گلپایگانی copy

در شرایطی گمانه‌‌‌زنی‌‌‌ها از انتصاب عبدالرضا گلپایگانی به‌‌‌عنوان متولی بافت فرسوده حکایت دارد که وی در گذشته و در ارائه پیشنهادهای خود به سیاستگذاران حوزه مسکن بر لزوم بازسازی بافت فرسوده تاکید داشت و درواقع توسعه شهری را در ذیل بازسازی بافت فرسوده میسر می‌‌‌دانست.

عبدالرضا گلپایگانی پیش از تایید صلاحیت فرزانه صادق از سوی مجلس شورای اسلامی، به شکل مستقیم اولین مطالبه اصلی در حوزه مسکن از وزیر راه و شهرسازی را توجه به نوسازی بافت فرسوده عنوان کرده بود؛ وی در گفت‌‌‌وگویی با روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان «نسخه بدلی توسعه تهران» بر لزوم توجه به استفاده از ظرفیت بافت فرسوده برای افزایش خانه‌‌‌سازی در کشور تاکید کرده بود. البته مدیران پیشین حوزه نوسازی نیز بر ضرورت توجه بر بافت فرسوده تاکید ویژه‌‌‌ای داشتند و در زمان فعالیت خود در این مسیر گام برداشتند؛ با وجود این، تمرکز دولت‌‌‌های پیشین بر توسعه پیرامونی شهری مانع از آن شد که نوسازی بافت فرسوده با سرعت مطلوبی در کشور پیش برود.

لزوم توجه به نوسازی بافت فرسوده و استفاده از ظرفیت این حوزه در افزایش عرضه خانه در کشور امری است که تمامی کارشناسان نسبت به آن متفق‌‌‌القول بوده و طی 2 دهه اخیر بر آن تاکید داشته‌‌‌اند. با این وجود از سال 1386 و همزمان با مطرح شدن طرح مسکن ملی و آغاز ساخت خانه در حاشیه شهرها بخش عمده‌‌‌ای از منابع مالی دولت و بانک‌ها به این پروژه‌‌‌ها منتقل شد و درواقع رقابت بافت فرسوده و زمین‌‌‌های حاشیه‌‌‌ شهرها در جذب منابع مالی باعث شد تا نوسازی بافت فرسوده در کشور به حاشیه رانده شود.

اهمیت توجه به نوسازی بافت فرسوده در دولت چهاردهم دوچندان شده است؛ طی سال‌های اخیر ناترازی بودجه دولت‌‌‌ها به شکل مستمری افزایش یافته، منابع بانکی و حتی آورده مردم نیز تضعیف شده است. در چنین شرایطی تخصیص منابع مالی دولت و بانک به طرح‌‌‌های مسکن در حاشیه و نوسازی بافت فرسوده مجدد باعث عدم‌پیشبرد طرح نوسازی بافت فرسوده می‌شود و بنابراین در این شرایط اصل قرار دادن نوسازی بافت فرسوده به جای خانه‌‌‌سازی در حاشیه شهرها از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است.

عبدالرضا گلپایگانی در گفت‌‌‌وگوی پیشین خود با دنیای اقتصاد عنوان کرد که دو نسخه اصلی و بدلی از مفهوم «توسعه شهر» وجود دارد؛ وی نسخه فیک توسعه شهر را «افزایش چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌بسته محدوده فیزیکی شهر بدون توجه به نقاط ضعف و قوت این اقدام و پیامدهای آن روی کیفیت زندگی شهروندان» معرفی می‌کند و در عین حال، مفهوم درست این سیاست -توسعه شهری- را برپایه اصل «تضمین کیفیت زندگی» می‌‌‌‌‌‌‌‌‌داند. هدف نهایی توسعه هر شهر و منطقه باید ایجاد فضایی مناسب برای زندگی بهتر باشد. هر قدمی که در راستای توسعه شهر برداشته می‌شود؛ فراتر از ساخت سقفی بالای سر ساکنان خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاست. با در نظر گرفتن این موارد لزوما  رشد و توسعه شهر با گسترش پیرامونی آن اجرایی نمی‌شود و اگر کارشناسان در یک منطقه با توسعه پیرامونی شهر مخالف باشند، این امر به مفهوم مخالفت با توسعه نیست. وی معتقد است که توسعه لزوما به مفهوم بازکردن کمربند شهرها یا ممانعت کامل از هرگونه توسعه پهنه شهری نیست. در توسعه پیرامونی شهرها باید ظرفیت زیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محیطی شهر مورد توجه قرار گیرد.

در عین حال گلپایگانی از مخالفان تراکم‌‌‌فروشی نیز هست. وی فروش تراکم مازاد در مناطق گران شهری را موضوعی ضد توسعه شهرها می‌‌‌داند و درواقع معتقد است؛ این رویه میزان سرمایه وارد شده برای ساخت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وساز در مناطق میانی و جنوبی شهرها را کاهش می‌دهد و در واقع ضدتوسعه شهری است.در طرح جامع شهر تهران، بر توسعه درون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زای شهر در زمین‌‌‌های ذخیره شهرها تاکید شده است. زمین ذخیره شهری در تهران در زمان انجام طرح جامع شهری حدود 7‌درصد برآورد شد؛ این زمین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، سال‌ها بدون وجود قانون رها شده بود. اما در طرح جامع آمده بود که شهرداری موظف به تعیین‌تکلیف این زمین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاست و برای تامین کمبود سرانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خدماتی از این زمین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها استفاده کند.

در برنامه هفتم توسعه، نوسازی سالانه 100‌هزار واحد در بافت فرسوده و تحقق نوسازی 5‌هزار واحد تا پایان برنامه تعیین شده است؛ درشرایطی که رئیس جدید انتخاب‌شده به‌‌‌عنوان مدیرعامل سازمان نوسازی شهری ایران نیز، توسعه پیرامونی بدون ‌‌‌توجه به استفاده از ظرفیت‌‌‌های درون شهری را نسخه بدلی توسعه برای شهرها می‌‌‌داند، باید دید که دولت چهاردهم نیز با این رویکرد موافق است و بالاخره پس از دو دهه بی‌‌‌توجهی به نظرات کارشناسان به سراغ استفاده از تجارب و نظرات کارشناسی می‌رود یا خیر؟