اتوماسیون برای کارهای روزمره هوش انسانی برای رویدادهای غیرمنتظره
در نتیجه تلاش خلبانها برای برگرداندن هواپیما به سمت چپ باعث به هم خوردن تعادل هواپیما و تکانهای بسیار شدید آن شد و چون در آن لحظات هواپیما در حال عبور از منطقهای صاعقهخیز بود، ناگهان دماغه هواپیما به سمت پایین منحرف شد و هواپیما با سرعت سرسامآوری به درون اقیانوس اطلس سقوط کرد و فاجعه رخ داد. ایرلاینها و تولیدکنندگان هواپیماهای مسافربری جزو اولین گروههایی بودند که سراغ سیستم خلبان خودکار رفتند، چرا که اتوماسیون میتواند باعث افزایش ایمنی در شرایط ثابت و قابلپیشبینی شود و در نتیجه میتوان هدایت هواپیماهای مسافربری را که در حال طی مسافتهای طولانی هستند برای مدتی به سیستم خلبان خودکار سپرد. بهعنوان مثال، وقتی هواپیماهای مسافربری در حال حرکت در ارتفاع بالا بوده و مسیر تقریبا مستقیم و ثابتی را طی میکنند خلبانان معمولا هدایت هواپیما را به خلبان اتوماتیک میسپارند. اما اگر خلبان اتوماتیک به هر دلیلی از کار بیفتد و وظایفش را بهدرستی انجام ندهد شرایط بحرانی میشود و همان اتفاقی خواهد افتاد که برای پرواز ۴۴۷ ایرفرانس افتاد و فاجعهآفرین شد.
وقوع حادثه پرواز ۴۴۷ و موارد مشابه آن در سالهای بعد موجب شد تا اداره هوانوردی فدرال آمریکا در سال ۲۰۱۳ دستورالعمل جدیدی صادر کند و طی آن از ایرلاینها درخواست کرد از خلبانان خود بخواهند کمتر از سیستم خلبان خودکار استفاده کنند و کنترل هواپیما را به صورت دستی در اختیار داشته باشند. سازمان دریانوردی آمریکا نیز مانند اداره هوانوردی فدرال، طی دو دهه اخیر به سمت تشویق پرسنل کشتیها برای کاهش وابستگی به سیستمهای اتوماتیک ناوبری از جمله جیپیاس و اتکای بیشتر به چشمان خود و استفاده از روشهایی مانند مسیریابی با کمک ستارهها و نقشههای کاغذی گامهای جدی و بلندی برداشته است.
در واقع نهادهای ناظر بر دریانوردی در سراسر جهان به این نتیجه رسیدهاند که پس از ذوقزدگی و اشتیاق زیاد دریانوردان به سیستمهای الکترونیک ناوبری و هدایت کشتیها که باعث راحتتر شدن فرآیند کنترل برای پرسنل آنها شده بود، اکنون زمان آن فرارسیده تا خود انسانها با چشم و مغزشان اقدام به کنترل و هدایت کشتیها کنند و از وابستگیشان به جیپیاس و سایر سیستمهای ناوبری الکترونیک و ماهوارهای بکاهند.
علت این تغییر نگرش و چرخش دیدگاهها هم وقوع حوادث متعدد در نتیجه بروز اختلال در ارتباطات ماهوارهای و قطع ارتباط کشتیها با ماهوارهها و برخورد آنها با هم یا با موانع طبیعی بود که بارها و بارها فاجعهآفرین شد و خیلیها را به این نتیجه رساند که باید به اصل دریانوردی که همانا کنترل کشتی با چشم و مغز انسان بود بازگشت.
اتوماسیون و کنترل ماشینها یا کشتیها توسط هوش مصنوعی در موقعیتهای ثابت و قابل پیشبینی تا حد زیادی قابل توجیه و معقول به نظر میرسد و میتواند به آرامش و آسایش انسانها کمک کند، اما هنگامی که صحبت از موقعیتهای پیشبینینشده و شرایط غیرثابت به میان میآید اتکا به سیستمهای الکترونیک و اتوماسیون میتواند فاجعهآفرین باشد و اطمینان عمومی به تکنولوژی را زیر سوال ببرد. تجربه نشان داده که استفاده بیش از حد دریانوردان از سیستم موقعیتیاب جهانی یا همان جیپیاس و وابستگی کامل به این سیستم باعث عدمتوسعه مهارت استدلال فضایی و توانایی ترسیم نقشه ذهنی از مسیر حرکت کشتی در مغز پرسنل بخش ناوبری کشتیها میشود.
البته باید به این واقعیت هم اشاره کرد که استفاده محدود و کنترلشده از تکنولوژیهایی مانند جیپیاس و سیستمهای ناوبری دریایی در مسیرهای طولانی و مشخص و در شرایطی که وضعیت آبوهوایی و جغرافیایی ثابت و قابلپیشبینی است اقدامی معقول و موثر است و به آرامش و آسایش دریانوردان کمک شایان توجهی خواهد کرد. اما اتکای بیش از حد به این تکنولوژیها و سپردن همه کارها به آنها تصمیمی نادرست و خطرناک است که میتواند فاجعهآفرین و بسیار هزینهزا باشد.
شبیه همین اتکای بیش از حد را میتوان در زندگی روزمره خیلی از انسانها مشاهده کرد، بهطوری که بسیاری از افراد آنچنان به سیستمهای مسیریابی خودکار در زمان رانندگی وابستهاند که خاموش شدن تلفن همراه آنها موجب گیج شدن و سردرگمی آنها در مسیر رفتوآمدشان میشود. تمام این نمونهها حکایت از یک واقعیت دارد: وابستگی بیش از حد ما به تکنولوژی و سیستمهای خودکار و دیجیتالی شدن بیش از حد ارتباطات و زندگی ما باعث شده تا خودکنترلی و ایمنی ما انسانها به میزان قابلتوجهی کاهش پیدا کند و دچار یک حواسپرتی عمیق و شدید شویم. تداوم این وضعیت میتواند برای آینده ما انسانها خطرناک و نگرانکننده باشد.
به همین دلیل هم لازم است که فاصله خود را با تکنولوژی و ابزارهایی که کنترل زندگی و افکار و اعمالمان را در اختیار گرفتهاند بیشتر کنیم و از آمیخته شدن بیش از حد زندگیمان با چیزهایی که کنترلی روی آنها نداریم بکاهیم و خودکنترلی و ایمنی فردی و اجتماعیمان را افزایش دهیم.
منبع: کتاب The age of AI: and our human future