم و بر همین مبنا جوانان احساس میکنند در کافیشاپ، میتوانند فردیت و خود واقعیشان را محقق کرده و به نمایش بگذارند، اظهار کرد: جوانان امروزی، کافه را یک محیط رها، آزاد و بدون سلطههای فرهنگی قلمداد میکنند. آنها فکر میکنند در این محیط قابلیت این را دارند که فارغ از سلطههای ساختاری عمل کنند و چیزی که دوست دارند را بخورند و آن طور که دوست دارند، رفتار کنند. جوانان، کافه را نسبت به سایر محیطها، آزادتر و آنجا را جایی برای بروز خود واقعیشان میدانند. به عنوان مثال دختری برای مصرف سیگار یا شنیدن موسیقی خاصی که ارزشهای جامعه به او اجازه مصرف آنها را نمیدهد، به کافه مراجعه و احساس میکند که با این روش، بر ساختارهای حاکم غلبه میکند. هر چند که از نظر ما این وجوه کافهها آسیبزا هستند و باید کنترل شوند.
این استاد دانشگاه، با بیان اینکه حرکت از سنت به مدرنیته، حرکت از همبستگی مکانیکی به ارگانیکی است، تصریح کرد: در همبستگی ارگانیکی، افراد از یکدیگر متمایز هستند و نیازشان منجر به همبستگی میان آنان میشود. در دوران مدرن، تخصصی شدن و تمایز کارکردی در سطح جامعه به چشم میخورد. افراد متنوع و متفاوت هستند و همه چیز تخصصی شده است. تمایز کارکردی در نهادهای مختلف دیده میشود و تقسیم کار وجود دارد. در فرهنگ بین نسلی، این تمایز کارکردی به وضوح به چشم میخورد و در گذشته تفاوت نسلها بارز نبود، اما اکنون فرهنگ نسل جوان با فرهنگ نسل کودکی و بزرگسالی متفاوت است و دو حیطه تخصصی متمایز را تشکیل دادهاند.
او که معتقد است کافهها نیز به بهترین شکل ممکن، فرهنگ نسل جوان را به نمایش میگذارند، تأکید کرد: به عبارت دیگر، کافهها به مؤلفۀ ساختاری نسل جوان تبدیل شدند و به ما نشان میدهند که فرهنگ نسلی گروه جوان، با فرهنگ سایر نسلها تفاوت دارد. کافه، پاتوق آنان است و آداب نسلی و سبک زندگی خود را در کافه پیاده میکنند. نتیجۀ تقسیم کار، تخصصی شدن و تمایز نسلها از لحاظ مکانی، در کافهها نمود یافته است و به همین دلیل افراد مسن در کافهها حضور چشمگیری ندارند.
ماهر با تأکید بر اینکه وجود کافههای مذهبی و تکجنسیتی نشان میدهد که حتی در گروههای سنتی نیز تمایل به فرهنگ مدرن دیده میشود، افزود: نسل جوان مذهبی اراده میکند که بخشهایی از مدرنیته که با ارزشهای شخصیاش مشکلی ندارند را انتخاب کند. در واقع هم میخواهند ارزشهای مذهبی را حفظ کنند و هم ظاهر مدرن را داشته باشند.
جهانی شدن و رواج کافهها
او با بیان اینکه جوانان، در کافهها احساس توانمندی و قدرتمندی دارند و فکر میکنند که میتوانند اختیار و اراده خود را پیاده میکنند، اضافه کرد: پیرو مسئله جهانی شدن فرهنگ، برخی از متخصصان معتقدند که در کافه، امکان جهانی زیستن و اندیشۀ جهانی داشتن مهیاست.
این استاد دانشگاه، با اشاره به اینکه کافه، با محیطهای سنتی ایرانی متفاوت است و با محیطهای خارج از کشور تشابهاتی دارد، تصریح کرد: نمادهای فرهنگی و اسطورههای جهانی در کافهها به چشم میخورد و خوراکیهای جهانمبنا مثل قهوه در آن سرو میشود. این مسائل به ما نشان میدهد که جوانان به ارزشهای جهانی نوگرا گرایش دارند.
ماهر با تأکید بر اینکه نسل جوان، به جهت تمایز نسلی که گفته شد، از طریق مصرف مکان، زیست جهان انحصاری خود را به وجود آوردهاند و احساس میکنند که کافه جایی برای دفاع از سبک زندگی جوانانه است، خاطرنشان کرد: کافه مکانی دبرای دیده و شنیده شدن، ابزار عشق و مسائل رمانتیک و دوستیها است. لذا به این دلایل میتوان گفت که فرهنگ خاص جوانی توسط جوانان در این مکان بازتولید میشود و نسل جوان به شکل باشکوهی خود را در کافه به نمایش میگذارد و از سرمایۀ نمادین خودش در این مکان محافظت میکند.
او با اشاره به اینکه برخی افراد کافه را مکانی بیمعنا میدانند، اما اینگونه نیست، افزود: کافه، یک نظام معنایی خاص دارد و پاتوق انحصاری برای خیلی از جوانان است که با کنشهای خاص خود این فضا را معنادار و خاص کردند و آنجا آیینهای نسلی و رمزگان نسلی خود را بازتولید میکنند و باعث تحکیم انسجام اجتماعی خود در این مکان میشوند.
او که معتقد است کافهها ممکن است جنبههایی آسیبزا هم داشته باشند، تصریح کرد: بهعنوان مثال در حوزههای رفتاری و فرهنگی ممکن است کافهها با مؤلفههای فرهنگی و مذهبی جامعه ما سازگار نباشند اما همهٔ ابعاد آنها آسیبزا نیست. اصل حضور افراد در کافه، خوراکی که مصرف میکنند، فضای گفتوگویی که ایجاد میشود، ابعاد مثبت کافهها هستند. به نظر میرسد که وجوه منفی و آسیبزای کافه، مثل خدشه دار شدن برخی ارزشهای فرهنگی، مصرف بیرویه غلیان و غیره، قابل کنترل توسط کافهدارن هست و باید برای کنترل این وجوه منفی تلاش کرد.
منبع و تلخیص: ایسنا