آیا ایران به سمت تولید فولاد سبز حرکت کردهاست؟
هزینه بیتوجهی به فولادسازی سبز
به نظر شما اهمیت فولاد سبز در کجاست و اصلا به چه فولادی، فولاد سبز میگوییم؟
مباحث مربوط به فولاد سبز، همگی درباره محیطزیست است. فرآیند ساخت فولاد از معدن آغاز میشود؛ مواد استخراجشده از کارخانه کنسانترهسازی بهسوی واحد گندلهسازی و سپس واحد آهن اسفنجی میرود. آهن اسنفجی در نهایت تبدیل به شمش فولاد میشود. زنجیره تولید فولاد، نیازمندیهایی دارد که مهمترین آنها، بحث آب است زیرا کارخانه شمش فولاد، واحدی است که بسیار به آب نیاز دارد. کارخانههای کنسانترهسازی و گندلهسازی نیز همینگونه هستند، بههمیندلیل جانمایی این کارخانهها در مناطقی که بتوانند منابع آبی را تامین کنند و از سوی دیگر معضلی هم در منطقهایجاد نکنند، مهم است و باید به این مساله توجه شود. این مساله در استانهای یزد و اصفهان در برهه کنونی تنشزا شدهاست و دلیل اصلی آنهم بیاهمیتی به مساله جانمایی کارخانههای فولاد است. همه کارخانهها به انرژی مولد نیازمند هستند. بحث گاز، برق و همچنین آب، لازمه تولید فولاد است که اکنون در خطوط تولید، تبدیل به یک چالش شدهاست. باید پیش از تاسیس یک واحد معدنی به این فکر کنیم که آیا توانمندی تامین منابع گازی از شبکه انتقال گاز به محل تاسیس کارخانه در محل احداث وجود دارد یا نه. اصلا آیا تاسیس کارخانه فولاد به محیطزیست و زیست منطقه آسیبی وارد خواهد کرد یا خیر. خروجی بخش کورهبلند در بخش آهن اسفنجی، باید با تمهیدات خاصی کار کند تا بدون آلایندگی به فرآیند تولید فولاد بپردازد. فولاد مادهبسیار ارزشمندی است اما ما باید این مادهرا به گونهای فرآوری کنیم که آسیبی به محیطزیست نزند. برای مثال در مجاورت دریای عمان و دریاهای جنوب کمترین چالش تامین آب را خواهیم داشت. از طرفی با جانمایی مناسب در این مناطق، میتوانیم از منابع گازی به سهولت استفاده کنیم. در حالحاضر یکی از مناطق مناسب برای فولادسازی میتواند شهری مانند عسلویه باشد؛ زیرا هم بخش صادرات و واردات فولاد از طریق مبادی بندری را پوشش میدهد و از سوی دیگر، بعد از تولید فولاد این کامودیتی بهطور ساده بارگیری میشود. اینگونه، شبکه حملونقل ریلی نیز کمتر درگیر خواهد شد.
با توجه به این توضیحات، فولاد کشور ما اصلا سبز نیست. تولید فولاد بدونتوجه به مسائل محیطزیستی چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
اگر تمهیدات ویژه و جامع نگری داشته باشیم، فولادی میسازیم که کمترین آسیب را به شهری که در آن واقع شده میرساند. شبکههای حملونقل، هزینه تمامشده در تولید شمش فولادی را افزایش میدهد. اگر این نکته را درنظر بگیریم، هزینه تمامشده کلی در بخش ملی نیز کاهش مییابد و خسارت کمتری به منابع طبیعی وارد خواهد شد، اما همه این مسائل باید پیش از ساخت کارخانه فولاد بررسی شود. همانطور که اگر بخواهیم خانهای بسازیم، ابتدا باید نقشه آن را با دقت بررسی کنیم تا خانه بر روی گسل ساخته نشود، دسترسی محلی خوبی داشته باشد و مواردی از این قبیل، ساخت کارخانه فولاد نیز به همین شکل است. به هرحال ما واحدهای فولادسازی داریم که اکنون بهشدت دچار مشکل هستند. فولادسازیهای بزرگ در استانهای کویری و بدون آب مانند اصفهان واقع شدهاند. با وجود اینکه کارخانههای فولادسازی این مناطق بسیار پرسود هستند اما چالشهای کمبود آب آنها را تهدید میکند. روند تولید فولاد در این مراکز سبز نیست و فولاد سبز ساختن در این نواحی عملا امکانناپذیر است. جانمایی ساخت کارخانه فولاد در مناطق کویری کشور از ابتدا روند صحیحی نبود و حالا هم چارهای جز انجام برخی اقدامات مانند صرفهجویی نداریم، زیرا امکان تغییر محل این واحدها وجود ندارد و باید با تغییر مکانیزم کوره خطوط انرژی یا برخی دیگر از اقدامات در راستای تحقق اهداف فولادسازی با مصرف بهینه آب، فولادسازی را زیستمحیطیتر کنیم. بسیاری از پروژههای انتقال آب دریاهای جنوب به مرکز نیز به همین دلیل است. برخی پروژهها، خطوط آب را به مرکز کشور میآورند تا واحدهای فولادسازی بهجای استفاده از منابع آب زیرزمینی که برای مصارف شهری است، از آب منتقلشدهاستفاده کنند.
با توجه به مشخصترشدن اهمیت مسائل محیطزیستی در تولید فولاد وضعیت را چطور ارزیابی میکنید؟
در حالحاضر توجه خاصی به مسائل محیطزیستی در تولید فولاد نمیشود. طرحهای فولادی بدونتوجه به مسائل محیطزیستی تاسیس شدهاند و این مساله بسیار دردناک است زیرا یک صنعت برای بقا در درازمدت ناچار است به شرایط محیطزیستی توجه کند. اگر در کشور آب نداشته باشیم چگونه میخواهیم فولاد تولید کنیم یا کارخانههای تولیدی بدون گاز چگونه کار کنند؟ درست است که هزینههای تولید فولاد با روشهای موافق با محیطزیست گرانتر از تولید فولاد بدونتوجه به این نکات است اما هزینههای مضاعف و جانبی محیطزیستی که در درازمدت به کشور تحمیل خواهد شد، بسیار بیشتر است؛ مثلا فولادسازی در استانهایی مانند یزد و اصفهان باعث ایجاد مشکلات آبی در این استانها شدهاست. حل مشکل آب برای تداوم حیات کارخانههای فولاد بسیار هزینهزاست و از طرفی ممکن است اصلا قابلجبران نباشد، بههمیندلیل ما در هر صورت ناچار هستیم به مقوله تولید فولاد به شکل سبز فکر کنیم و در مسیر تحقق برخی تصمیمهای سخت قرار بگیریم. اینگونه علاوهبر بقای خودمان در درازمدت میتوانیم به کشور نیز کمک کنیم.